استثناء با انشاءالله/ سوگنددادن معتاد به طلاق
چه میفرمایند علمای دین در این مسئله:
زید و عمرو یکی برادر خانم بکر و دیگری دایی خانم بکر، اظهار میدارند کـه ما بکر را که فردی معتاد به هروئین است، به خارج از آبادی برده و او را حلف به ٣ طلاق دادهام که آینده به هیچ صورت هروئین استفاده ننماید.
بعد بکر هروئین را در آب حل نموده و آشامیده است و بکر ضمن اعتراف به حلف طلاق چنین میگوید: من حلف برداشتهام که زنم طلاق است که هروئین نکـشم انشاءالله. و اعتراف حلکردن هروئین و آشامیدن آن را دارد و در مطلق استفاده از هروئن و حلف برداشتن به ۳ طلاق انکار مینماید.
آیا شرعاً گواهی این دو نفر، زید و عمرو علیه بکر قابل قبول است؟ یـا از قبیل گواهی عدو (دشمن) بر عدو است که پذیرفته نخواهد شد.
ضمناً دو نفر مذبور از نزدیکان زوج (بکر) نیز میباشند و علاوه بر اقدام تحلیف قبلاً هیچگونه دشمنی با هم نداشتهاند.
الجواب باسم ملهم الصواب
ابتداء عرض میگردد که قسمدادن معتاد به طلاق، کار اشتباهی است زیـرا هیچ معتادی نمیتواند بر قول خود عمل کند و در مورد مسئله بالا عرض میشود که این مسئله مشتمل بر چند بند است.
۱- شوهر (بکر) مدعی است که قسم به کشیدن هروئین برداشته و بعد آن را در آب حل نموده استفاده کرده است.
۲- دو نفر گواهی میدهند که حلف به ٣ طلاق خورده است ولی بکر منکر سه طلاق اسـت.
۳- بکر مدعی است که انشاء الله گفته است.
۴- گواهی زید و عمرو بر عـلیه بکر پذیرفته میشود یا خیر؟
۵- عرض میشود که بکر اگرچه مدعی است که من حـلف به نکشـیدن برداشتهام و درمیان کلمه نکشیدن و استفاده نکردن فرق وجود دارد اما چـونکه دو نفر بـر علیه او گواهی میدهند که گفته استفاده نمیکنم لذا ادعای بکر پذیرفته نمیشود و طلاق واقع میگردد.
۶- ادعای بکر پذیـرفته نمیشود زیرا که بر حلف سه طلاق، گواه کامل وجود دارد.
۷- اگر بکر قبل از اینکه قسم به طلاق بـردارد انشاءالله گفته، بطور مثال گفته: هروئین نمیکشم انشاءالله. و بعد گفته: اگر هروئین کشیدم زنم سه طلاق است. در این صورت کلمه انشاءالله با جمله اولی تعلق دارد و با جمله دوم ربطی ندارد و در حکم مسئله فرقی ایـجاد نمیشود و طلاق واقع میگردد.
اما اگر آن را با جمله آخر گفته: بطور مثال: اگر هروئین کشیدم زنـم به طلاق است انشاءالله. در این صورت قسم لغو شده و طلاق واقع نمیگردد به شرط ایـنکه انشاءالله را متصلا بگوید.
۸- در رابطه به شهادت زید و عمرو بر علیه بکر عرض میگردد کـه گواهی آنها معتبر است زیرا که تحلیف آنها بنابر خیرخواهی بوده نه دشمنی و عـداوت، و سـابقه دشمنی هم ندارند. پس این شهادت عدوٌ علی العدوٌ نمیباشد.
والله أعلم بالصواب
خدانظر -عفا الله عنه-
دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان ۱۲/۶/۱۴۱۹هـ.ق