۲- باب: لعن السَّارِقِ
باب [۲]: لعنت کردن دزد
۲۱۶۲- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، عَنِ النَّبِيِّ ج، قَالَ: «لَعَنَ اللَّهُ السَّارِقَ، يَسْرِقُ البَيْضَةَ فَتُقْطَعُ يَدُهُ، وَيَسْرِقُ الحَبْلَ فَتُقْطَعُ يَدُهُ» [رواه البخاری: ۶٧۸۳].
۲۱۶۲- از ابو هریرهساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «خدا دزد را لعنت کند، تخم مرغی را میدزدد، و سبب بریدن دستش میشود، و ریسمانی را میدزدد، و سبب بریدن دستش میشود» [۳۱٠].
[۳۱٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طوری که معلوم است، دست دزد به دزدیدن تخم مرغ و ریسمانی قطع نمیشود، ولی چون کسی که به دزدیدن تخم مرغ و دزدیدن ریسمان عادت کند، کم کم دست به دزدی اشیای بزرگتر زده و سبب قطع دستش میگردد، از این جهت پیامبر خدا جگفتند که: (تخم مرغی را دزدیده و سبب قطع شدن دستش میگردد...). ۲) این حدیث دلالت بر این دارد که لعنت کردن مرتکب کبیره، در صورتی که ارتکاب کبیرهاش در حقوق الناس باشد، روا است، و باکی ندارد، منتهی علماء گفتهاند که باید این لعنت برای شخص معینی نباشد، بلکه برای جنس باشد، مثلا: گفته شود که خداوند رشوت خوار را لعنت کند، خداوند سود خوار را لعنت کند، خداوند همسایه آزار را لعنت کند، و امثال اینها، گرچه در بعضی احادیث، لعنت شخص معین نیز آمده است، چنانچه صحابهششخصی را که سبب اذیت و آزار همسایهاش شده بود، لعنت میکردند، و پیامبر خدا جآنها را از این کار منع نکردند، و این منع نکردن، دلالت بر جواز این کار دارد. ۳) اینکه در حدیث قبلی پیامبر خدا جمردمان را از لعنت کردن شخصی که شراب خورده بود، منع کردند، و خودشان در این حدیث دزد را لعنت کردند، سببش این است که: مردمان در آن حدیث شخص معینی را لعنت میکردند، از این جهت آنها را از این کار مانع شدند، ولی در این حدیث لعنت متوجه شخص معینی نیست، بلکه متوجه کسی است که دزدی میکند، این دزد هرکس که میخواهد باشد.