روش زندگی مسلمان

فهرست کتاب

ماده اول‏: آنچه که مروبط است از وقت بیمارى تا وفات‏

ماده اول‏: آنچه که مروبط است از وقت بیمارى تا وفات‏

وجوب صبر:

براى مسلمان زیبا است که موقع متوجه شدن ضرر، صبر را پیشه کند، خود را پریشان ننموده و بى صبرى نشان ندهد، خداوند در بیش از یک حدیث و آیه صبر را مورد تاکید قرار داده است. البته اگر از بیمار درباره او سوال شود، او در پاسخ بگوید: من بیمارم، ناراحتى دارم، مانعى ندارد. خدا را در هر حال شکر مى‏گویم. مداوا مطلوب است،‏ استفاده از داروهاى حلال براى بیمار مستحب است. رسول اکرمصمى‏فرماید: «إِنَّ اللّهَ لَمْ يَنْزِلْ دَاءً إِلَّا أَنْزَلَ لَهُ شِفَاءً فَتَدَاوُوْا» (ابن ماجه و حاکم). «خداوند براى هر بیمارى داویى آفریده است، پس معالجه و مداوى کنید»، البته معالجه بوسیله داروهاى غیر مباح و حرام، مانند شراب و گوشت خوک و امثال آن درست نیست. رسول اکرمصمى‏فرماید: «إِنَّ اللّهَ لَمْ يَجْعَلْ شِفَائَكُمْ فِيْمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ» «خداوند شفاء شما را در اشیاء حرام قرار نداده است». (طبرانى باسناد صحیح).

دم کردن و دعا خواندن:

مسلمان مى‏تواند بوسیله خواندن آیه‏هاى قرآن و دعاهاى منقول از رسول اللّهصو دعا کند، رسول اللّهصمى‏فرماید: «لَابَأْسَ بِالرُّقَى مَالَمْ يَكُنْ فِيْهِ شِرْكٌ» «اگر کلمات شرک آمیز خوانده نشود، دم کردن مانعى ندارد».

حرمت آویزان کردن چیزى به گردن:

آویزان کردن چیزى به گردن به امید شفا شرک است، زیرا رسول خدا مى‏فرماید: «هرکس چیزى به گردن آویزان نمود شرک کرده است». (احمد و حاکم، صحیح است). همچنین‏ فرموده است: «هرکس چیزى را به گردن آویزان کند خداوند او را به مقصد نرساند». (احمد و حاکم و قال اسناده صحیح).

رسول اکرمصبه شخصى که انگشترى را به قصد شفا در دست داشت فرمود: آن را در بیار، زیرا بجز افزودن وسوسه و بیمارى چیزى دیگر عایدت نخواهد شد. (احمد). (البته آویزان کردن الفاظ قرآن را نمى‏توان شرک گفت هرچند که این عمل‏ بى‏احترامى به قرآن و بدعت است. واللّه اعلم) (مترجم).

بعضى از دعاها که بدان شفا حاصل مى‏شود:

رسول اکرمصدست مبارکش را روى بیمارى گذاشت و این دعا را خواند: «اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبِ الْبَاسَ، اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِى، لاَ شِفَاءَ إِلاَّ شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لاَ يُغَادِرُ سَقَمًا» (بخاری). «خداوندا! پروردگار مردم، ناراحتى را برطرف گردان، تو شفا دهنده‏اى، شفائى بجز شفاى تو نیست. شفائى که بیمارى از بین‏برود».

رسول اکرمصخطاب به شخصى که از بیمارى رنج مى‏برد، فرمود: دستت را روى همان قسمتى که درد، دارد بگذار و بگو: بسم اللّه (سه مرتبه) و أَعُوذُ بِعِزَّة اللّهِ وَقُدرَتِهِ مِنْ شَرِّ ما أَجِدُ وَأَحاذِرُ(هفت مرتبه)» (مسلم). در روایتى در مسلم آمده است: بارى رسول خداصبیمار شد جبرائیل این کلمات را خواند و ایشان را دم نمود «بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ مِنْ كُلِّ شَىْءٍ يُؤْذِيكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنٍ أَوْ حَاسِدٍ اللَّهُ يَشْفِيكَ بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ»(ترمذی و ابن ماجه). «با نام خدا تو را از شر هر چه موجب آزار توست تعویذ می‌کنم، و خداوند تو را از شر هر حسود و چشم زخمی شفا و کرامت می‌کند».

