فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

٧- باب: النَّذْرِ فِيمَا لاَ يَمْلِكُ وَفِي مَعْصِيَةٍ
باب [٧]: نذر کردن چیزی که مالک آن نیست، و نذر در معصیت

٧- باب: النَّذْرِ فِيمَا لاَ يَمْلِكُ وَفِي مَعْصِيَةٍ
باب [٧]: نذر کردن چیزی که مالک آن نیست، و نذر در معصیت

۲۱۵٠- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب، قَالَ: بَيْنَا النَّبِيُّ جيَخْطُبُ، إِذَا هُوَ بِرَجُلٍ قَائِمٍ، فَسَأَلَ عَنْهُ فَقَالُوا: أَبُو إِسْرَائِيلَ، نَذَرَ أَنْ يَقُومَ وَلاَ يَقْعُدَ، وَلاَ يَسْتَظِلَّ، وَلاَ يَتَكَلَّمَ، وَيَصُومَ. فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «مُرْهُ فَلْيَتَكَلَّمْ وَلْيَسْتَظِلَّ وَلْيَقْعُدْ، وَلْيُتِمَّ صَوْمَهُ» [رواه البخاری: ۶٧٠۴].

۲۱۵٠- از ابن عباسبروایت است که گفت: در هنگامی که پیامبر خدا جخطبه می‌دادند، شخصی را دیدند که ایستاده است، از سبب ایستادنش پرسیدند.

گفتند: این شخص ابو اسرائیل است، نذر کرده است که بایستد و ننشیند، و به سایه نرود، و با کسی سخن نزند، و همیشه روزه بگیرد.

پیامبر خدا جفرمودند: «برایش امر کن که سخن بزند، به سایه برود، و بنشیند، و روزۀ خود را تمام کند» [۲٩٩].

[۲٩٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: سکوت کردن از سخنان مباح و بالآخص از ذکر خدا طاعت شمرده نمی‌شود، چنان‌چه که ایستادن به آفتاب، و اذیت کردن خود به هر طریقی که باشد، طاعت نیست، و عبادت شمرده نمی‌شود، و طاعت و عبادت خدا تنها و تنها در چیزهایی است که خدا و رسولش در قرآن کریم و یا سنت نبوی آن را مشروع ساخته‌اند، و از همین سبب بود که پیامبر خدا جاز چهار عملی که آن شخص به آن‌ها نذر کرده بود، تنها به تمام کردن روزه‌اش امر نمودند، و از انجام دادن کارهای دیگر او را منع کردند.