۱- باب: مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِحُسْنِ الصُّحْبَةِ
باب [۱]: سزاوارترین مردم به احسان کیست؟
۲٠٠٧- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ سقَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ جفَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِحُسْنِ صَحَابَتِي؟ قَالَ: «أُمُّكَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أُمُّكَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أُمُّكَ» قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: «ثُمَّ أَبُوكَ» [رواه البخاری: ۵٩٧۱].
۲٠٠٧- از ابو هریرهسروایت است که گفت: شخصی نزد پیامبر خدا جآمد و گفت: یا رسول الله! سزاوارترین مردم که برایش احسان کنم کیست؟
فرمودند: «مادر تو».
گفت: بعد از آن کیست؟
فرمودند: «بعد از آن مادر تو».
گفت: بعد از آن کیست؟
فرمودند: «بعد از آن مادر تو».
گفت: بعد از آن کیست؟
فرمودند: «بعد از آن پدر تو» [۱۶۲].
[۱۶۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) با استناد بر این حدیث گفتهاند: اگر کسی پدر و مادر محتاجی داشت، و فقت همان اندازه توانائی داشت که برای یکی از آنها نفقه کند، باید برای مادرش نفقه کند، و پدرش را بگذارد. ۲) و البته این به آن معنی نیست که احسان برای پدر لازم نیست، خداوند متعال احسان کردن برای پدر و مادر هردو را واجب گردانیده و فرموده است: ﴿وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَانٗا﴾، پس این حدیث برای بیان حق اقدمیت در احسان است، نه اثبات حق احسان برای یکی از والدین، و اسقاط آن از دیگری، و دیگر آنکه حق اقدمیت برای مادر، در نفقه و خدمت است، و حق اقدمیت برای پدر، در تعظیم و ادب و احترام میباشد.