۶- باب: النَّهْيِ عَنْ التَّزَعْفُرِ لِلرِّجَالِ
باب [۶]: ممنوع بودن استعمال زعفران برای مردها
۱٩٩۱- عَنْ أَنَسٍ، سقَالَ: «نَهَى النَّبِيُّ جأَنْ يَتَزَعْفَرَ الرَّجُلُ» [رواه البخاری: ۵۸۴۶].
۱٩٩۱- از انسسروایت است که گفت: پیامبر خدا جاز استعمال زعفران برای مردها منع کردند [۱۵۳].
[۱۵۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از (زعفران)، یا مطلق زعفران است، و یا خوشبوئی است که از زعفران ساخته میشود، و در سابق از این چیز جهت خوشبوئی و رنگ آن در لباس و بدن خود استفاده میکردند، و ابن بطال و ابن التین/میگویند که: این نهی خاص به بدن بوده، و برای کراهت است، نه تحریم، و دلیل آن حدیث انس است که میگوید: عبدالرحمن بن عوفسنزد پیامبر خدا جآمد، و اثر استعمال زعفران در وی دیده میشد، و در روایت دیگری آمده است که: پیامبر خدا جاو را نه از این کار منع کردند، و نه امر به شستن آن نمودند، و این دلالت بر این دارد که این نهی برای کراهت است نه تحریم. ۲) بعضی از علماء از آن جمله امام مالک/استعمال زعفران را برای مرد و زن روا میدانند و میگویند: نهیی که در این مورد آمده است، برای مُحرم است، یعنی: برای کسی است که به نیت عمره و یا حج احرام بسته است، و برای غیر محرم استعمال آن جواز دارد، ولی اکثر علماء میگویند که استعمال آن به طور مطلق روا نیست، و فرقی بین محرم و غیر محرم وجود ندارد، و امام ابن حجر جانب حلال بودن آن را ترجیح میدهد، و میگوید: حدیث ابن عمربدلالت بر جواز آن دارد، زیرا در این حدیث آمده است که پیامبر خدا جاز رنگ زرد [که زعفران باشد] استفاده میکردند. ۳) اختلافی که هست در استعمال زعفران به حیث خوشبوئی و یا رنگ کردن لباس به آن است، ولی در خوردن زعفران – بعد از جستجوی زیاد – سخنی از علماء ندیدم، و شاید سبب آنکه در این مورد چیزی نگفتهاند این باشد که: یا خوردن زعفران در آن وقت رواج نداشته است، بنابراین در این مورد چیزی نگفتهاند، و یا آنکه: چون اصل در اشیاء ابحت است، و منعی که آمده است در مورد استعمال آن است نه در خوردن آن، لذا اباحت خوردن آن به اصل خود باقی میماند، والله تعالی أعلم.