تقاضای طلاق خانم بعلت بد گمان بودن شوهر به او
سؤال: مردی بخاطر اغراض دنیوی به زوجهاش تهمت و افتراء به ناپاکی و فساد اخلاقی از قبیل ارتباط با اجنبی، تماس تلفنی با فردی ناشناس و اینکه میخواهی برای خود شوهر جدیدی پیدا کنی، تخریب دیوار خانه بر زوجه، واردشدن از محل تخریب شده و تهدید به مرگ و نامهای دو صفحهای پر از الفاظ رکیک برای زوجهاش که زوجه در دل نیت شومی دارد و میگوید من به تو بیاعتماد هستم و بلاخره، رنگ رخسار خبر میدهد از سرٌ درون که شوهر برای زن بگوید و بنویسد و بعد هم ثابت شود که همه موارد فوق را بدروغ گفته و بهتان زده است. حال حکمش چیست؟ و اعاده حیثیت که در اجتماع بر باد رفته و هتک حرمت شده چگونه است؟ و آیا اینگونه مرد میتواند بگوید من زوجهام را طلاق نمیدهم و مهریه زن تعلق میگیرد یا نه؟
لطف فرمود جواب را مرقوم فرمایید.
الجواب باسم ملهم الصواب
به مجرد اتهام خانم وی طلاق نمیشود، اگر خود را تکذیب نماید و یا ثابت نکرد، مرد گناهکار میباشد.
وفی الهندیة: «وكذا لو أكذف الرجل نفسه حل الوط ء من غیر تجدید النكاح، كذا في النهایة» [الهندیة: ۱/۵۱۵ والفظ لها. رد المحتار: ۲/۶۳۹].
و برای زن شایسته نیست که جریان را پیگیری کند.
وفی الهندیة:
«الأفضل للمرأة أن تترك الخصومة والـمطالبة فان لم تترك وخاصمته إلی القاضی یستحسن للقاضی أن یدعوها إلی الترك فیقول لها أتركی وأعرضی عن هذا الخ...» [الهندیة: ۱/۵۱۶].
بر مرد شدیداً لازم است که از تهمت به همسر خویش پرهیز نماید و شخصیت او را خدشهدار ننماید چون بدگمانی و تهمت و بهتان ناروا حرام و گناه است.
بدلیل قوله تعالی:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِيمٞ ١٢﴾[الحجرات: ۱۲].
وفی الحدیث:
«عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: إِيَّاكُمْ وَالظَّنَّ فَإِنَّ الظَّنَّ أَكْذَبُ الْحَدِيثِ وَلاَ تَحَسَّسُوا وَلاَ تَجَسَّسُوا» [رواه مسلم].
وفی شرحه:
«قال القرطبی: المراد بالظن هنا التهمة الٌتی لا سبب لهاكمن یتٌهم رجلاً بالفاحشة من غیر ان یظهر علیه ما یقتضیها. والمراد بالظن التهمة الملفوضة المبنیة علی الظن، فكأنه جقال: ان اتهام رجل مسلم بدون تحقیق أشدٌ من الكلام الكاذب الذی لا تهمة فیه علی أحد، فانه لا ضرر فیه لـمسلم، بخلاف التهمة فانها تجمع بین أمرین، الكذب واضرار الرجل الآخر، والله سبحانه أعلم» [تکملة فتح الملهم: ۵/۳۵۸].
اگر مرد خود را تکذیب نکند و بر گفته خود مصر باشد باید ثابت بکند، وگرنه دولت او را تعزیر نماید. کسی دیگر نمیتواند مبادرت به تنبیه او نماید، و بر زن هم لازم است که از تماس با افراد و کارهایی که شوهر بدان رضایت ندارد، امتناع ورزد تا خود را در معرض اتهام و سوء ظن قرار ندهد و تا زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند، وکرامت او لکهدار نشود. و برشوهر پرداخت مهریه به زن لازم است.
وفی البدائع:
«المهریتاً كد باحد معان ثلاثة: الدخول والخلوة الصحیحة وموت أحد الزوجین، سواء كان المسمٌی أو مهر المثل حتی لا یسقط شیء منه بعد ذلك الٌا بالا براء من صاحب الحق» [بدائع الصنائع: ۲/۲۹۱].
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۲/۴/۱۴۱۹هـ.ق