فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۴- باب: تَزْوِيجِ الصِّغَارِ مِنَ الكِبَارِ
باب [۴]: به نکاح دادن خوردسالان از طرف کلان‌سالان

۴- باب: تَزْوِيجِ الصِّغَارِ مِنَ الكِبَارِ
باب [۴]: به نکاح دادن خوردسالان از طرف کلان‌سالان

۱۸۳۲- عَنْها لأَنَّ النَّبِيَّ جخَطَبَها إِلَى أَبِي بَكْرٍ، فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ: إِنَّمَا أَنَا أَخُوكَ، فَقَالَ: «أَنْتَ أَخِي فِي دِينِ اللَّهِ وَكِتَابِهِ، وَهِيَ لِي حَلاَلٌ» [رواه البخاری: ۵٠۸۱].

۱۸۳۲- و از عائشهلروایت است که پیامبر خدا جاو را از ابوبکرسخواستگاری کردند، ابوبکر برای پیامبر خدا جگفت: من برادر شما هستم.

فرمودند: «تو برادرم در دین و کتاب خدا هستی، و دخترت برایم حلال است» [۵].

[۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طوری که معروف است، عقد اخوت بین مسلمانان بعد از هجرت به مدینه صورت گرفت، ولی عقد اخوت و برادری بین پیامبر خدا جو ابوبکرساز اول ایام اسلام در مکۀ مکرمه صورت گرفته بود، و مقصد ابوبکر از برادر بودنش با پیامبر خدا جهمین اخوت اسلامی بود، و این امر برای ابوبکرسفضیلتی است که فضیلتی بالاتر از آن متصور نیست. ۲) به اتفاق علماء برای پدر جائز است که دختر خورد سالش را به نکاح بدهد، ولی غیر از پدر اگر شخص دیگری مانند برادر و یا کاکا و امثال این‌ها دختر خوردسال را به نکاح دادند، اکثر علماء بر این نظراند که بعد از بلوغ برای آن دختر اختیار داده می‌شود که آن نکاح را قبول کند و یا رد نماید، و قابل تذکر است که اکثر این علماء گفته‌اند که: حکم پدرکلان به مانند حکم پدر است. ۳) در مورد دختر یتیم، عدۀ زیادی از علماء به این نظراند که چنین دختری تا وقتی که بالغ نمی‌شود، کسی حق ندارد که او را به نکاح بدهد، ولی امام مالک/می‌گوید: روی مصلحت، قاضی می‌تواند چنین دختری را در صغارت به نکاح بدهد.