۱۳- باب: رُقْيَةِ الْعَيْنِ
باب [۱۳]: دعا خوانی از نظر
۱٩٧۴- عَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: «أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ جأَوْ أَمَرَ أَنْ يُسْتَرْقَى مِنَ العَيْنِ» [رواه البخاری: ۵٧۳۸].
۱٩٧۴- از عائشهلروایت است که گفت: پیامبر خدا جبرای من امر کردند – یا پیامبر خدا جامر کردند – که از نظر شدن دعا خوانی شود [۱۳٩].
۱٩٧۵- عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ، ل: أَنَّ النَّبِيَّ جرَأَى فِي بَيْتِهَا جَارِيَةً فِي وَجْهِهَا سَفْعَةٌ، فَقَالَ: «اسْتَرْقُوا لَهَا، فَإِنَّ بِهَا النَّظْرَةَ» [رواه البخاری: ۵٧۳٩].
۱٩٧۵- روایت است که پیامبر خدا جدر خانۀ ام سلمهلدخترکی را دیدند که در رویش سیاهی پیدا شده است، فرمودند: «او را دعا خوانی کنید، زیرا او نظر شده است».
[۱۳٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بعضی اشخاص اگر از روی تعجب و با نظر حسادت به چیزی نظر کنند، نظر آنها سبب ضرر برای آن چیز میشود، مثلا: اگر به پستان گاوی که شیر بسیاری میدهد، به چشم تعجب ببینند، شیر آن گاو کم میشود، و یا به کدام مصیبت دیگری میافتد، و حتی گویند که: اگر به حیوانی به چشم تیز ببینند، آن حیوان میافتد، و بسیاری از مردم در این مورد و قائع تعجب آوری را قصه میکنند، در صحیح البخاری از ابو هریره روایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «نشر کردن حق است»، یعنی: واقع میشود، وجای انکار نیست.