۱۵- باب: رُقْيَةِ النَّبِيِّ ج
باب [۱۵]: دعا خوانی پیامبر خدا ج
۱٩٧٧- عَنْ عَائِشَةَ، ل: أَنَّ النَّبِيَّ جكَانَ يَقُولُ لِلْمَرِيضِ: «بِسْمِ اللَّهِ، تُرْبَةُ أَرْضِنَا، بِرِيقَةِ بَعْضِنَا، يُشْفَى سَقِيمُنَا، بِإِذْنِ رَبِّنَا» [رواه البخاری: ۵٧۴۵].
۱٩٧٧- از عائشهلروایت است که پیامبر خدا جبرای مریض چنین میگفتند: «به نام خدا، این خاک سرزمین ما است، با آب دهان بعضی از ما، مریض ما به اذن پروردگار ما، شفا داده میشود [۱۴۱].
[۱۴۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: طیبی/در شرح مشکاة میگوید: تعیین خاک سرزمین، و آب دهان دلالت بر تخصیص دارد، یعنی: خاک همان سرزمین، و همان آب دهان است که به آن تبرک جسته میشود، زیرا اینها به شخصیتی نسبت داده میشوند که دارای قد است خاص بوده و از همۀ ذنوب و آثام مبرا است، و چون با نام شفا دهندۀ خدا یکجا گردد، یقینا که وسیلۀ برای شفا میگردد، و شاهدش آن است که چون پیامبر خدا جآب دهان خود را به چشم علیسمالیدند، در همان لحظه چشمش شفا یافت، و چون از آب دهان خود در چاه انداختند، چا پر از آب شد. و اما نووی/میگوید: پیامبر خدا جاز آب دهان خود به انگش تسبابۀ خود میگرفتند، و با خاک مخلوط ساخته و به جای که درد میکرد، میمالیدند، و در این وقت همین دعای را که در حدیث شریف آمده است، میخواندند.