محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

ارشـاد الحیران فی حشـو الأسنان

ارشـاد الحیران فی حشـو الأسنان

پرکردن دندان و ضرورت آن، تحقیق مهم

الجواب باسم ملهم الصواب

الحمد لله الذي قال في كتابه:﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ[الحج: ۷۸] وقال في مقام آخر:﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ[البقرة: ۶] وقال في مقام آخر:﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ[المائدة: ۶].

والصلاة والسلام علی نبيه محمد القائل في حق الـمفتین الـمتشددین: «قَتَلُوهُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ» [ابوداوود: حدیث رقم ۳۳۷]. والقائل: «إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ وَلَنْ يُشَادَّ الدِّينَ أَحَدٌ إِلاَّ غَلَبَهُ» [بخا‌ری].

و بعد: محضر آخوند محمد امانی: السلام علیکم ورحمة الله وبرکا‌ته

نامه شما که در مورد عدم جواز پرکردن دندان تو خالی با مواد شیمایی نوشـته بودید، رسید. اول باید عرض شود شخصی‌ که از مدت طولانی و دراز حکـم به عدم جواز پرکردن دندان کرده است رجوع او از فتوای خویش به ظاهر مشکل بنظر می‌رسد، اگرچه پس از روشن‌شدن مساله رجوع‌‌کردن از نظریه سابق خود که مبنی بر اشتباه بوده است باعث اجر جزیل و ثواب کثیر می‌باشد و شیوه علماء و سلف کرام بوده‌است، و خود حضرت امـام اعظـم/در چندین مساله رجوعشان ثابت است. اما باز هم وظیفه خود می‌دانم که چیزی در این باره بنویسـم.

پرکردن دندان با مواد شیمیایی روشی جدید در دندان پزشکـی است و در کتب سلف در این باره، مورد خاصی یافته نمی‌شود، البته نظایر زیادی وجود دارد که از آنها چنین استنباط می‌گردد که پرکردن دندان با مواد شیمیایی اشکالی ندارد و غسل شخـص مذکور جایز و کافی است.

و فی السعایة:

«ان الـمعتبر في با ب الغسل وجود الحرج وعدمه بالفعل لا امكا ن ازالته وعدمه، الا تـری انه لا یجب علی الـمرأة نقض ضفا ئرها للحرج في ذلك مع امكا ن ازالته كما لایخفی» [السعایة: ۱/۲۸۵].

و آنچه مولانا لکهنوی/نوشته مبنی بر این حدیث است:

«عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّى امْرَأَةٌ أَشُدُّ ضَفْرَ رَأْسِى أَفَأَنْقُضُهُ لِغُسْلِ الْجَنَابَةِ قَالَ: لاَ إِنَّمَا يَكْفِيكِ أَنْ تَحْثِينَ عَلَى رَأْسِكِ ثَلاَثَ حَثَيَاتٍ مِنْ مَاءٍ ثُمَّ تُفِيضِينَ عَلَى سَائِرِ جَسَدِكِ الْمَاءَ فَتَطْهُرِينَ» [ترمذی: ۱/۲۹].

و فی الهندیة:

«في مجموع النوازل: إذا كان برجله شقاق فجعل فیه الشحم وغسل الرجلین ولم یصل الماء تحته ینظر، ان كان یضره ایصال الماء إلی مع تحته، یجوز» [هندیه: ۱/۵].

با وجودی که بیرون آوردن پیه و چربی که درشکاف‌های پاگذاشته شده و نیز باز کردن ‌گیسوان برای زنها کار مشکلی نمی‌باشد، باز هم بنابر حرج و ضرر، ازاله پیه و چربی و باز کردن موها لازم نیست، بلکه امرار الماء از بالا‌ی پیه و چربی و از روی موها کافی است. زیرا الله تعالی نمی‌خواهد بر بندگانش حرج واقع‌ کند، بلکه فرموده است:

﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ[البقرة: ۱۸۵]. و نیز فرموده: ﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ[المائدة: ۶].

«عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ طَرَفَةَ عَنْ عَرْفَجَةَ بْنِ أَسْعَدَ قَالَ أُصِيبَ أَنْفِى يَوْمَ الْكُلاَبِ فِى الْجَاهِلِيَّةِ فَاتَّخَذْتُ أَنْفًا مِنْ وَرِقٍ فَأَنْتَنَ عَلَىَّ فَأَمَرَنِى رَسُولُ اللَّهِ جأَنْ أَتَّخِذَ أَنْفًا مِنْ ذَهَبٍ» [ترمذی: ۱/۳۰۶].

استعمال طلا برای مردان اگرچه حرام است و اجتناب از آن لازم است، اما بخاطر برقراری حسن و جمال صورت، آنحضرت جبه صحابی مذکو‌ر اجـازه استعمال آن را دادند، بلکه حکـم به ساختن بینی از طلا را دادند. و در مسالۀ غسل، اگر چه رساندن آب بر تمام ظاهر بدن لازم است و ترک آن جایز نیست، لیکن بنابر ضرورت و نیاز شدید مردم، پرکردن دندان جایز است، اگرچه آب زیر مـواد شیمیایی نرسد، غسل آن شخـص درست می‌بـاشد، زیرا در بیرون آوردن مـواد مذکور حرج و ضرر وجود دارد.

