۱- باب: مَا جَاءَ فِي دُعَاءِ النَّبِيِّ ج أُمَّتَهُ إِلى تَوْحِيدِ الله
باب [۱]: دعوت پیامبر خدا جامت خود را به سوی توحید
۲۲۲٠- عَنْ عَائِشَةَ لزَوْجِ النَّبِيِّ ج: أَنَّ النَّبِيَّ جبَعَثَ رَجُلًا عَلَى سَرِيَّةٍ، وَكَانَ يَقْرَأُ لِأَصْحَابِهِ فِي صَلاَتِهِمْ فَيَخْتِمُ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، فَلَمَّا رَجَعُوا ذَكَرُوا ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ ج، فَقَالَ: «سَلُوهُ لِأَيِّ شَيْءٍ يَصْنَعُ ذَلِكَ؟»، فَسَأَلُوهُ، فَقَالَ: لِأَنَّهَا صِفَةُ الرَّحْمَنِ، وَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَقْرَأَ بِهَا، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «أَخْبِرُوهُ أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّهُ» [رواه البخاری: ٧۳٧۵].
۲۲۲٠- از عائشهلهمسر پیامبر خدا جروایت است که: پیامبر خدا جشخصی را در یکی از گروههای که به جهاد میرفتند، به حیث امیر مقرر نمودند، این شخص در نماز قراءت را به ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ختم میکرد.
هنگامی که برگشتند این چیز را برای پیامبر خدا جگفتند، فرمودند: «از وی بپرسید که چرا چنین میکرد»؟
از وی پرسیدند، گفت: چون این سوره صفت رحمن است، از این سبب خوشم میآید که آن را قراءت کنم.
پیامبر خدا جفرمودند: «برایش خبر دهید که خدا هم او را دوست میدارد» [۳۶٩].
[۳۶٩] معین اینکه این شخص در نماز قراءت را به ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ختم میکرد، این است که: در هر رکعت بعد از اینکه سورۀ فاتحه و سورۀ دیگری را قراءت میکرد، در اخیر ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾را هم میخواند.