۵- باب: المُؤمِنُ يَأكُلُ فِي مِعيً وَاحِدٍ
باب [۵]: مسلمان در یک روده طعام میخورد
۱۸٩۳- عَنْ ابْنُ عُمَرَ، ب، أَنَّهُ كانَ لاَ يَأْكُلُ حَتَّى يُؤْتَى بِمِسْكِينٍ يَأْكُلُ مَعَهُ، فَأَدْخَلْتُ رَجُلًا يَأْكُلُ مَعَهُ فَأَكَلَ كَثِيرًا، فَقَالَ: يَا نَافِعُ، لاَ تُدْخِلْ هَذَا عَلَيَّ، سَمِعْتُ النَّبِيَّ جيَقُولُ: «المُؤْمِنُ يَأْكُلُ فِي مِعًى وَاحِدٍ، وَالكَافِرُ يَأْكُلُ فِي سَبْعَةِ أَمْعَاءٍ» [رواه البخاری: ۵۳٩۳].
۱۸٩۳- از ابن عمربروایت است که وی تا شخص مسکینی را نمیاوردند که با وی نان بخورد، طعام نمیخورد، روزی شخصی را آوردند که با وی نان بخورد، این شخص بسیار نان خورد.
ابن عمرببرای خادمش گفت: این شخص را دوباره نزدم میاور، زیرا پیامبر خداجفرمودند که:
«مسلمان در یک روده طعام میخورد، و کافر در هفت روده» [۶۲].
[۶۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این شخص پرخور کافر نبود، ولی چون در پرخوریاش شباهت به کفار داشت، ابن عمربنخواست که با وی در نان خوردن اشتراک نماید. ۲) این قاعده کلی نیست، یعنی این طور نیست که هرکافری از هرمسلمانی بیشتر نان بخورد، بلکه مقصود آن است که مناسب به حال مسلمان آن است که کم طعام بخورد، از پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «کسی که تفکرش بسیار باشد، طعام خوردنش کم است، و کسی که تفکرش کم باشد، طعام خوردنش بسیار بوده و به قساوت قلب گرفتار میشود».