۱۸- باب: حُسْنِ الْـخُلُقِ وَالسَّخَاءِ وَما يُكْرَهُ الْبُخْلِ
باب [۱۸]: خوبی حسن خلق و سخاوت، و بدی بخالت
۲٠۲۸- عَنْ جَابِرًا س، قالَ: «مَا سُئِلَ النَّبِيُّ جعَنْ شَيْءٍ قَطُّ فَقَالَ: لاَ» [رواه البخاری: ۶٠۳۴].
۲٠۲۸- از جابرسروایت است که گفت: هیچگاه از پیامبر خدا جچیزی خواسته نشده است، که ایشان [در مقابل آن] (نِه) گفته باشند [۱٧۸].
۲٠۲٩- عَنْ أَنَسٌ سقَالَ: «خَدَمْتُ النَّبِيَّ جعَشْرَ سِنِينَ، فَمَا قَالَ لِي: أُفٍّ، وَلاَ: لِمَ صَنَعْتَ؟ وَلاَ: أَلَّا صَنَعْتَ» [رواه البخاری: ۶٠۳٧].
۲٠۲٩- از انسسروایت است که گفت: ده سال برای پیامبر خدا جخدمت کردم، یکبار برایم (اُف) و یا اینکه: (چرا چنین کردی و چرا چنان نکردی) نگفتند [۱٧٩].
[۱٧۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) معنی این حدیث نبوی شریف این است که: اگر کسی از پیامبر خدا جچیزی میطلبید و ایشان قدرت همکاری با او را داشتند، با او همکای میکردند، و اگر چنین قدرتی نداشتند، سکوت میکردند، و (نه) نمیگفتند. ۲) فرزدق شاعر مشهور عرب در وصف زین القابدین بن علی بن حسین یکی از احفاد نبی کریمجمیگوید که: جز در کلمۀ شهادت هیچگاه (نه) نگفته است، اگر کلمۀ شهادت نمیبود، (نه) گفتنش به (بلی) تبدیل میشد، مقصدش آن است که لفظ (لا) که به معنی (نه) میباشد، بر زبانش تنها در کلمۀ شهادت یعنی (لا إله إلا الله) استعمال میگردید، و اگر کلمۀ شهادت نمیبود، در کلامش (نه) وجود نمیداشت، و این بیت از قصیدهای است که فرزدق در مدح یکی از احفاد نبی کریم جسروده است، و بدون شک سخاوت خود نبی کریم جبه مراتب و مراتب از سخاوت ممدوح فرزدق که زین العابدین بن علی بن حسینبباشد، بالاتر و بالاتر است. [۱٧٩] و در احادیث بسیاری آمده است که اگر تعدی بر حقوقشان صورت میگرفت، از آن گذشت میکردند، ولی در حقوق شرعی و تطبیق احکام شرع، از همگان شدیدتر بودند.