۸- باب: الاسْتِخْلاَفِ
باب [۸]: ولایت عهد
۲۲٠۸-وَعَنْهُ ب، قَالَ: قِيلَ لِعُمَرَ أَلاَ تَسْتَخْلِفُ؟ قَالَ: «إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدِ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي أَبُو بَكْرٍ، وَإِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي، رَسُولُ اللَّهِ ج» [رواه البخاری: ٧۲۱۸].
۲۲٠۸- و از عبدالله بن عمربروایت است که گفت: کسی برای عمرسگفت: آیا خلیفۀ بعدیات را تعیین نمیکنی؟
گفت: اگر تعیین کنم، ابوبکرسکه از من بهتر بود، نیز تعیین نموده بود، و اگر تعیین نکنم رسول الله جکه از من بهتر بودند، نیز تعیین نکرده بودند [۳۵٧].
[۳۵٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: برای خلیفۀ مسلمانان جواز دارد که خلیفۀ بعدی را در زمان حیات خود با شروطی که در کتب سیاست شرعی مذکور است، تعیین نماید، چنانچه برایش روا است که از این کار صرف نظر نماید، و بگذارد که خود مسلمانان هر کسی را که شایستۀ این کار میدانند، برای خود خلیفه و امیر تعیین نماید.