۸- باب: الـْجُذَامِ
باب [۸]: مرض جذام
۱٩۶٩- عَنْ أَبَي هُرَيْرَةَ، سقالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لاَ عَدْوَى وَلاَ طِيَرَةَ، وَلاَ هَامَةَ وَلاَ صَفَرَ، وَفِرَّ مِنَ المَجْذُومِ كَمَا تَفِرُّ مِنَ الأَسَدِ» [رواه البخاری: ۵٧٠٧].
۱٩۶٩- از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «نه سرایتی است و نه شآمتی، نه بوم تاثیری دارد و نه صفر، و از مرض جذام طوری بگریزید که از شیر میگریزید» [۱۳۵].
[۱۳۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) جذام مشتق از (جذم) به معنی قطع است، و این مرض را از آن جهت جذام میگویند که جسم را قطعه قطعه میکند و از بین میبرد، و در فارسی این مرض را به نام مرض (خوره) نیز یاد میکنند، و گویا از کسی شنیدم که از طبیبی نقل میکرد، که مکروب جذام در زیر مکرسکوب شباهت به شیر دارد، و اگر این سخن راست باشد، معجزۀ دیگری برای نبی کریم محمد جاست. ۲) پیامبر خدا جتاثیر چهار چیز را در این حدیث نفی کردند، و گفتند که: این چیزها تأثیری ندارد، اول این چهار چیز (سرایت) است، عربها در جاهلیت چنین فکر میکردند که مرض به ذات خود شعور دارد، و اگر خواسته باشد، میتواند از شخص بیمار به شخص سالم انتقال یابد، پیامبر خدا جاین مفکوره را رد کرده و فرمودند که مرض به ذات خود سرایت کننده نیست، بلکه این خواست و ارادۀ خداوند متعال است که مرض از شخص مریض به شخص سالم انتقال مییابد، از این جهت است که در حدیث دیگری فرمودند که: اگر مرض از سرایت پیدا میشد، پس مرض اول از کجا پیدا شد. ۳) چیز دومی را که نفی کردند، شآمت بود، و در جاهلیت مرد سرنوشت خود را از فال بد وفال نیک گرفتن تعیین میکردند، مثلا: کسی که میخواست به سفر برود، اگر به پیش رویش فلان حیوان میآمد، به سفرش ادامه میداد، و اگر فلان حیوان میآمد، از رفتن به سفر منصرف میگشت، و همچنین در کارهای دیگر، پیامبر خدا جاین مفکورۀ جاهلیت را باطل ساخته و گفتند، که همه چیز به خواسته و ارادۀ خداوند متعال است، و فلان حیوان، و فلان چیز تاثیری در سرنوشت انسان ندارد. ۴) چیز سومی را که نفی کردند، تأثیر (بوم). بود، و عقیدۀ مردم در آن وقت آن بود که (بوم) از حیوانات بد نحس است، اگر به دیوار خانۀ کسی بنشیند، سبب بدبختیاش میشود، و متاسفانه تا هم اکنون بعضی از مسلمانان (بوم) را علامت نحاستف وبدبختی میدانند. ۵) بالآخره چیز دیگری را که پیامبر خدا جنفی کردند، شوم گرفتن ماه صفر .است، و یا روزهای اول ماه صفر است، و این مفکورۀ جاهلیت تا هنوز هم در بین بعضی از مسلمانان وجود دارد، که سیزده روز اول ماه (صفر) را روزهای مخاطره و شرارت میدانند. و خلاصه آنکه پیامبر خدا جفرمودند که: فال بدگرفتن به این چیزها از مفکورۀ جاهلیت است، و مسلمانان نباید به این خرافات عقیدهمند باشند، زیرا برای این چیزها تاثیری نیست، و اگر چیزی باشد، که تأثیر داشته باشد، مانند بعضی امراض که از یک شخص به شخص دیگر سرایت میکند، این تاثیر و سرایت از خود مرض نیست، بلکه چیزی است که به امر و ارادۀ خداوند متعال صورت میگیرد، چنانچه حدیث آتی به این چیز صراحت بیشتری دارد.