اولیاء شیطان:
شیطان نیز درمیان فرزندان آدم، دوستانى دارد که بر آنها غلبه کرده و آنها را از یاد خدا غافل مىسازد او فتنه و فساد را براى دوستان خود به ارمغان مىآورد، و زشتىها را در دل آنها زیبا جلوه مىدهد، تا جایى که گوشهاى آنان را از شنیدن سخن حق کر مىکند و چشمهاى آنان را از دیدن راه راست و مشاهده دلایل حق، نابینا مىسازد در نتیجه، آنان تابع شیطان مىشوند و از دستورات او تبعیت مىکنند. شیطان آنها را براى انجام هر کار زشتى آماده مىکند و با زیبا جلوه دادن فساد، آنان را بسوى فساد مىکشاند، یعنى در نظر آنان خوب را بد و زشت را زیبا، نشان مىدهد، در نتیجه این همکاریها با شیطان است که، دشمن اولیاى خدا و محارب با آنها بار مىآیند، و کاملا در جهت خلاف آنها گام بر مىدارند، اولیاى خدا، خدا را دوست دارند و در صدد خشنودى او هستند ولى اینها خدا را مىرنجانند و زمینه خشم و غضب او را فراهم مىسازند. اینها (اولیاء شیطان) مورد لعن و نفرین خدا قرار دارند، اگر چه کارهاى خارقالعادهاى مانند پرواز کردن در هوا یا راه رفتن بر روى آب، مشاهده شود. این کارها در واقع نوعى استداراج هستند که خداوند، دشمنان خود را گرفتار چنین حالاتى مىکند یا اینکه نوعى کمک و همیارى از سوى شیطان است که در حق دوستانش انجام مىگیرد. این باور مؤمن برگرفته از دلایلى است که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد:
۱- خداوند در مورد اولیاى شیطان در آیه ۲۵٧ سوره بقره چنین مىفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾[البقرة: ۲۵٧].
«و (اما) کسانى که کفر ورزیدهاند، طاغوت (شیطان) ولى و سرپرست آنان است، و آنان را از نور (ایمان) به سوى تاریکیهاى (کفر و فساد) مىکشاند، اینان اهل دوزخاند و همیشه در آن جاودانه مىمانند».
در آیه ۱۲۱ سوره انعام، مىفرماید:
﴿وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ﴾[الأنعام: ۱۲۱].
«شیاطین دوستان خود را وسوسه مىکنند تا با شما منازعه و جدال کنند، اگر شما از آنان اطاعت کنید، بیگمان شما (مثل ایشان) مشرک خواهید بود».
در آیه ۱۲۸ سوره انعام، مىفرماید:
﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَكۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِيَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِيٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰكُمۡ خَٰلِدِينَ فِيهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ﴾[الأنعام: ۱۲۸].
«و (بیاد بیاور آن) روزى را که همه آنان را در کنار هم گرد مىآوریم (و خطاب به گناهکاران مىگوییم:) ای گروه جنیان! شما افراد زیادى از انسانها را گمراه ساختید. (در آن هنگام) دوستان شیطان که از انسانها هستند، مىگویند: پروردگارا! برخى از ما از برخى دیگر سود بردهایم. (جنیان با وسوسه شیطانى بر ما ریاست کردند و از ما بهره بردند، و ما انسانها به وسوسه ایشان دچار شهوات زودگذر شدیم، تا وقتى که عمر ما به پایان رسید) و گرفتار مرگى شدیم که براى ما مقدر فرموده بودى. خداوند فرمود: دوزخ جایگاه شماست، و همیشه در آن ماندگارید. تا مدت زمانى که خدا بخواهد».
در آیات ۳۶-۳٧ سوره زخرف، مىفرماید:
﴿وَمَن يَعۡشُ عَن ذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَيِّضۡ لَهُۥ شَيۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِينٞ ٣٦ وَإِنَّهُمۡ لَيَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ ٣٧﴾[الزخرف: ۳۶-۳٧].
