۲۸- باب: الحَذَرِ مِنَ الْغَضَبِ
باب [۲۸]: پرهیز از غضب
۲٠۴۱- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدِيدُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الغَضَبِ» [رواه البخاری: ۶۱۱۴].
۲٠۴۱- از ابو هریرهسروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «پهلوان کسی نیست که دیگران را بخواباند، بلکه پهلوان کسی است که هنگام غضب، مالک نفس خود باشد» [۱۸٩].
۲٠۴۲- وعَنْهُ س، أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِلنَّبِيِّ ج: أَوْصِنِي، قَالَ: «لاَ تَغْضَبْ» فَرَدَّدَ مِرَارًا، قَالَ: «لاَ تَغْضَبْ» [رواه البخاری: ۶۱۱۶].
۲٠۴۲- و از ابو هریرهسروایت است که شخصی برای پیامبر خدا جگفت: مرا نصیحت کنید.
فرمودند: «غضب مکن».
آن شخص طلبش را چند بار تکرار نمود، و پیامبر خدا جدر هربار میگفتند که: «غضب مکن» [۱٩٠].
[۱۸٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جاز این جهت پهلوان را کسی دانستند که مالک نفس خود باشد که: بزرگترین دشمن انسان نفس انسان است، و وقتی که نفس در غضب آمد، سبب بر انگیختن شخص برکارهای نا شایست میگردد، و در این وقت است که شخص با اراده میتواند غضبش را مهار نموده و جلوش را بگیرد، و کسی که به این کار قدرت ندارد و تابع شهوات و ثورات نفسی خود میگردد، کسی است که ضعیف الإراده است، و نباید ادعای شخصیت و حیثیت را داشته باشد. ۲) در مسند بزار از انسسروایت است که پیامبر خدا جمردمی را هرکسی که بغل میدهد او را میخواباند، فرمودند: مگر نمیخواهید که برای شما بگویم که پهلوانتر از وی کیست؟ کسی که است که شخصی برایش چیزی گفته و غضبش را بر انگیخته میسازد، ولی او غضبش را فرو میخورد، و به اینگونه بر نفس خود، و بر شیطان خود، و بر شیطان آن شخص دیگر غالب میآید». پس خلاصه آنکه: پهلوان کسی نیست که دیگران را بخواباند، بلکه پهلوان کسی است که خود را بخواباند، یعنی: نفس خود را مهار کرده و تابع شهوات و رغبات شیطانی خود نگردد. [۱٩٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: شخص ناصح و مربی با تدبیر، باید مانند طبیب باشد که برای هر مریضی با در نظر داشت مرضش دوای مناسبی را توصیه نماید، و روی این اصل بود که پیامبر خدا جبرای این شخص به طور مکرر فرمودند که «غضب مکن»، زیرا از حال این شخص مطلع بودند و میدانستند که بهترین نصیحت برای وی آن است که از غضب خودداری نماید.