محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

به خانمش گفـته: تو مادر و خواهر‌م هستی

به خانمش گفـته: تو مادر و خواهر‌م هستی

سؤال: شخصی‌ به خانمش‌ گفته: اگر به خانه پدرت رفتی مادر و خواهرم هسـتی و بعد خانم این به خانه پدرش رفته است.

لطفاً بفرمایید آیا با الفاظ مذکور طلاق واقع می‌شود.

الجواب باسم ملهم الصواب

در صورت مسئوله، یک طلاق بائن واقع شده است و اگـر زن و شوهر راضـی باشند می‌توانند تجدید عقد کنند و برای وقوع طلاق نیت هم لازم نیست زیرا در عرف قوم بلوچ وقتی‌ کسی‌ با این الفاظ زن خود را مو‌رد خطاب قرار دهد، غیر از ایقاع طـلاق معنای دیگری ندارد بنابر عرف عارض، این ‌کلمه از الفاظ طلاق صریح بائن محسوب می‌شود.

چنانکه صاحب «الدر المختار» می‌فرماید:

«صريحه ما لم يستعمل الا فيه ولو بالفارسية».

وفی الرد:

«وعرفه في التحـرير بما يثبت حكمه اشرعي بلانية» [رد المحتار: ۲/۴۶۵].

وفیها أیضاً:

«الصريح ما لا يحتاج إلى نية بـائناً كان الواقع به أو رجعياً فتح» [الدر المختار: ۲/۵۰۹].

از امام ابو یوسف‌/روایتی در عمدة القاری نقل شده که با «‌مادر گفتن‌» به زن، بر او طلاق واقع خواهد شد، چنانکه می‌فرماید:

«اعلم ان الالفـاظ اللتـي يصير بها الـمرء مظاهراً على نوعين:صريح وكناية، نحو ان يقول أنت علي كامي أو مثل أمي أو نحوهما يعتبر فيه نيته وعن أبي يوسف هو مثله ان كان في الغضب وعنه ان يكون ايلاءً وان نوي طلاقاً كان طلاقاً بائناً» [عمدة القاری: ۲/۲۸۱].

این جمله در عرف قوم بلوچ ‌هرگاه به زن خطاب ‌شود فقط برای طلاق می‌باشد، حتی بعضـی چنان فکر می‌کنندکه بدون این الفاظ طلاق واقع نمی‌شود.

بارها شنیده شده است که ‌گفته‌اند ‌من طلاق داده‌ام اما مادر و خواهر نکـرده‌ام. و این کلمات اگرچه‌ ابتداء برای طلاق استعمال نمی‌شدند اما در عرف بلوچ‌ها برای برای طلاق استفاده و مختص شده‌اند و بسیاری‌ ‌از کلمات ‌هستند که در واقع برای طلاق ‌نبودند اما بنابر عرف مردم از الفاظ صـریح طلاق قرار گرفته‌اند مانند کلمه «‌حـرام‌». علامه حصکفی/می‌فرماید:

«ومن الألفاظ الـمستعملة: الطلاق يلزمني والحـرام يلزمني وعلى الطـلاق وعلى الحـرام فيقع بلا نية للعرف».

وفی الرد:

«قوله: «فيقع بلا نية للعرف» أي فيكون صريحاً لا كناية، بدليل عدم اشتراط النية وإن كان الواقع في لفظ الحرام البائن لأنَّ الصَّريحَ قد يقع به البائن كما مر، لكن في وقوع البائن به بحث سنذكره في باب الكنايات، وإنَّما كان ما ذكره صريحاً لأنه صار فاشياً في العرف في استعماله في الطَّلاق لا يعرفون من صيغ الطَّلاق غيره ولا يحلف به إلا الرجال، وقد مر أنَّ الصَّريحَ ما غلب في العرف استعماله في الطلاق بحيث لا يستعمل عرفاً إلا فيه من أي لغة كانت، وهذا في عرف زماننا كذلك، فوجب اعتباره صريحاً كما أفتى المتأخرون في أنت عليّ حرام بأنَّه طلاقٌ بائن للعرف بلانية مع أنَّ المنصوصَ عليه عند المتقدمين توقفه على النية» [رد المحتار: ۲/۴۶۹].

علامه رشید احمد لدهیانوی دامت فیوضهم در احسن الفتاوی ‌ج ٥ ص ۱۸۵ چاپ ‌ایچ ایم ‌کمپانی بحث جالب و مفصلی در این موضوع نوشته و با الفاظ مذکور طلاق بائن واقع ‌کرده است. فلیراجع.

والله أعلم بالصواب

-خدانظر -عفا الله عنه-

دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۸/۷/۱۴۲۰هـ.ق