طلاق مدهوش
چه میفرمایند علمای دین مبین اسلام در این مسئله:
آقای زید دو حالت دارد، حالت عادی و غــیر عادی، و در حالت عادی و طبیعی تمام افعال و حرکاتش مانند انسانهای عاقل میباشد و در حالت غیر عادی که هوش ندارد و هیچ چیزی نمیفهمد تمام افعال و حرکاتش غیر عادی بوده وکارهای غیر معقول چون دیوانگان انجام میدهد و در همین حالت غیر عادی دیوانه گونه در سال ٧١ همسرش را با این الفاظ طلاق دادهاست و گفته: طلاقی، طلاقی، طلاقی، اگر دست خود به تو بزنـم به خواهر و مادرخود بزنم وشش ماه قبل هم با داشتن این حالت غیر عادی الفاظ فوق را تکرار کرده است و دو مرد و سه زن گواه بر این حالت وجود دارد که مراتب فوق را تایید مینمایند و حتی به دکتر هم که مراجعه شـده دکتر گفته احتیاج به مداوا دارد و در حال حاضر تحت درمان پزشک میباشد و حالت غیر عادی ایشان از قبل درمیان مـردم معروف و مشهور بوده و هست و استشهاد نامه از مردم ضـمیمه استفتاء میباشد.
حال همسرایشان طلاق است یا نه؟
الجواب باسم ملهم الصواب
طبق استفتاء فوق معلوم میشود که حالـت و افعال ایشان گاهی مثل عاقلان نیست و کارهای غیر معقول انجام مـیدهد، این فـرد مدهوش بوده و طلاق وی که در حالت مدهوشی بوده، واقع نشده اســت.
وفی رد المحتار:
«فالذي ينبغي التعويل عليه في الـمدهوش ونحوه إناطة الحكم بغلبة الخلل في أقواله وأَفْعاله الخارجة عن عادته، وكذا يقال فيمن اختل عقله لكبر أو لـمرض أو لـمصيبة فاجأته، فما دام في حال غلبة الخلل في الأقوال والأفعال لا تعتبر أقواله وإن كان يعلمها ويريدها، لأنَّ هذه المَعْرفة والإرادة غير معتبرة لعدم حصولها عن إدراك صحيح كما لا تعتبر من الصَّبيّ العاقل» [رد المحتار: ۲/۴۶۳ط کویته].
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۲۷/۱۰/۱۴۱۹هـ.ق