فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۸۱- كِتَابُ الدِّيَاتِ
کتاب [۸۱]- دیات

۸۱- كِتَابُ الدِّيَاتِ
کتاب [۸۱]- دیات

۲۱۶۸- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَنْ يَزَالَ المُؤْمِنُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ دِينِهِ، مَا لَمْ يُصِبْ دَمًا حَرَامًا» [رواه البخاری: ۶۸۶۲].

۲۱۶۸- از ابن عمربروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «شخص مسلمان تا وقتی در دین خود در امان است که مرتکب خون حرامی نشده باشد» [۳۱۵].

۲۱۶٩- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ بقَالَ: قَالَ النَّبِيُّ جلِلْمِقْدَادِ: «إِذَا كَانَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ يُخْفِي إِيمَانَهُ مَعَ قَوْمٍ كُفَّارٍ، فَأَظْهَرَ إِيمَانَهُ فَقَتَلْتَهُ؟ فَكَذَلِكَ كُنْتَ أَنْتَ تُخْفِي إِيمَانَكَ بِمَكَّةَ مِنْ قَبْلُ» [رواه البخاری: ۶۸۶۶].

۲۱۶٩- از ابن عباسبروایت است که پیامبر خدا جبرای مقدادسگفتند: «اگر شخص مسلمانی در بین کفار ایمان خود را پنهان نموده باشد، و بعد از آن نزد تو ایمان خود را ظاهر سازد، و تو او را به قتل برسانی؟ [و البته این کار برایت روا نیست]، و به همین شکل خودت هم پیش از این در مکه، ایمان خود را پنهان می‌داشتی» [۳۱۶].

[۳۱۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) معنی این فرمودۀ پیامبر خدا جکه: (مرتکب خون حرامی نشده باشد) این است که: کسی را بغیر حق به قتل نرسانده باشد، پس کسی که مسلمانی را به غیر حق به قتل می‌رساند، دینش در خطر است. ۲) طوری که در نص قرآن کریم آمده است، جزای کسی که مسلمانی را به غیر به قتل می‌رساند، از شدیدترین عقوبات است، (خلود در جهنم، غضب خدا لعنت خدا، تعذیب شدن به عذابی عظیم)، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗایعنی: کسی که مؤمنی را به عمد بکشد، کیفرش دوزخ است، و جاودانه در آن می‌ماند، و خداوند بر او غضب و لعنت کرده است، و عذاب عظیمی را برایش آماده ساخته است». ۳) در اینکه آیا توبۀ کسی که مسلمانی را به غیر حق به قتل می‌رساند، قابل قبول است یا نه؟ بین علماء اختلاف است، و ظاهر این آیۀ کریمه دلالت بر عدم قبول آن دارد، و حتی اگر بگوئیم که توبه‌اش قابل قبول است، ولی طوری که تجربه ثابت کرده است، بسیار کم دیده شده است که (قاتلین) از این عمل بسیار زشت خود توبه کرده باشند، وحتی این جنایات کاران، با تاویلات واهی و فاسدی که دارند، این کار زشت خود را توجیه نموده و حلال هم می‌دانند، و البته حلال دانستن گناه، و خصوصا گناه کبیره، می‌شود که منجر به کفر گردد، والعیاذ بالله من الخذلان. ۴) معنای توبه آن نیست که توبه کننده بگوید که: توبه کردم، توبه کردم، بلکه برای توبه شروط بسیاری است، از آن جمله اینکه اگر گناه در مورد آدم کشتن باشد، باید قاتل خود را برای ورثۀ مقتول تسلیم نماید، تا اگر خواسته باشند وی را قصاص نمایند، و یا آنکه از وی دیت گرفته و یا او را مورد عفو قرار بدهند، والبته این شرطی است که آدم‌کش به آسانی به آن تن در نمی‌دهد. [۳۱۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مقدادساز پیامبر خدا جپرسیده بود که: اگر با کافری جنگ کردم، و او با شمشیر زد و دست مرا قطع کرد، و بعد از آن از نزدم گریخت و به درختی پناه برد و گفت: مسلمان شده‌ام، آیا روا است که او را به قتل برسانم، پیامبر خدا جفرمودند: «او را به قتل مرسان» زیرا بعد از مسلمان شدن، جان و مالش مصئون است، و بقیۀ سخن ایشان آن است که در متن حدیث آمده است. امام ابن حجر/می‌گوید: (آنچه که با این حدیث مطابقت پیدا می‌کند، حدیث اسامهساست که: شخصی قبلا مسلمان شده بود، و در بین کفار بود، و ایمان خود را از آن‌ها پنهان می‌کرد، و چون اسامه خواست او را بکشد از مسلمان بودن خود برای وی خبر داد، ولی اسامه به گمان اینکه این شخص این سخن را از ترس کشته شدن می‌گوید، به سخنش وقعی نگذاشت و او را کشت، و برای مقداد هم مثل همین واقعه رخ داده بود)، فتح الباری (۱۲/۱٩۸)، و چون این سخن به پیامبر خدا جرسید، فرمودند که: اگر شخص مسلمانی در بین کفار ایمان خود را پنهان نموده باشد، و بعد از آن نزد تو ایمان خود را ظاهر سازد، و تو او را به قتل برسانی؟ و به همین شکل خودت هم پیش از این در مکه، ایمان خود را پنهان می‌داشتی».