محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

قمیص میت دو‌خته شود یا خیر

قمیص میت دو‌خته شود یا خیر

چه می‌فرمایند علمای دین‌ که آیا قمیص میت دوخته شود یا خیر؟

علماء در اینمورد اختلاف نموده‌اند عـده‌ای مـعتقدند که دوخته شـود و عده‌ای دیگر معتقد به دوختن آن نیستند، ‌کسانی که معتقد به دوختن هستند از کتب جامع الرموز و خزانة النفیس دلیل می‌آورند.

الجواب باسم ملهم الصواب

علمائی که درباره دوختن اختلاف دارند تصریح نکرده‌اید که در جواز و عدم جواز است یا در افضلیت اگر صورت اول است پس اختلاف درست نیست زیرا که هردو طر‌بقه جایز و مشروع است.

وفی ‌اعلاء السنن:

«وصفة القمیص ذكـره في فتح الـقدیر، قوله والـقمیص من اصل العنق بلا جیب ودخریص وكمین كذا في الـكا فی وكونه بلا جـیب بعید الا أن یـراد با لجیب الـشق النا زل عـی الـصدر. اﻫ وهذه الـصفة لـم تذكر في الكتب الـمعروفة كالـهدایة وشرح الوقایه والكنـز. ولذا لم یراع بها العلامة شاه ولـی الله/في الـمصفی وقال:

و یـا ایـن است‌ که ازار و قمیص پوشانند دوخته باشد یا نادوخته با دخریص باشد یا بغیرآن زیرا که استعمال لفظ قـمیص برمـخیط مـدخرص است. اهـ

وكذا لم یعبأ شیخ وقته الـمولی العلامة الـمحدث، فقیه الحنفية في عصره، مولانا رشید احمد/بهذه القیود وقد افتی با ن قمیص الـمیت كقمیص الحی كذا نقلـه منه سیدی وشیخی دا مت بركا تهم، ویمكن الاعتذا ر عمن قال بـذالك با ن الـمیت لا یحتاج إلـیه.اهـ» [اعلاء السنن: ۸/۲۴۰].

از عبارت شاه ولی الله/‌بصراحت ثابت شد که هردو طریقه جایزاند البته در دیار آن بزرگوار عمل بر قمیص غیر مخیط و غیـر مدخرص بوده و جای تردد بود که قمیص مخیط مدخرص‌ که خلاف استعمال و خلاف مـروج است جایـز باشد لهذا برای ازاله این تردد، فرمود: زیـرا کـه اسـتعمال لفظ قـمیص بـر مـخیط مـدخرص است.اهـ.

از همین جهت مولانا رشید احمد به این قیود «‌بلا جیب و دخریص‌ و کمّین‌» اعتنایی نکرده و فتوا داده‌است‌ که قمیص مرده مثل قمیص زنده است. چنانچه ملانا اشرفعلی/این فتوای وی را نقل‌کرده است.

این تحقیق درباره جواز مخیط و غیر مخیط و مدخرص و غیر مدخرص بود، اکنون دیده شود که عمل مردم بر قمیص مدخرص بوده و یا بر غیر مدخرص. از دلیل آوردن حضرت شاه ولی الله/برای جواز قمیص مخیط و مدخرص و نه برای جواز قمیص غیر مخیط و غیر مدخرص معلوم می‌شود که در دیارحضرت شاه ولی الله/قمیص غیر مخیط و غیر مدخرض مروج بود، لهذا در جوازش تردد نبوده و نیاز برای ذکر دلیل نیفتاده بلکه قمیص مخیط و مدخرص جای تردد بوده که این چرا جایز باشد، با وجودیکه خلاف استعمال و رواج مـردم است. بنابرایـن فرمود: زیرا که استعمال لفظ قمیص بر مخیط مدخرص است. اﻫ.

باز ببینیم‌ که در دیار حضرت مولانا اشرفعلی/(که ناقل قول و فتوای مولانا رشید احمد گنگوهی/‌است) چه نوع قمیص مروج بوده است. در بهشتی زیـور حصه دوم (مدلل و مکمل). ص ٧٩ می‌نویسد:

سپس چار پایی را پهن ‌کند بر چارپایی لفافه را و بر آن ازار را و سپس حصه پرین قمیص را بر ازار پهن ‌کند و حصه بالایی قمیص را به طرف سر جمع ‌کرده و بگذارد باز مرده را آهسته بلند کرده بر چارپایی بخوابانید و حصه بالایی قمیص را از طرف سر میت بگردانـید تا کـه در گلوی مـیت بـیاید بـاز بـطرف پـاهای مـیت ببرید.الخ...

از عبارت بهشتی زیور واضح شد که قمیص در دیار مولانا اشرفعلی دوخته نمی‌شد. باز ببینیم که خود مولانا ظفراحمد صاحب چه می‌فرمایند.

«وقد شا ع في دیارنا تكفین الـمیت في قمیص غیـر مخیط ولا مدخرص فلا ینبغی الانكا ر علیه لأدائه إلـی الفتنة والوحشة، والاهتما م بأمر لا یجب بحیث تؤدی إلى الفتنة غیـر محمود» [اعلاء السنن: ۶/۱۹۶].

و اگر اختلاف علماء در صورت ثانی یعنی افضلیت است پس‌ جوابش همان است‌ که مولانا ظفر احمد/فرموده است به این ‌گفتار خود که: «فلا ینبغی الانكار علیه». الخ...

و جواب عبارت جامع الرموز و خزانه النفیس این است که اگر مطلب این دو بزرگ اینست که دوختن قمیص واجب است (و این احتمال بـعید است) ایـن غیر مسلم است بدلیل ‌گفتار شاه ولی الله و عبارت اعلاء السنن و عمل مسلمین، و اگر مقصد این دو بزرگ استحباب است، پس در صورتی است کـه در آن دیـار رواج دوختن است نه دیار مایه قمیص غیر مخیط مروج است، بدلیل‌ عبارت مولانا ظفر احمد که: «لأدائه إلی الفتنة والوحشة» [نظریه استاد محترم مولانا مفتی خدانظر -مدظله-].

از دوستان و بزرگواران آرزو دارم که برای کاری که غیر واجب است اینقدر اهتمام نکنند که باعث افتراق و نفرت مردم شود، کارهای ضروری زیادند که نیاز برای توجه این علماء‌ کرام دارند و بگذارند که مردم طبق معمول خود که جایز هم است مرده‌های خود را کفن و دفن‌ کنند.

دعا جو و دعا گو خدانظر -عفا الله عنه-

والله أعلم بالصواب

خدانظر -عفا الله عنه-

دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان