راه حل شخصی که گفته: اگر فلانی دخترش را به عمرو بدهد، یا فلان کار را انجام دهد، زنم طلاق است
چه میفرمایند علمای دین در مسئله ذیل:
زید قسم میخورد که پدرم اگر چنانچه عمرو را داماد کند زنم به یکصد و سی طلاق باشد. طلاق باشد، طلاق باشد که پدرم و مادرم و خواهرانم را نکشم. و حال آنکه اختیار دختر را هم ندارد و به کشتن این همه افراد قادر نیست.
آیا زنش طلاق میشود یا خیر؟
الجواب باسم ملهم الصواب
در مسئله مذکور راه حل عدم وقوع طلاق اینست که اگر دختر عاقله و بالغه است، غیر از پدرش کسی دیگر را وکیل نکاح خود قرار دهد تا عقد نکاحش را با عمرو انجام دهد و یا اینکه پدر کسی دیگر را وکیل دخترش قرار دهد تا نکاح دختر او را با عمرو انجام دهد. در هردو صورت بعد از اینکه وکیل وکالت خود را انجام داد، نکاح منعقد میگردد و بر همسر زید طلاق واقع نمیشود و اگر دختر به سن بلوغ نرسیده، باید صبر کنند تا به آن سن برسد و سپس روش مذکور را اختیار نمایند.
وفی الدر:
«ویحنث بفعله وفعل مأموره في النكاح لا الانكاح والطلاق والعتاق».
وفی الرد:
«قوله: «لا الإنكاح» أي التزويج، فلا يحنث به إلاَّ بمباشرته، وهذا في الولد الكبير أو الأَجْنبي... (ونقل الشامی عن ا لـمختار) قوله: وفي الكبيرين لا يحنث إلاَّ بالـمباشرة لعدم ولايته عليهما، فهو كالأَجْنبي عنهما فيتعلق بحقيقة الفعل» [رد المحتار مع الرد: ۳/۱۲۸.کذا فی البحر الرائق: ۴/۳۴۸ط کویته].
وفی الطحطاوی علی الدر:
«قال في النهر: لو قال وا لله لا ا زوج فلانة فأمر رجلاً فزوجها لایحنت» [طحطاوی على الدر: ۲/۳۷۲].
وفی الخانیة لقاضیخان:
«ولو حلف ان لا یزوج ابنته الكبيرة أو ابنه الكبیر لا یحنث الأب الا ان یباشر العقد بنفسه» [فتاوی قاضیخان بهامش الهندیة: ۲/۳۵].
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۲۷/۱/۱۴۱۹هـ.ق