فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۱۵- باب: إِذَا زَوَّجَ الرَّجُل ابْنَتَهُ وَهِيَ كَارِهَةٌ فَنِكاحُهُ مَرْدُودٌ
باب [۱۵]: اگر شخص دخترش را به نکاح داد و دخترش رضایت نداشت، نکاحش مردود است

۱۵- باب: إِذَا زَوَّجَ الرَّجُل ابْنَتَهُ وَهِيَ كَارِهَةٌ فَنِكاحُهُ مَرْدُودٌ
باب [۱۵]: اگر شخص دخترش را به نکاح داد و دخترش رضایت نداشت، نکاحش مردود است

۱۸۵٠- عَنْ خَنْسَاءَ بِنْتِ خِذَامٍ الأَنْصَارِيَّةِ ب: أَنَّ أَبَاهَا زَوَّجَهَا وَهْيَ ثَيِّبٌ فَكَرِهَتْ ذَلِكَ، فَأَتَتْ رَسُولَ اللَّهِ ج«فَرَدَّ نِكَاحَهُ»، [رواه البخاری: ۵۱۳۸].

۱۸۵٠- از خنساء بنت خذام انصاریهبکه زن بیوۀ بود روایت است که: پدرش او را بدون رضایتش به نکاح داد، خنساء از این نکاح بدش آمد، نزد پیامبر خدا جرفت [وشکایت کرد]، و ایشان نکاحش را رد کردند [۲۵].

[۲۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در سنن نسائی/آمده است که شخصی دختر بکرش را بدون اجازه‌اش به نکاح داد، آن دختر نزد پیامبر خدا جشکایت نمود، پیامبر خدا جنکاحش را فسخ نمودند. ۲) از این احادیث به طور صریح دانسته می‌شود که اگر کسی دخترش را بدون رضایتش به نکاح داد، آن دختر حق دارد که این نکاح را قبول نکند.