٩- باب: لا صَفَرَ
باب [٩]: تاثیری از صفر نیست
۱٩٧٠- وَ عَنْهُ س، في رواية، قَالَ: قَالَ أَعْرَابِيٌّ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَمَا بَالُ إِبِلِي، تَكُونُ فِي الرَّمْلِ كَأَنَّهَا الظِّبَاءُ، فَيَأْتِي البَعِيرُ الأَجْرَبُ فَيَدْخُلُ بَيْنَهَا فَيُجْرِبُهَا؟ فَقَالَ: «فَمَنْ أَعْدَى الأَوَّلَ؟» [رواه البخاری: ۵٧۱٧].
۱٩٧٠- و از ابو هریرهسدر روایت دیگری آمده است که شخص بادیه نشینی گفت: یا رسول الله! چه سبب است که شتر هایم در صحرا مانند آهو است، و چون شتر (گَر)، در بین آنها داخل میشود، همه را گرگین میسازد؟
فرمودند: «شتر اول را چه کسی گرگین ساخته است»؟ [۱۳۶].
[۱۳۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (گَر)، بر وزن (سَر) یک نوع مریضی است که پوست حیوان را میگیرد، و سبب ریزش موی و خارش فراوان میشود، و در اصطلاع عوام آن را (گَرگ) بر وزن برگ میگویند. ۲) یعنی: همان طوری که خداوند شتر اول را به این مرض دچار ساخته است، این خاصیت را به این مرض نیز داده است که از یک حیوان به حیوان دیگری سرایت نماید، پس سرایت نمودن مرض، از ذات خود مرض نیست، بلکه به تقدیر و حکمت الهی است.