فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

٧- باب: رَحْمَةِ الْوَلَدِ وَتَقْبِيلِهِ وَمُعَانَقَتِهِ
باب [٧]: مهربانی به فرزند و بوسیدن و در آغوش گرفتنش

٧- باب: رَحْمَةِ الْوَلَدِ وَتَقْبِيلِهِ وَمُعَانَقَتِهِ
باب [٧]: مهربانی به فرزند و بوسیدن و در آغوش گرفتنش

۲٠۱۳- عَنْ عَائِشَةَ، لقَالَتْ: جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ جفَقَالَ: تُقَبِّلُونَ الصِّبْيَانَ؟ فَمَا نُقَبِّلُهُمْ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «أَوَأَمْلِكُ لَكَ أَنْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِكَ الرَّحْمَةَ» [رواه البخاری: ۵٩٩۸].

۲٠۱۳- از عائشهلروایت است که گفت: شخص بادیه نشینی نزد پیامبر خداجآمد و پرسید: آیا شما اطفال را می‌بوسید؟ ولی ما اطفال را نمی‌بوسیم.

پیامبر خدا جفرمودند: «در صورتی که خدا رحمت را از قلب تو کشیده است من برای تو چه کاری کرده می‌توانم»؟

۲٠۱۴- عَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ س: قَدِمَ عَلَى النَّبِيِّ جسَبْيٌ، فَإِذَا امْرَأَةٌ مِنَ السَّبْيِ قَدْ تَحْلُبُ ثَدْيَهَا تَسْقِي، إِذَا وَجَدَتْ صَبِيًّا فِي السَّبْيِ أَخَذَتْهُ، فَأَلْصَقَتْهُ بِبَطْنِهَا وَأَرْضَعَتْهُ، فَقَالَ لَنَا النَّبِيُّ ج: «أَتُرَوْنَ هَذِهِ طَارِحَةً وَلَدَهَا فِي النَّارِ» قُلْنَا: لاَ، وَهِيَ تَقْدِرُ عَلَى أَنْ لاَ تَطْرَحَهُ، فَقَالَ: «لَلَّهُ أَرْحَمُ بِعِبَادِهِ مِنْ هَذِهِ بِوَلَدِهَا» [رواه البخاری: ۵٩٩٩].

۲٠۱۴- از عمر بن خطابسروایت است که اسیرانی را نزد پیامبر خدا جآوردند، از جملۀ اسیران زنی بود که شیر از سینه‌هایش میریخت، و هر طفلی را که در بین اسیران می‌دید به سینه‌اش می‌انداخت و او را شیر می‌داد.

پیامبر خدا جاز مایان پرسیدند: «آیا فکر می‌کنید که این زن فرزندش را در آتش بیندازد»؟

گفتیم: نه هرگز، اگر به اختیارش باشد در آتش نمی‌اندازد.

فرمودند: «یقینا خدا بر بندگانش، از این زن نسبت به فرزندش مهربان‌تر است».