۵- باب: تُبَلُّ الرَّحِمُ بِبِلالِهَا
باب [۵]: صلۀ رحم از طراوتش تازه میشود
۲٠۱۱- عَنْ عَمْرَو بْنَ العَاصِ، ب، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ججِهَارًا غَيْرَ سِرٍّ يَقُولُ: «إِنَّ آلَ أَبِي - قَالَ عَمْرٌو: فِي كِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ بَيَاضٌ - لَيْسُوا بِأَوْلِيَائِي، إِنَّمَا وَلِيِّيَ اللَّهُ وَصَالِحُ المُؤْمِنِينَ» زَادَ عَنْبَسَةُ بْنُ عَبْدِ الوَاحِدِ، عَنْ بَيَانٍ، عَنْ قَيْسٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ العَاصِ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج: «وَلَكِنْ لَهُمْ رَحِمٌ أَبُلُّهَا بِبَلاَهَا» [رواه البخاری: ۵٩٩٠].
۲٠۱۱- از عمرو بن عاصبروایت است که گفت: از پیامبر خدا جنه به طور پنهان بلکه به طور آشکارا شنیدم که فرمودند: «[همۀ] فامیل ابو فلان دوستان من نیستند، بلکه دوست من، خدا و مسلمانان صالح هستند، ولی برای آنها حق قرابتی است که به اندک چیزی آن حق را مراعات میکنم و بجا میآورم» [۱۶۵].
[۱۶۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این قول پیامبر خدا جکه: «فامیل ابو فلان دوستان من نیستند»، فامیل: (آل ابو العاص ابن امیه)، و یا ابو سفیان، و یا ابولهب است، و هرچه که باشد، طوری که سفاقسی/میگوید: مراد از آن، نفی دوستی نسبت به کسانی است که مسلمان نشده باشند، و کسانی که مسلمان شده باشند، دوستی اسلامی نسبت به آنها وجود دارد، و امام خطابی/میگوید که: مراد از آن دوستی خصوصی است نه دوست دینی، یعنی: اینها دوست خاص من نیستند، گرچه در دین باهم دوست هستیم، والله تعالی أعلم. ۲) معنی این قول پیامبر خدا جکه میفرمایند: «ولی برای آنها حق قرابتی است که به اندک چیزی آن حق را مراعات میکنم و بجا میآورم» این است که اسا دوستی من، خویشاوندی و قرابت فامیلی نیست، بلکه ایمان و صلاح و تقوی میباشد، و با این هم به اساس (صلۀ رحم) برای کسانی که رابطۀ قرابت دارم، - ولو با چیز اندکی – نیکی و احسان میکنم. ۳) اگر از اقارب کسی عدۀ منحرف و بد اخلاق باشند، باید برای آنها نصیحت نماید که به راه صواب برگردند، و در عین حال نباید صلۀ رحم را با آنها قطع نماید، بلکه به چیز مناسبی باید صلۀ رحم را با آنها برقرار سازد.