معالجه بیمار مسلمان توسط پزشک کافر و معالجه مرد توسط پزشک زن و بالعکس‏:

به اتفاق تمام مسلمانان معالجه نزد پزشک کافر که بدخواه نباشد از وى و همچنین و معالجه بیمار مرد، نزد پزشک زن و معالجه بیمار زن نزد پزشک مرد در وقت ضرورت بلا مانع است.

رسول اکرمصدر بعضى امور از مشرکین خدمت گرفته است و زنان صحابه مصدومین و معلولین را در جنگ‏هاى دوران رسول اکرمصمعالجه مى‏کردند.

اختصاص‏برخى مراکز بهداشتى براى بعضى بیماران:‏

جایز بلکه بهتر است که بیماران مبتلا به بیمارى واگیر و مسرى در بخش‌هاى ویژه‏اى در بیمارستان‌ها مراقبت شوند و بجز پرستاران و معالجان کسانى دیگر با آنان تماس حاصل نکنند. رسول اکرمصدر باره صاحبان شتر فرمود: «لاَ يُورِدُ مُمْرِضٌ عَلَى مُصِحٍّ» (مسلم). «هیچ (شتر) سالمى را (با شترانى) که بیمار هستند همراه نکنید»، وقتى این‏ احتیاط در حق حیوانات رعایت مى‏گردد، انسان‌ها شایسته‏تراند که در حق آن‌ها احتیاط شود. رسول اکرمصدرباره «طاعون» مى‏فرماید: «فَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ فِيهَا فَلاَ تَخْرُجُوا مِنْهَا فِرَارًا مِنْهُ، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَلَسْتُمْ بِهَا فَلاَ تَدْخُلُوهَا» (مسلم و بیهقی). «هرگاه بیمارى طاعون در شهرى که شما آنجا هتسید، بیاید، از آنجا بیرون نروید و اگر شما در آنجا نیستید، به آنجا نروید». اما معنى این حدیث که مى‏فرماید: «لَا عَدوَى وَلَا طِيْرَةَ» «سرایت و شگون بد، وجود ندارد» این است که سرایت بنفسه بدون اراده خداوند وجود ندارد، زیرا در حوزه مالکیت خداوند هیچ دخل و تصرفى بدون اراده او صورت نمى‏گیرد، و این امر مانع از احتیاط و پیش‏گیرى نمى‏شود، اگر عقیده بر این باشد که نجات دهنده واقعى خداوند است، کسى را که خداوند نجات ندهد، نجات نمى‏یابد بنابراین وقتى از رسول اکرمصدر این باره سوال شد، فرمود: «وَمَنْ اعدَى الأول» «چه کسى اولى را بیمار کرده است؟».

یعنى همه چیز از جانب خداوند است و هر چه او خواسته باشد، همان مى‏شود.

وجوب عیادت بیمار:

اگر مسلمانى بیمار شود، عیادت او بر سایر مسلمانان لازم و ضرورى است. رسول اکرمصمى‏فرماید: «أَطْعِمُوا الْجَائِعَ، وَعُودُوا الْمَرِيضَ، وَفُكُّوا الْعَانِىَ» (بخاری). «بیماران را عیادت کنید، گرسنگان را تغذیه نمایید و اسیران را آزاد کنید» به هنگام عیادت مستحب است که براى بیمار دعاى صحت شود و او را به صبر توصیه نموده و سخنان امیدوار کننده‏اى نزد او گفته شود، عیادت کنندگان تا دیر نزد بیمار ننشینند، رسول اکرمصهرگاه بیمارى را عیادت مى‏کرد، مى‏فرمود: «لَابَاْس طَهُورٌ إِنْ شَاءَاللّهُ» (پس به عنوان سنت آنحضرتصبهتر است همین کلمات را نزد او بگوئیم).

