۸- باب: إِذَا عَرَّضَ بِنَفْيِ الْوَلَدِ
باب [۸]: اگر به طور کنایه گفت که: این بچه از من نیست
۱۸۸۱- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، سأَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ج، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وُلِدَ لِي غُلاَمٌ أَسْوَدُ، فَقَالَ: «هَلْ لَكَ مِنْ إِبِلٍ؟» قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «مَا أَلْوَانُهَا؟» قَالَ: حُمْرٌ، قَالَ: «هَلْ فِيهَا مِنْ أَوْرَقَ؟» قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «فَأَنَّى ذَلِكَ؟» قَالَ: لَعَلَّهُ نَزَعَهُ عِرْقٌ، قَالَ: «فَلَعَلَّ ابْنَكَ هَذَا نَزَعَهُ عِرْقٌ» [رواه البخاری: ۵۳٠۵].
۱۸۸۱- از ابو هریرهسروایت است که گفت: شخصی نزد پیامبر خدا جآمد و گفت: یا رسول الله! بچهام سیاه چهره به دنیا آمده است.
فرمودند: «آیا شتر داری»؟
گفت: بلی.
فرمودند: «چه رنگ هستند»؟
گفت: سرخ رنگ.
فرمودند: «در بین آنها خاکی رنگی هست»؟
گفت: بلی.
فرمودند: «این از کجا شده است»؟
گفت: شاید نسلهای گذشته بر وی تاثیر کرده باشد.
فرمودند: «شاید بر فرزند تو نیز نسلهای گذشته تاثیر بخشیده باشد» [۵۲].
[۵۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اینکه آن شخص گفت: (یا رسول الله! بچهام سیاه چهره به دنیا آمده است)، مقصدش این بود که چون خودش سفید بود، از اینکه فرزندش سیاه به دنیا آمده بود، خواست برای پیامبر خدا جبه طور کنایه بگوید که این بچه از من نیست. ۲) پیامبر خدا جبه این طریق حکیمانه و واقع گریانه، برای آن شخص فهماندند که: اگر طفل در شکل و یا در رنگ خود همرنگ پدر به دنیا نمیآید، دلیل این شده نمیتواند که این طفل از آن پدر نیست، زیرا شاید به سببی از اسباب، از آن جمله تاثیر نسلهای گذشته، و یا تغییر آب و هوا، و یا ترکیبات کیمیاوی که در رحم صورت میگیرد، و یا کدام سبب دیگری سبب آن شود، که طفل به شکل و یا رنگ دیگری غیر از شکل و رنگ پدر و یا مادر به دنیا بیاید.