«هرکس از یاد خدا غافل و روگردان شود، اهریمنى را مأمور او مىسازیم و چنین اهریمنى، هموراه همدم او مىگردد (و گمراه و سرگشتهاش مىسازد) شیاطین، این گروه را از راه (خدا) باز مىدارند. و (طورى گمراهى را در نظرشان مىآرایند که) گمان مىکنند ایشان هدایت یافتگان حقیقى هستند».
در آیه ۲٧ سوره اعراف، مىفرماید:
﴿إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾[الأعراف: ۲٧].
«ما شیاطین را دوستان و یاران کسانى قرار دادهایم که ایمان نمىآورند، (یعنى شیاطین تنها بر غیر مؤمنان تسلط دارند و بس)».
در آیه ۳۰ سوره اعراف، مىفرماید:
﴿إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ﴾[الأعراف: ۳۰].
«آنها به جاى خدا، شیاطین را به دوستى و سرورى خود بر گزیدهاند و خود را هدایت یافته مىپندارند».
در آیه ۲۵ سوره فصلت، مىفرماید:
﴿وَقَيَّضۡنَا لَهُمۡ قُرَنَآءَ فَزَيَّنُواْ لَهُم مَّا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ﴾[فصلت: ۲۵].
«ما براى آنان، دوستان و همنشینانى (از جن و انس) ترتیب دادهایم (این دوستان تبهکار) ایشان را از هر سو احاطه مىکنند و (کارهاى زشت را در نظرشان زیبا جلوه مىدهند)».
در آیه ۵۰ سوره کهف، مىفرماید:
﴿وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ كَانَ مِنَ ٱلۡجِنِّ فَفَسَقَ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِۦٓۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ وَذُرِّيَّتَهُۥٓ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِي وَهُمۡ لَكُمۡ عَدُوُّۢ﴾[الکهف: ۵۰].
«(اى پیامبر! آغاز آفرینش مردمان را برایشان بیان کن) آنگاه که ما به فرشتگان گفتیم، آدم را سجده کنید، آنان جملگى سجده کردند مگر شیطان که از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپیچى کرد. آیا شما شیطان و ذریه او را که دشمنان شما هستند، بجاى من سرپرست و ولى خود انتخاب مىکنید».
۲- رسول اکرمصنیز درباره اولیاى شیطان سخن گفتهاند از آن جمله در حدیثى آمده است، شبى رسول اکرمصستارهاى را دید که روشن شد و از جاى خودش بسرعت دور گشت. آنحضرتصبه یارانش فرمود: «شما در دوره جاهلیت، در مورد این ستارگان که به آنها (شهاب ثاقب) مىگویند، چه نظر داشتید؟» یاران عرض کردند، ما عقید داشتیم که بخاطر بدنیا آمدن یا مردن شخصیتى بزرگ، چنین اتفاقى مىافتد، رسول اکرمصفرمود: «خیر، چنین نیست. بلکه واقعیت این است که هر وقت پروردگار عالم براى انجام کارى تصمیم مىگیرد، حاملین عرش تسبیح مىگویند، بعد اهالى آسمان هفتم تسبیح مىگویند، تا اینکه نوبت به اهالى آسمان دنیا مىرسد، بعد اهالى آسمان هفتم، از حاملین عرش مىپرسند که پروردگار ما چه فرموده است؟ حاملان عرش اهالى آسمان را از تصمیم پروردگار با خبر مىسازند، بعد اهالى هر آسمان دیگر کسب خبر مىکنند تا نوبت به آسمان دنیا مىرسد. در این هنگام، شیاطین در صدد استراق سمع برمىآیند، آنگاه بوسیله این ستارگان رانده مىشوند. شیاطین، سخنانى را که شنیدهاند براى دوستان خود مىبرند. اگر این سخنان، بدون کم و کاست گفته شوند، حقاند. اما شیاطین از جانب خود مطالبى را به آنها اضافه مىکنند». (مسلم و احمد).
