۸- باب: إِذَا قَالَ عِنْدَ قَوْمٍ شَيْئاً ثُمَّ خَرَجَ فَقَالَ بِخِلاَفِهِ
باب [۸]: کسی که در نزد مردمی چیزی بگوید، و چون بر آمد بر خلاف آن بگوید
۲۱٩۵- عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمانِ س، قَالَ: «إِنَّمَا كَانَ النِّفَاقُ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ ج، فَأَمَّا اليَوْمَ فَإِنَّمَا هُوَ الكُفْرُ بَعْدَ الإِيمَانِ» [رواه البخاری: ٧۱۱۴].
۲۱٩۵- از حذیفه بن یمانسروایت است که گفت: منافقت چیزی بود که در زمان پیامبر خدا جوجود داشت، ولی منافقت امروز، کافر شدن بعد از مسلمان شدن است [۳۳۸].
[۳۳۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) حذیفهساز این جهت این سخن را گفت: که: منافقین در زمان نبوت کسانی بودند که در اصل کافر بودند، ولی بعد از آن در ظاهر ادعای مسلمان شدن را نموده بودند، ولی امروز چنین نیست، بلکه آن منافقان مردند، و اولاد آنها مسلمان شدند، و اگر آنها و یا کسانی دیگری منافقت میکنند کسانیاند که بعد از مسلمان شدن کافر شدهاند، و اینها با منافقان آن زمان، از این ناحیه فرق دارند. ۲) مراد از منافقتی که کافر شدن بعد از مسلمان شدن است، منافقت در دین و عقیده است، ولی منافقت عملی و اخلاقی، سبب کفر نمیشود، مثلا: اگر کسی باشد که روی منافقت، با فقیر از فقرش تعریف کند، و ثروت و ثروتمندی را بد بگوید، و چون نزد ثروتمند رسید، فقر را بدبگوید، در نزد عالم از قمار و شراب بدبگوید، و در نزد شراب خوار و قمار باز، همراه و هم زبان آنها باشد، و همچنین در کارهای دیگر، چنین شخصی گرچه منافق شمرده میشود، ولی به این کارهای خود کافر نمیشود، و قبلا هم به تفصیل بیشتری به این موضوع اشاره نمودیم.