٩- «باب»
باب [٩]
۲۲٠٩- عَنْ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ س، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج، يَقُولُ: «يَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيرًا»، فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا، فَقَالَ أَبِي: إِنَّهُ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ» [رواه البخاری: ٧۲۲۲، ٧۲۲۳].
۲۲٠٩- از جابر بن سمرهسروایت است که گفت: از پیامبر خدا جشنیدم که فرمودند: «دوازده امیر میباشند» بعد از آن کلمۀ دیگری را گفتند که آن را نشنیدم، ولی پدرم گفت: آن کلمه این بود که: «همۀ آنها از قریش هستند» [۳۵۸].
[۳۵۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در اینکه مراد از این دوازده امیر، کدام دوازده امیر میباشند، نظریات مختلفی وجود دارد، از آن جمله اینکه مراد از این دوازده امیر، دوازده خلیفۀ دور خلافت بنی امیه است، که چون خلافت از بنی امیه خارج شد، جنگ و درگیریهای زیادی رخ داد، تا اینکه دولت به بنی عباس رسید، و در این دوره بسیاری از چیزها نسبت به سابق تغییر نمود، و نظر دیگر آن است که: بعد از ظهور مهدی در آخر زمان دوازده امیر به وجود میآید، و نظر دیگر آن است که مراد از آن، دوازده امیری است که در تمام دورۀ اسلام و تا روز قیامت به وجود میآید، و در تأیید این نظر، مسدد در مسند کبیر خود از طریق ابو بحران ابو الجلد روایت میکند که: این امت تا وقتی به هلاکت نمیرسد که از آنها دوازده خلیفه به وجود آید، که تمام آنها به دین حق عمل میکنند، و دو نفر از آنها از اهل بیت محمد جمیباشند، که یکی از آنها چهل سال، و دیگری سی سال زندگی میکند، و اقوال دیگری نیز در زمینه وجود دارد که از ذکر آنها خودداری نموده، و به آنچه که ذکرش رفت، اکتفاء مینمائیم.