۱۱- باب: الشُّرْبِ فِي الأقْدَاحِ
باب [۱۱]: آشامیدن در قدحها
۱٩۴٧- عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ س، قالَ جاءَ النَّبِيُّ جسَقِيفَةِ بَنِي سَاعِدَةَ فَقَالَ «اسْقِنَا يَا سَهْلُ» فَخَرَجْتُ لَهُمْ بِهَذَا القَدَحِ فَأَسْقَيْتُهُمْ فِيهِ، قالَ الراوي: فَأَخْرَجَ لَنَا سَهْلٌ ذَلِكَ القَدَحَ فَشَرِبْنَا مِنْهُ قَالَ: ثُمَّ اسْتَوْهَبَهُ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ العَزِيزِ بَعْدَ ذَلِكَ فَوَهَبَهُ لَهُ [رواه البخای: ۵۶۳٧].
۱٩۴٧- از سهل بن سعدسروایت است که گفت: پیامبر خدا جبه سقیفۀ بنی ساعده، آمده وفرمودند: «ای سهل برای ما آب بده»، من بیرون شدم و با همین قدح برایشان آب آوردم.
راوی میگوید که سهل همان قدح را آورد و از آن آب نوشیدیم، و میگوید: بعد از آن عمر بن عبدالعزیز از وی خواست تا آن قدح را برایش ببخشد، و او آن قدح را برایش بخشید [۱۱۵].
۱٩۴۸- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، عأَنَّهُ كانَ عِنْدَهُ قَدَحُ النَّبِيِّ جفَقالَ «لَقَدْ سَقَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جفِي هَذَا القَدَحِ أَكْثَرَ مِنْ كَذَا وَكَذَا» قَالَ: وَقَالَ ابْنُ سِيرِينَ: إِنَّهُ كَانَ فِيهِ حَلْقَةٌ مِنْ حَدِيدٍ، فَأَرَادَ أَنَسٌ أَنْ يَجْعَلَ مَكَانَهَا حَلْقَةً مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ، فَقَالَ لَهُ أَبُو طَلْحَةَ: لاَ تُغَيِّرَنَّ شَيْئًا صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ جفَتَرَكَهُ [رواه البخاری: ۵۶۳۸].
۱٩۴۸- از انس بن مالکسروایت است که قدح پیامبر خدا جدر نزد وی بود، و گفت: برای پیامبر خدا جدر همین قدح چندین بار آب دادم، و در آن قدح حلقۀ از آهن بود، و انسسمیخواست به عوض آن، حلقۀ را از طلا و یا نقره بر آن ببندد، ولی ابو طلحه برایش گفت: چیزی را که خود پیامبر خدا جساختهاند ابدا تغییر مده، و او آن را به همان حالش گذاشت [۱۱۶].
[۱۱۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: از این حدیث چنین دانسته میشود که صحابه و تابعینشبه آثار نبی کریم اهتمام خاصی داشتند، و در احادیث صحیح شواهد بسیار در این زمینه موجود است، و اخیرا در یکی از کتابخانههای مکۀ مکرمه کتابی دیدم که عنوانش (تبرک به آثار نبیکریم ج) بود، و صاحب کتاب احادیث بسیاری را در این موضوع جمع آوری کرده بود، و این حدیث و حدیث آتی از جملۀ آن شواهد است. [۱۱۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: این قدح در زمان خود پیامبر خدا جترک و شکاف برداشته بود، و خود آن حضرت جحلقۀ آهنی را جهت محکم کردن، به آن بسته بودند. ۲) در مختصر امام قرطبی آمده است که: در بعضی از نسخ قدیمۀ بخاری، از امام بخاری/روایت است که گفت: من این قدح را در بصره دیدم، و از آن آب نوشیدم، و ان را از میراث نضر بن انس به هشتصد هزار خریده بودند. ۳) بعضی از علماء برش زدن ظرف شکسته را به نقره جواز دادهاند، و بعضی این جواز را مقید به این نمودهاند که نقره کم باشد، و بعضی میگویند که: در صورتی جواز دارد، که در جای که از آن آب نوشیده میشود، واقع نگردد.