و اما در مورد دلایلی که نوشته بودید، عرض می‌شود کـه از آیه کریمه: ﴿فَٱطَّهَّرُواْدلیل گرفته‌اید، این استدلال شما درست نمی‌باشد، زیرا که خود صاحب «‌روح المعانی» در تفسیر این آیه می‌فرماید:

«أی اغسلوا علی اتم وجه، فیدخل كل مع یمكن ایصال الماء إلیه إلا ما فیه حرج» [‌روح المعانی: ۶/۸۱]. یعنی: خود صاحب «‌روح المعانی» جایی که رساندن آب حـرج دارد آن را استثناء کرده است. آیا در رسانیدن آب زیر مواد شیمیایی حرج نیست؟!

۲- استدلال شما از عبارت «‌السعایة» درست می‌باشد، زیرا که در بیرون آوردن نانی که در بین دندان‌ها گیر کرده است هیچ حرج و مشکلی نیست حتی خود مولانا لکهنوی در پایان بحث می‌فرماید:

«ان صلباً ممضوغاً مضغاً متأكداً بحیث تداخلت اجزاءه وصارت له لزوجه كالـعجین لایجوز غسله قل أو كثـرو هو الاصح لامتناع نفوذ الماء مع عدم الضرورة والحرج» [السعایة: ۱/۲۸۰].

ببینید که خود علامه می‌فـرماید: عـلت عـدم صـحت غسل فـرد مـذکو‌ر نرسیدن آب زیر نان‌های داخل دندان می‌باشد، با وجودی که حرج و ضرورت نیست. از این فهمیده شد که در صورت ضرورت و حرج اگرآب نرسد غسلش باید صحیح قرار گیرد، زیرا که در بیرون‌کردن مواد شیمیایی حرج و ضرر وجود دارد، چنانکه در تحقیق متخصصان دهان و دندان که پیوست نامه می‌باشد، صراحتآ موجود است.

۳- ‌نیز استدلال شما از عبارت «‌رد المحتار: ۱/۱۵۴» درست نـمی‌بـاشد، چونکه در پایان از عبارت «‌شرح ‌المنیة» استدلال کرده می‌فرماید:

«وقا ل لامتناع نفوذ الماء مع عدم الضرورة والحرج».

معلوم شدکه در وقت ضرورت و حرج، عـدم نـفوذ آب‌ مشکـلی ایـجاد نمی‌کند.

٤- مساله‌‌ای که از «‌مجموعه الفتا‌وی: ۱/۱۲-۱۳» نقل‌ کرده بودید که هر آن چیزی که مانع نفوذ آب و وصول آن شود، در غسل ازاله آن لازمی است، این هم مقید لعدم الضروره و الحرج است. چنانکه در خود همان مساله دو عبارت از فقهای کـرام نقل نموده که در آن تصریح است بعدم الضروره و الحرج. و متاسفانه از قلـم شما عبارات مذکور جا افتاده ‌است.

خلاصه اینکه ایصال الماء در غسل بر ظاهر تمام بدن لازم است به شرطی که ضرورت و حرج نباشد.

در مورد ضرر و زیان پرنکردن دندان، پزشکان متخصص از منابع معتبر طب و پزشکـی تحقیقی انجام داده‌اندکه پیوست نامه می‌باشد.

و این که نوشته‌اید که قول پزشکان را شما بر شریعت ترجیح داده‌اید، ‌کاملا اشتباه و بعید از عفل و درک است، و شریعت مقدسه در مسایل متعددی دستور داده که از اطباء و پزشکان مطمئن و موثق اسلامی و مسلمان راهنمایی‌ گرفته شود، چنانکه در مساله تیمم در «الدر المختار» چنین می‌نویسد:

«أو لمرض یشتد أو يمتد بغلبة ظن أو قول حا ذق مسلم».

وفی ‌الشامیة:

«قوله: «حاذق مسلم» أی اخبار طبیب حاذق مسلم غیر ظاهر الفسق. وقیل عدالته شـرط. شرح المنیه» [رد المحتار: ۱/۱۷۱. کذا فی الهندیه: ۱/۲۸].

و در مسئله مورد بحث هم جهت اثبات ضرر و عدم آن به پزشکان مراجعه شده است، نه جهت حکم مسأله. و در آخر فتوای خود نوشته بودید:

«هذا لخبط منشأه عدم التمذهب بمذهب من مذاهب الإسلام أو التلفیق بین المذهبین لتلبیس العوام وخلع ربقة التقلید عن اعناقهم وایقاعهم في العمیاویه الفوضی».

و نیز نوشته بودید:

«ویقع فی ورطة الخبطة والخبطة من غلب علی طـبعه الصقاعة والخـداعـة والخلاعة أو من قصد التلبیس في الدین تبعاً لهوی النفس الامارة..».

آخرین جملات جنابعالی که فسق و کفر را به فرد مسلمانی نسبت کرده‌اید، آن هم در مسأله‌ای که بر خلاف نظر شما بوده، بسیار حیرت‌انگیز است.

امیدواریم که پس از مطالعه قانع خواهید شد و اگر خود شما قانع نباشید به هر صاحب علم دلایل خویش و فتوای دارالافتاء را نشان دهید، قضاوت خواهد کرد که برداشت شما اشتباه است. با این تفصیل ما را از مذهب اسلامی خارج‌ کرده پیرو خواهشات نفسانی گردانیده‌اید، لازم است‌ که استغفار کنید و از خداوند غفور و رحیم معذرت خواهی ‌کنید.

والله أعلم بالصواب

خدا نظر -عفا الله عنه-

دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۱۷/۳/۱۴۱۸ هـ.ق.