محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

طعام مروج

طعام مروج

سؤال: این طعام مروج که از طرف خانواده میت داده می‌شود صدقه است، و آنچه که شرعاً ممنوع است ضیافت است نه صدقه. همانگونه که فـقهاء تـصریح کرده‌اند و لفظ ضیافت را بکار برده‌اند، پس چگونه صدقه را ممنوع قرار داده‌اید؟

جواب: فقهای‌ کرام بر کراهت طعام اهل میت از حدیث جریر بن عبدالله دلیل گرفته‌اند و در آنجا لفظ «‌اتخا‌ذ الـطعا‌م وصنعة الطعا‌م» ذکر است یعنی: درست ‌کردن و گرفتن طعام است. و ذکر ضیافت در آن نیست و در عبارات فقهاء کرام و علمای عظام لفظ اتخاذ الطعام و صنعة الطعام مذکور است.

در شرح «کنز الدقائق» آمده:

«ولا بأس للجلوس لها إلی ثلاثة أیام من غیر ارتكاب محظور من فرش البسط والأطعمة من اهل المیت».

د ربزازیه ‌آمده:

«ویكره اتخاذ الطعام فی الـیوم الأول الخ...».

ابن امیر الحاج می‌فرماید:

«اما اصلاح ا هل الـمیت طعا ماً وجمع الناس الخ...».

و در فتاوی ابن حجر/آمده: «تهیة الاكل».

و در فتاوی هندیه در کتاب الوصیة می‌فرماید:

«رجل أوصی با ن یتخذ الطعام بعد موته للنا س بطـلت الوصیة».

در بزازیه در کتاب الوصیة آمده:

«أوصی بان یتخذ الطعام بعد موته الخ...».

و در الـمغنی می‌فرماید:

«وهم لا یصـحون طعاماً للـناس الخ...».

و حضرت عمرساز حضرت جریر پرسید: «هل تجتمع النسا ء عندكـم علی الـمیت ویطعم الطعام؟ قال: نعم، قال: تلك النیا حة».

خلاصه بزرگان لفظ ضیافه و اتخاذ الطعام را بطور مساوی مورد استفاده قرار داده‌اند. انگیزه عدم جواز آن اینست که این طعام مروج تکلفات زیادی مثل گسترانیدن فرش‌های اعلی و ‌ذبح‌‌کردن ‌گوسفند و خبردادن را دربر دارد و خواستن بستگان خود اگرچه ثروتمند باشند، و اگر کسی نیاید از او ناراضی می‌شوند، این خود دلیل ضیافت است. از این سبب هردو لفظ را بطور مساوی‌ ‌بکار برده‌اند.