بطلان وطن اصلی به وطن اصلی دیگر
اگر کسی در شهری خانه داشته باشد و سکونتش هم در همین شهر باشد آیا به شهری که در آن ازدواج نموده و یا اینکه خانه و زمین دارد مسافر است یا مقیم؟
الجواب باسم ملهم الصواب
فقهاء رحمهم الله تعالی در مورد محل ازدواج نوشتهانـد کـه وطن اصلی میباشد ولی از مجموعه آنها چنین برمیآید که فقط با ازدواج در شهری آنجا وطن اصلی قرار نمیگیرد. بلکه نیت ماندن درآن نیز شرط است.
علامه حکیم الامة تهانوی/در «امداد الفتاوی ۲/۳۷۶» این مسئله را مطرح نموده و تمایلشان به همین است که در وطن اصلی قرار گرفتن محل ازدواج نیت ماندن لازم است و این عبارت فتاوی قاضیخان را بعنوان تایید نوشتهاند.
وفی قاضیخان:
«الـمسافر إذا جاوز عمران مصره فلما سار بعض الطريق ذكر شيئا في وطنه فعزم الرجوع إلى الوطن لاجل ذلك ان كان ذلك وطنا اصيلا بأن كان مولده وسكن فيه أو لم يكن مولده ولكنه تأهل به وجعله دارا يسير مقيما بمجرد العزم إلى الوطن» [قاضیخان بهامش النهدیة: ۱/۱۶۵].
خلاصه اینکه شخـص مذکور چونکه محل ازدواجش را ترک نموده است لذا در آنجا که برای مدت کمتر از پانزده روز برود نمازها را قصر بخواند و نیز در محلی که فقط زمین و خانه دارد و جای دیگری را وطن اصلی قرار دادهاست، در صورت ماندن کمتر از پانزده روز قصر کند.
وفی الرد: «ولو كان له أهل ببلدتين فأيتهما دخلها صار مقيماً، فإنْ ماتَتْ زوجته في إحْداهما وبقي له فيها دور وعقار قيل لا يبقى وطناً له، إذ الـمعتبر الأهل دون الدار، كما لو تأهل ببلد واستقرّت سكناً له وليس له فيها دار، وقيل تبقى» [رد المحتار: ۱/۵۸۶].
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۱/۶/۱۴۱۹هـ.ق