فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۱- باب: تَسْمِيَةِ المَوْلُودِ
باب [۱]: نام گذاری مولود

۱- باب: تَسْمِيَةِ المَوْلُودِ
باب [۱]: نام گذاری مولود

۱٩۱۱- عَنْ أَبِي مُوسَى س، قَالَ: «وُلِدَ لِي غُلاَمٌ، فَأَتَيْتُ بِهِ النَّبِيَّ جفَسَمَّاهُ إِبْرَاهِيمَ، فَحَنَّكَهُ بِتَمْرَةٍ، وَدَعَا لَهُ بِالْبَرَكَةِ، وَدَفَعَهُ إِلَيَّ»، [رواه البخاری: ۵۴۶٧].

۱٩۱۱- از ابو موسیسروایت است که گفت: برایم پسری متولد شد، او را نزد پیامبر خدا جآوردم، او را ابراهیم نام نهادند، خرمای را جویدند و بر دهانش گذاشتند، و برایش دعا کردند، و او را بدستم دادند [۸٠].

۱٩۱۲- حَديث أَسْمَاءَ بِنْتِ أَبِي بَكْرٍ ب: أَنَّهَا وَلَدَتْ عْبْدَ اللَّهِ بْنِ الزُّبَيْرِ، تَقَدَّم في حَديث الهِجْرَة وَذادَ هُنا: فَفَرِحُوا بِهِ فَرَحًا شَدِيدًا، لِأَنَّهُمْ قِيلَ لَهُمْ: إِنَّ اليَهُودَ قَدْ سَحَرَتْكُمْ فَلاَ يُولَدُ لَكُمْ [رواه البخاری:۵۴۶٩].

۱٩۱۲- حدیث اسماءلدر مورد اینکه عبدالله بن زبیر را تولد نموده بود، در حدیث هجرت قبلا گذشت، و در این روایت آمده است که مسلمانان از تولد او نهایت خوشحال شدند، زیرا کسی برای آن‌ها گفته بود که مردم یهود شما را سحر کرده‌اند، و برای شما فرزند نمی‌شود [۸۱].

[۸٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: عقیقه عبارت از ذبح کردن حیوان در وقت تراشیدن موی سر مولود است، بعضی از علماء آن را واجب می‌دانند، و اکثر علماء می‌گویند که سنت است، و امام ابو حنیف/می‌گوید که سنت نیست، و حتی صاحب توضیح می‌گوید که امام ابو حنیفه/آن را بدعت می‌داند، ولی فکر نمی‌کنم که این روایت از امام/ثابت باشد، زیرا احادیث فراوانی – چه قولی و چه فعلی – دلالت بر مشروعیت عقیقه دارد، و در تیسیر القاری آمده است که مراد از قول امام ابو حنیفه که (عقیقه) سنت نیست، این است که (عقیقه) سنت مؤکده نیست، نه اینکه سنت نباشد. [۸۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در طبقات ابن سعد آمده است که چون مسلمانان به مدینه هجرت کردند، مدتی بر آن‌ها گذشت و برای کسی فرزندی تولد نمی‌شد، با خود گفتند که مردم یهود ما را سحر کرده‌اند، و عبدالله بن زبیر اولین مولودی بود که بعد از هجرت تولد شده بود، از این جهت مسلمانان از روی خوشی آن‌چنان به صدای بلند تکبیر گفتند که مدینه به لرزه در آمد.