در حدیثى دیگر که بخارى روایت کرده، مىفرماید: هنگامى که از رسول اکرمصدرباره سخنان افراد کاهن پرسیدند، فرمود: سخن کاهن، واقعیت ندارد. مردم عرض کردند، ولى آنها گاهى سخنانى مىگویند که واقعیت دارند. آنحضرتصفرمود: «آنها در واقع همان سخنان حقى است که جنها و شیاطین استراق سمع نموده و به اطلاع آنها رسانیدهاند البته همراه با صد تا دورغ».
در حدیثى دیگر که در صحیح مسلم آمده است مىفرماید: «همراه هرکدام از شما یک (جن یا شیطان) وجود دارد. (که موکل شماست)» و در حدیثى دیگر آمده است: «همانا شیطان، مانند جریان خون در رگهاى فرزندان آدم، جارى است. با گرفتن روزه راه را بر شیاطین تنگ کنید (ببندید)». (در صحیحین با الفاظى دیگر وارد شده است).
۳- صدها نفر از انسانها، حوادث شگفتانگیز شیاطین را در هر زمان و مکان دیدهاند، که اینک چند نمونه از آنها را در زیر بیان مىکنیم.
۱- شیاطین، براى دوستان خود، انواع خوردنى و نوشیدنیها را آوردهاند.
۲- نیاز بعضى از دوستان خود را بر طرف ساختهاند.
۳- امور غیبى و پنهان را به اطلاع دوستان خود رسانیدهاند.
۴- شیاطین، دوستان خود را در برابر انواع سلاح، بیمه کردهاند بگونهاى که هیچ سلاحى در مورد آنان کارگر نیفتاده است.
۵- شیاطین، گاهى بصورت انسانهاى پاک و صالح در برابر دوستان خود آشکار شدهاند، تا ایشان را از راه راست منحرف کنند و به شرک و گناه آلوده سازند.
۶- شیاطین، گاهى دوستان خود را در مدت کوتاهى، به مناطق دور دست برده یا افرادى را از فواصل دور، نزد آنها آوردهاند. تا نیازشان را برآورده سازند.
و سایر کارهاى دیگرى که شیاطین و جنهاى سرکش، توانایى انجام آنها را داشته و دارند.
این پدیدههاى شیطانى در نتیجه خیانت و ناپاکى روح انسان در اثر انجام بعضى شرارتها و معصیتها تحقق پیدا مىکنند، این شر، فساد و خباثت در انسانها گاهى چنان به اوج مىرسد که آنان با شیاطین متحد مىشوند، اینجاست که ولایت و دوستى بین او و شیاطین به کمال خود مىرسد و بعضى به بعضى دیگر مسائل مختلف را الهام کرده و بیکدیگر خدمت مىکنند و به همین خاطر روز قیامت جنها مورد خطاب قرار مىگیرند. ﴿يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَكۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ﴾[الأنعام: ۱۲۸]. «اى جنها بسیارى از مردم را گمراه کردید»، آنگاه دوستان شیاطین که از انسانها هستند، مىگویند: ﴿رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ﴾[الأنعام: ۱۲۸]. «پروردگارا! ما از همدیگر بهره بردهایم».
البته تفاوت میان کرامات اولیاء اللّه و اولیاء شیطان در رفتار و احوال خود انسانها ظاهر مىشود. شخصى که احوال و پدیدههاى فوق العاده از او صادر مىشود، اگر انسان با خدا، پاى بند سنت رسول اکرمصو اهل ایمان و تقوى باشد، اینگونه احوال و پدیدهها یقینا کرامتهایى هستند که از جانب پروردگار باو عنایت شدهاند. و اگر انسان بد باطن، خبیث، شرور، غرق در معصیت و بدور از ایمان و تقوى است، آنگاه پدیدههاى خلاف عادت که از وى صادر مىشوند، از نوع خدمات و مساعدتهایى هستند که شیاطین براى دوستان خود انجام مىدهند یا استدراج نامیده مىشوند.