محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

حکم حضانت فرزندان

حکم حضانت فرزندان

چه می‌فرمایند علمای دین در مسـائل ذیل:

۱- شخصی زن خود را طلاق داده‌است و دارای چند پسر و دختر می‌باشد، از نظر شرعی نگهداری و حضانت پسران و دختران تا چندسالگی به عهده مادر می‌باشد؟

۲- دادن نفقه فرزندان تا چندسالگی بر عهده مادر می‌باشد؟

۳- در سن چندسالگی پدر می‌تواند دختران و پسران را از دست مادر بگیرد و نزد خود نگهدارد؟

۴- اگر پس از گذشتن سن شرعی مادر از دادن فرزندان خودداری ورزید آ‌یا مادر شرعاً حق جلوگیری فرزندان را دارد؟

۵- اگر فرزندان پس از گذشتن مدت تعیین‌شده، با میل شخصی خود و یا به حرف خویشاوندان گوش دادند و نزد مادر ماندند و از آمدن نزد پدر خودداری کردند آیا دادن نفقه به آنها بر پدر لازم است؟

۶- با توجه به سؤالات فوق الذکر آیا پدر می‌تواند فرزندان خویش را به زور و جبراً از مادر گرفته و نزد خودش نگهدارد و سرنوشت فرزندان را شخصاً بدست ‌گیرد؟

۷- اگر پدر قبل از سن بلوغ دختر یا پسر را به عقد کسی دیگر دربیاورد آیا فرزندان می‌توانند بعد از سن بلوغ عقد را فسخ نمایند؟

۸- چنانچه دختر و پسر به سن بلوغ رسیدند پدر می‌تواند بدون رضایت آنها با کسی دیگر عقد آنها را ببندد و اگر چنین ‌کاری کرد فرزندان می‌توانند عقد را فسخ نمایند یا خیر؟

۹- آیا دختر می‌تواند غیر از پدر شخصی دیگر را به عنوان وکیل خویش تعیین کند و بگوید پدر هیچکاره است؟

الجواب باسم ملهم الصواب

۱- حق نگهداری پسران تا سن هفت‌سالگی و دختران تا بالغه‌شدن از آن مادر می‌باشد و در صورت نبودن مادر و یا ازدواج مادر با شخص اجنبی حق مادر ساقط و به مادر بزرگ (مادر مادر) تعلق می‏‎گیرد و در صورت نبودن مادر بزرگ مادری حق نگهداری به مادر بزرگ پدری بچه‌ها تعلق می‌گیرد.

چنانکه علامه شامی می‌فرماید:

«والحاضنة أحق به أي بالغلام حتى يستغني عن النـساء وقدر بسبع وبه يفتي» [رد المحتار: ۶۹۵/۲ط کویته].

و در جایی دیگر می‌فرماید:

«بلغت الجارية مبلغ النسـاء ضمها الأب والغلام إذا عقل واستغني» [رد المحتار: ۶۹۶/۲ط کویته].

۲- دادن نفقه پسران ‌تا به سن بلوغ برسند و دختران تا زمانی‌ که ازدواج نمایند به عهده پدر می‌باشد.

۳- حق نگهداری پسران پس از هفت سالگی و دختران بعد از بالغه‌شدن آنها از آن پدر است.

۴- پس از گذشتن هفت سال بـرای پسران و بالغه‌شدن دختران اگر مادر از تحویل‌دادن آنها به پدر انکار نماید بالاجبار از مادر گرفته و تحویل پدر داده می‌شوند و مادر حق ندارد از تحویل‌دادن فرزندان به پدر آنها اباء کند و همچنین اگر خود فرزندان بخواهند پیش مادرشان بمانند این اختیار و حق را ندارند.

کما فی الشامیة:

«ولا خيار للولد عندنا مطلقاً ذكراً كان أو انثي» [رد المحتار: ۲/۶۴۱ و ۲/۶۹۶ط کویته].

جواب سوالات پنج و شش در ضمن سوال چهار داده شده است.

۷- در صورتی که قبل از رسیدن پسر یا دختر به سن بلوغ پدر و جد آنها را نکاح دهد بعد از بلوغ حق فسخ را ندارد اگر چه نکاح در غیر کفو باشد.

وفی الرد:

«وللولي انكاح الصغير والصغيرة جبراً ولو ثيباً كمعتوه ومجـنون لزم النكاح ان كان الولي اباً أو جداً الخ» [رد المحتار: ۲/۳۲۹].

در صورتی که پدر و یا جد و یا اولیای عصبی ‌دیگر موجود باشند انکـاح اقوام مادر و یا خود مادر برای طفل جائز نمی‌باشد.

اگر بوسیله خود دختر در صورتی که بسن بلوغ رسیده باشد و یا بوسیله وکیل او و یا اقوام مادری آن نکاح آن دختر انجام ‌گیرد و در کفو باشد، صحیح است. یعنی زن و مرد با همدیگر از نظر سن و مال و تقوی و نجابت و دین مساوی باشند نکاح صحیح است.

اگر در مقابل مهر مثل باشد اما اگر نکاحش در کفو نباشد بنابر قول مفتی به جایز نیست و اگر در مقابل مهر مثل نباشد بلکه مهریه‌اش‌ کم‌تر از مهریه اقـوام پدری باشد پس اولیای او حق اعتراض دارند و اگر شوهر از دادن مهر مثل خودداری‌ کـند اولیای او می‌توانند با ارجاع بقاضـی نکاح را فسخ نمایند چنانکه در تنوبر الابصار می‌فرماید:

«وله أي للولـي إذا كان عصـبة الاعتراض في غير الكـفو فيفسخه القاضي».

وفی الرد:

«قوله: «في غير الكفء» أي في تزويجها نفسها من غير كفء، وكذا له الاعْتراض في تزويجها نفسها بأقل من مَهْر مثلها، حتى يتمَّ مهر الـمثل أو يفرق القاضي الخ» [رد المحتار: ۲/۳۲۲].

الجـواب ‌صحیح

عبدالعزیز ملازهی

الاحقر عبدالحمید بزرگزاده

هذا هو الحق

عبدالصمددامنی

۲۱/۱۱/۱۳۶۵

الجواب صحیح

محمد ابراهیم ‌دامنی

الجواب صحیح

محمد یوسف حسیـن پور

مدیر حوزه علمیه‌ گشت