گمان نیک نسبت به خداوند:

مناسب است که مسلمان به هنگام بیمارى در حق خدا گمان نیک داشته باشد و چنین بیندشد که بیمارى رحمتى است از جانب خداوند که باعث عفو گناهان و دورى از عذاب خواهد شد. رسول اکرمصمى‏فرماید: «لَا يَمُوتَنَّ أَحَدُكُمْ إلَّا وَهُوَ يُحْسِنُ الظَّنَّ بِاَللَّهِ» «در حالى بمیرید و از دنیا بروید که بر خدا گمان نیک داشته‏ باشید». (مسلم).

تلقین میت:

مناسب است، هرگاه مسلمان برادر مسلمانش را در حال احتضار و مرض موت مى‏یابد، کلمه اخلاص را به او تلقین کند و در بالین او بگوید: «لا إله إلا اللّه» این کلمه همواره به بیمار تلقین شود تا او بیاد افتد و این کلمه را بر زبان بیاورد. هرگاه بیمار کلمه را گوید، نزدیکان از تلقین بیشتر خوددارى کنند. اگر بیمار به سخنى دیگر مشغول است، اطرافیان وى تلقین کلمه را تکرار کنند تا آخرین سخن او کلمه لا إله إلَّا اللّه باشد و مستحق بهشت گردد. رسول اکرمصمى‏فرماید: «لَقِّنُوْا مَوْتَاكُمْ لَا إِلَهَ إلَّا اللّه» بیماران مبتلا به مرض موت را کلمه لا إله إلا اللّهتلقین کنید، و مى‏فرماید: «مَنْ كانَ آخِرَ كَلَامِهِ لَا إِلهَ إِلَّا اللّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ» «هرکس سخن آخرش لا إله إلا اللّهباشد داخل بهشت مى‏شود».

شخصى که در حال مرگ است رو به قبله کرده شود:

کسى که آثار موت بر او ظاهر است، بر پهلوى راست خوابانده صورتش بسوى قبله قرار داده شود. اگر مقدور نبود، بر پشت خوابانده پاهایش بطرف قبله شوند، اگر سکرات و جان کندن بر او خیلى دشوار شد، سوره «یاسین» قرائت شود. بامید اینکه خداوند به برکت آن ناراحتى جان کندن را تخفیف دهد. در حدیث آمده است: «مَا مِنْ مَيِّتٍ يَمُوتُ فَيُقْرَأُ عِنْدَهُ يس إلَّا هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ» «هرگاه نزد کسى که‏ در حال جان دادن است (یاسین) خوانده شود، خداوند سختى‏هاى جان کندن را بروى آسان خواهد کرد». (صاحب فردوس از ابوداود و ابوذر آن را روایت کرده‏اند، حدیث ضعیف است. ابوداود و نسائى با تعبیرى دیگر آن را روایت کرده است).

چشم‏ها بسته شوند:

لحظه پرواز روح لازم است که چشم‌هاى میت بسته شود و با چادرى جسم او را بپوشانند و سخنان نیک و شایسته گفته شود و در حق او دعاى مغفرت گویند، رسول اکرمصمى‏فرماید: «إِذَا حَضَرْتُمُ الْمَرِيضَ أَوِ الْمَيِّتَ فَقُولُوا خَيْرًا فَإِنَّ الْمَلاَئِكَةَ يُؤَمِّنُونَ عَلَى مَا تَقُولُونَ» (مسلم). «هرگاه نزد بیمار یا میت رفتید، کلمه خیر و دعاى نیکو بگوئید، زیرا که فرشتگان در برابر گفته‏هاى شما آمین مى‏گویند». رسول خدا نزد ام سلمه تشریف آورد، ایشان در لحظات جان کندن بود و چشم‌هایش را باز بود. آنحضرتصچشمان او را بست و فرمود: «إِنَّ الرُّوحَ إذَا قُبِضَ تَبِعَهُ الْبَصَرُ»(مسلم). «هنگامى که روح عروج مى‏کند چشم‌ها بسوى آن نگاه مى‏کنند» اهل خانه با این سخن پیامبر (فهمیدند که ام‏سلمه وفات نموده، بنابراین) آه و ناله سر دادند، آنحضرتصفرمود: بر خودتان دعاى بد نکنید زیرا فرشتگان در مقابل آنچه که شما مى‏گوئید، آمین مى‏گویند.