محمود الفتاوی - فتاوی دارالعلوم زاهدان بر اساس فقه حنفی

فهرست کتاب

در حالت خشم گفت: یک، دو، سه، طلاقی

در حالت خشم گفت: یک، دو، سه، طلاقی

چه می‌فرمایند علمای دین در این مسئله:

شخصی بنام احمد درحالی که بچه‌اش‌گریه می‌کند، دخترش را صدا می‌کند که بچه را بردارد. دخترش دیر رسیده است و هنگامی که دخترش می‌رسد، او را کتک می‌زند، مادر دختر برای دفاع از او با شوهرش درگیر می‌شود، شوهر به اوگفته یک، دو، سه، طلاقی.

برادر خانمش می‏‎گوید که خواهرم مدعی است که شوهرش او را فقط یکبار گفته: برو، طلاقی. بعد از این ماجرا خانه را ترک‌ کرده و تا چند کیلومتر فرار کرده است و بعد او را تعقیب و دستگیر کرده‌اند.

برادرش بنام محمد می‏‎گوید که برادرم سابقه بیماری اعصاب دارد و گاهی از کنترل خارج می‌شود چند بار به پزشکان متخصص اعصاب مراجعه نموده‌ایم.

لطف نموده جواب مسئله‌ را بنویسید.

الجواب باسم ملهم الصواب

شخص مذکور که قبلا جنون او بثبو‌ت رسیده و اکنون نیز مدعی، است‌ که در حالت عادی نبوده، طلاق او اعتباری ندارد. بشرطیکه قسم بخورد که هنگام طلاق دادن همان کیفیت جنونی قبلی بر وی طاری شده بود. نیز با توجه به تصرفات وی هنگام اقدام به طلاق، و حالت قبلی وی مبنی بر ضرب و شتم و غیره، او مدهوش و غضبان (شدید الغضب) بوده است و طلا‌ق مدهوش نیز واقع نمی‌شود.

قال ابن عابدین معزیاً إلی الخیریة:

«وسئل نظماً فيمن طلق زوجته ثلاثاً في مجلس القاضي وهو مغتاظ مدهوش، فأجاب نظماً أيضاً بأن الدهش من أقسام الجنون فلا يقع، وإذا كان يعتاده بأن عرف منه الدهش مرة يصدق بلا برهان اهـ» [رد المحتار: ۲/۴۶۳].

در تعریف مدهوش چنین آمده است:

«هو الذاهب عقله حیاءً أو خوفاً أو غضباً» [قواعد الفقه: ص۴۷۵].

قال ابن عابدی‌:

«والذی یظهر لي ان كلاً من السدهوش والغضبان لا یلزم فیه أن یكون بحیث لا یعلم ما یقول بل یكتقي فیه بغلبة الهذیان واختلاط الجد بالهزل كما هو الفتی به في السكران.

وقال/: فالذی ینبغی التعو یل علیه في الـمدهوش ونحوه اناطة الحكم بغلبة الخلل في أقواله وأفعاله الخارجة عن عادته وكذا یقال فیمن اختل عقله لكبر أو لـمرض أو لـمصیبة فاجأته فما دام في حال غلبة الخلل في الأقوال والأفعا ل لا تعتبر أقواله وان كان یعلمها».

در «احسن الفتاوی» نیز در جواب سؤالی مشابه چنین می‌فرماید:

«اگر آپ‌ کی جنونی کیفیت پهلی سی لوگون مین مشهور تهی اور آپ حلفیه بیان دین که بوقت طلاق آپ پر یهی جنونی کیفیت طاری تهی تو طلاق نهین هوئی الخ...».

‌‌قال فی تنقیح الفتاوی الحامدیة:

«والقول قوله بیمینه ان عرف منه الدهش» [العقود الدریة فی تنقیح الفتاوی الحامدیة: ۱/۳۸].

با توجه به عبارات مذکوره، احمد قسم داده شد که هنگام طلاق دادن در حالت عادی نبوده است و او قسم خورد که در هنگام طلاق دادن در حالت عادی نبوده بلکه بدون اختیار و در حالت خشم ‌کامل بوده و زنش را طلاق داده‌است. لذا با توجه به شرایط مذکور در سؤال و قسم احمد زنش از وی جدا نشده است.

والله أعلم بالصواب

خدانظر -عفا الله عنه-

دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۷/۳/۱۴۱۹هـ.ق