در وقت طلاق شوهر مدعی جنون است
چه میفرمایند علمای دین در این مسئله:
درحالیکه خیلی ناراحت بودم -البته قبلاً هم ناراحتی روانی نیز داشتهام و هم اکنون هم دارو مصرف میکنم- امروز ظهر با خانوادهام بحث کردم و بنده در حالت ناراحتی دقیقاً یادم نیست که چند مرتبه کلمه طلاق را بر زبان آورده باشم ولی تا آنجائیکه یادم هست فقط دو مرتبه این کلام را بر زبان جاری نمودم آنهم در حضور مادرم نه در حضور خانوادهام، البته مادرم میگوید که یک مرتبه شنیدهام، حال دستور شرعی در این مورد چیست؟
الجواب باسم ملهم الصواب
با استفاده داروی اعصاب دیوانگی انسان ثابت نمیگردد زیرا که امروز بسیاری مردم از این دارو استفاده میکنند درحالی که حالت جنون و دیوانگی ندارند.
اگر در حالت طلاقدادن بر اثر خشم و ناراحتی برای شما حالت جنونی پیش آمده که عقلت را از دست دادهاید دراین صورت اگر حالت وکیفیت دیوانگی شما در بین مردم معروف بوده و در وقت طلاق دادن نیز ادعای آن را دارید باید سوگند یاد کنید که من در وقت طلاق دادن از حالت عادی خارج بوده و حالت دیوانگی به من دست داده بود و عقلم پریده بود.
در این صورت طلاقی واقع نمیگردد و اگر حالت جنون قبلی شما بین مردم معروف نمیباشد پس برای حل این مسئله اگر به دادگاه مراجعه نمودید باید بر ثبوت حالت جنونی خویش در وقت طلاق گواه داشته باشید که دو نفر مرد یا یک مرد و دو زن گواهی دهند که در وقت طلاقدادن حالت جنون داشتهاید.
در این صورت نیز طلاق واقع نمیگردد و اگر به دادگاه مراجعه نکردید و پیش خود مسئله را حل نمودید برای ثبوت آن باید سوگند یاد کنید و در این صورت نیز طلاق واقع نمیگردد. و اگر سوگند یاد نکردید بر خانم شما دو طلاق واقع شده و بدون تجدی عقد، در عدت میتوانید رجوع کنید و در آینده مالک یک طلاق دیگر میباشید.
وفی الشامیة:
«قوله: «وفی القاموس دهش» وسئل نظماً فيمن طلق زوجته ثلاثاً في مجلس القاضي وهو مغتاظ مدهوش، فأجاب نظماً أيضاً بأن الدهش من أقسام الجنون فلا يقع، وإذا كان يعتاده بأن عرف منه الدهش مرة يصدق بلا برهان اهـ. فالذي ينبغي التعويل عليه في الـمدهوش ونحوه إناطة الحكم بغلبة الخلل في أقواله وأَفْعاله الخارجة عن عادته، وكذا يقال فيمن اختل عقله لكبر أو لـمرض أو لـمصيبة فاجأته، فما دام في حال غلبة الخلل في الأقوال والأفعال لا تعتبر أقواله وإن كان يعلمها ويريدها، لأنَّ هذه المَعْرفة والإرادة غير معتبرة لعدم حصولها عن إدراك صحيح كما لا تعتبر من الصَّبيّ العاقل» [رد المحتار: ۲/۴۶۳].
وفی تنقیح الفتاوی الحامدیة:
«والقول قوله بیمینه ان عرف منه الدهش وان لم یعرف منه لا يقبل قضاءً الا ببينة كما صرح بذالك العلماء الحنفیة رحمهم الله تعالی» [العقود الدریة: ۱/۳۸].
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۳/۴/۱۴۱۹هـ.ق