ماده هفتم : شروط روزه، روزه مسافر، بیمار، شیخ کبیر و زن شیر دهنده:
۱- شرایط روزه:
براى وجوب روزه بر مسلمان، لازم است که روزه دار عاقل و بالغ باشد، چون رسول اکرمصمىفرماید: «رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ: عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يَفِيْقَ وَعَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَعَنِ الصَّبِىِّ حَتَّى يَحْتَلِمَ» «سه نفر از انجام احکام معاف هستند، (تکلیف شرع متوجه آنان نیست)، مجنون تا به هوش نیامده است، شخص خوابیده تا بیدار نشده و کودک تا بالغ نشده است». (احمد و ابوداود). زن نباید حال حیض و نفاس را روزه بگیرد. رسول خداصمىفرماید: «ألَيْسَ إذا حَاضَتِ الْمَرْأَةُ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ» غیر از این است که زن در حالت حیض و نفاس نماز نمىخواند و روزه نمىگیرد.
مسافر:
هر گاه مسلمان به فاصله ۴۸ میل قصد سفر کرده، و از خانه بیرون رود، اجازه دارد روزه را بخورد و پس از مراجعت از سفر روزههائى را که خورده است قضا بیارود. ﴿فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾[البقرة: ۱۸۴]. «هرکسی از شما بیمار یا مسافر باشد (مىتواند روزه رمضان را افطار کند بشرط اینکه) به تعداد این روزها، (در برگشت از مسافرت و تندرستى روزه گیرد)». اگر روزه در سفر براى مسافر دشوار نباشد، روزه گرفتن بهتر است. ابىسعید خدرىس مىفرماید: «كُنَّا نَغْزُو مَعَ رَسُولِ اللَّهِ جفِى رَمَضَانَ فَمِنَّا الصَّائِمُ وَمِنَّا الْمُفْطِرُ فَلاَ يَجِدُ الصَّائِمُ عَلَى الْمُفْطِرِ وَلاَ الْمُفْطِرُ عَلَى الصَّائِمِ يَرَوْنَ أَنَّ مَنْ وَجَدَ قُوَّةً فَصَامَ فَإِنَّ ذَلِكَ حَسَنٌ وَيَرَوْنَ أَنَّ مَنْ وَجَدَ ضَعْفًا فَأَفْطَرَ فَإِنَّ ذَلِكَ حَسَنٌ» (مسلم). «در ماه مبارک رمضان با رسول اللّه در جهاد بودیم، بعضى از ما روزه گرفته و برخى دیگر روزه نداشتند، نه روزه داران بر کسانى که روزه نبودند عیب مىگرفتند و نه آنهائى که افطار مىکردند بر روزه داران عیب مىگرفتند، همگى بر این باور بودند که هرکس توان روزه گرفتن را دارد، بهتر است روزه بگیرد و هرکس توان روزه گرفتن را ندارد بهتر است افطار کند».
بیمار:
اگر براى شخص بیمار، ممکن است روزه بگیرد و اگر قدرت و توان روزه گرفتن را ندارد، افطار کند، اگر احتمال مىرود که بیمارىاش برطرف مىشود، انتظار بکشد و روزههایى را که افطار کرده در حالت تندرستى قضا بیاورد و اگر احتمال شفا وجود ندارد، در برابر هر روزه به مقدار یک صدقه فطر، فدیه بدهد، خداوند مىفرماید: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖ﴾[البقرة: ۱۸۴]. «آنانى که با بذل تمام توانائى قادر به روزه گرفتن نیستند (افطار کرده و) فدیه بدهند».
روزه سالمندان:
هرگاه مرد و زن مسلمان وارد مقطع سنى شوند که توان روزه گرفتن را از دست بدهند، افطار کنند و در برابر هر روزه به اندازه یک مدّ گندم (یعنى باندازه صدقه فطر) فدیه بدهند، از ابن عباسبروایت است: «رُخِّصَ لِلشَّيْخِ الْكَبِيرِ أَنْ يُفْطِرَ وَيُطْعِمَ عَنْ كُلِّ يَوْمٍ مِسْكِينًا، وَلَا قَضَاءَ عَلَيْهِ» «به شیخ کبیر اجازه داده شده است که افطار کند و در مقابل هر روز مسکینى را تغذیه کند». (دار قطنى و حاکم).
روزه زن حامله و شیردهنده:
هرگاه زن مسلمان در صورت روزه گرفتن احتمال مىدهد که روزه براى او یا براى جنین و یا براى نوزادش ضرر دارد، افطار کند و پس از بر طرف شدن عذر، روزهها را قضا آورد و اگر توانگر است همراه با قضا آوردن روزهها، براى هر روز یک مدّ (صدقه فطر) گندم نیز به فقیرى بدهد تا اجر و ثوابش کامل باشد.
زن شیر دهنده نیز همین حکم را دارد، اگر در صورت روزه گرفتن احساس خطر مىکند، براى خود یا براى فرزندش و کسى را که فرزندش را شیر بدهد نمىیابد یا نوزاد از کسى دیگر شیر نمىخورد، این رخصت از آیه: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖ﴾[البقرة: ۱۸۴]. مستفاد است.
توجه:
۱- هرکس در قضا آوردن روزههاى رمضان کوتاهى کند تا رمضان دیگر بعد از آن با هر روزه که قضا مىآورد، باید یک مسکین را نیز تغذیه کند.
۲- هرکس از مسلمانان در حالى از دنیا برود که قضاى رمضان بر ذمه او بوده و انجام نداده است، وارثش باید آنها را قضا بیاورد، در حدیث آمده است: «مَنْ مَاتَ وَعَلَيْهِ صِيَامٌ صَامَ عَنْهُ وَلِيُّهُ» (متفق علیه). «هرکس در حالى بمیرد که روزه بر ذمه او است وَلّى او آن روزهها را قضا آورد».
رسول اکرمصخطاب به یک سائل فرمود: «إِنَّ أُمِّى مَاتَتْ وَعَلَيْهَا صَوْمُ شَهْرٍ أَفَأَقْضِيهِ عَنْهَا؟ قَالَ: لَوْ كَانَ عَلَى أُمِّكَ دَيْنٌ أَكُنْتَ قَاضِيَهُ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَدَيْنُ اللَّهِ أَحَقُّ أَنْ يُقْضَى» (متفق علیه). «مادرم در حالى در گذشته که روزه یک ماه بر عهده او است، آیا مىشود من آن روزهها را قضا آورم، رسول اللّه فرمود: آرى، دین خدا (روزه) شایستهتر است که پرداخته شود».