ماده دهم: نحوه انجام حج و عمره:
حج و عمره به این نحو باید انجام گیرد:
کسى که قصد حج و عمره را مىکند، قبل از داخل شدن در احرام، ناخنها را بگیرد، سبیلها را کوتاه کند، موهاى زائد بدن را از بین ببرد، بعد غسل کرده لباس احرام را که رنگ سفید داشته باشد بر تن کند و کفشها را بپوشد، وقتى به میقات مىرسد، نماز فرض یا نفلى را خوانده براى حج یا عمرهاش نیت کند، اگر قصد حج افراد را دارد، چنین گوید: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ حَجًّا» اگر قصد حج تمتع را دارد، چنین گوید: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ عُمْرَةً» حاجى یا معتمر به هنگام نیت، با پروردگارش چنین شرط کند و بگوید: «إِنَّ مَحَلِّىْ مِنَ الأَرْضِ حَيْثُ تَحْبِسُنِىْ» «هر جا که تو مرا حبس کردى، آنجا محل خروج من از احرام است». اگر چنین شرط کند و بعد مانعى، مانند، بمیارى، دشمن و غیره پیش بیاید، بدون دم مىتواند خود را از حالت احرام بیرون بیاورد، خواه احرام براى حج باشد یا براى عمره، بعد از نیت، بگونهاى که بیان گردید، پى در پى و مردان نسبتا با صداى، بلند، لبیک گویند خانمها آهسته گویند، البته اگر صدا را بقدرى بلند کنند که خانمهاى همراه، بشنوند، مانعى ندارد.
مستحب است که بعد از پایان کلمات لبیک، براى رسول اللّهصدرود گوید، همانطور که تجدید و تکرار لبیک در صورت منتقل شدن از حالى به حالى دیگر، مستحب است. و شایسته است که حاجى و معتمر زبانش را از سخنان بیهوده و نگاهش را از نگاه کردن به بیگانگان باز دارد، بهتر است به امید اینکه خداوند حجش مبرور گرداند، بکثرت احسان و نیکى کند، به مستمندان کمک نماید و چهرهاش را براى رفقاء و همراهان باز و گشاده کند، با آنان به نرمى و شیرینى سخن گوید، طعام دادن و سلام گفتن را براى آنان دریغ ندارد، براى وارد شدن به مکه بهتر است که غسل کند، وقتى وارد مکه مىشود، سعى کند از قسمت بالایى شهر وارد شود، وقتى به مسجد حرام مىرود مستحب است که از باب شیبه (باب السلام) داخل مسجد شود و بگوید: «بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَإِلَى اللّهِ اللَّهُمَّ افْتَحْ لِىْ أَبْوَابَ فَضْلِكَ» وقتى نگاهش به بیت اللّه مىافتد دستها را بلند کرده و بگوید: «اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلاَمُ وَمِنْكَ السَّلاَمُ فَحَيِّنَا رَبَّنَا بِالسَّلاَمِ، اللَّهُمَّ زِدْ هَذَا الْبَيْتَ تَشْرِيفًا وَتَعْظِيمًا وَتَكْرِيَما وَمَهَابَةً وَزِدْ مَنْ حَجَّهُ أَوِ اعْتَمَرَهُ تَكْرِيمًا وَتَشْرِيفًا وَتَعْظِيمًا وَبِرًّا. الحمدللّهِ رَبِّ العالـمينَ كَثِيْرًا، كَما هُوَ أَهْلُهُ وَكَمَا يَنْبَغِى لِكَرِيْمِ وَجْهِهِ وَعَزِّ جَلَالِهِ، وَالحمدللّهِ الَّذِىْ بَلَّغَنِىِ بَيْتَهُ وَرَآنِىْ لِذلِكَ أَهْلًا وَ الْحَمْدُللّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ، اللَّهُمَّ إِنَّكَ دَعَوْتَ إِلَى حَجِّ بَيْتِكَ الْحَرامِ وَقَدْ أَجَبْتُكَ لِذَلكَ، اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّىِ وَاعْفُ عَنِّىْ، وَأَصْلِحْ لِى شَأْنِى كُلَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ» «پروردگارا! سلام از اسماء حسنى تو است، و سلامتى از طرف تو، پروردگارا! ما را به سلامتى زنده نگاهدار، پروردگارا! به شرافت، عظمت و کرامت این خانه (خانه خدا) بیفزا. به هیبت و نیکى آن اضافه کن. بر شرافت، عظمت، کرامت، هیبت و نیکى آن دسته از حجاج و معتمرین که با حج و عمره خود، این بیت را عزت دادهاند، بیفزا، ستایش بىپایان خداوند را آنگونه که او سزاوار است، و شایسته جلال و عظمت او است، ستایش خداوند را که به خانه خود رساندى و مرا شایسته زیارت خانه خود دانسته است. خدا را در هر حال سپاس مىگویم، پروردگارا! تو براى زیارت خانه خود دعوت کردى و من این دعوت تو را اجابت نمودم، پروردگارا! از من بپذیر، از من درگذر بفرما و مرا از هر حیث اصلاح بگردان، معبودى سواى تو وجود ندارد».
بعد در حالى که اضطباع نموده، (اضطباع برهنه نمودن شانه راست و انداختن دو گوشه چادر احرام روى شانه چپ) همراه با طهارت بسوى مطاف حرکت کند، حجراسود رفته و آن را بوسه زند یا با دست لمس کند، اگر بوسه گرفتن و دست زدن ممکن نباشد به اشاره بسوى آن اکتفا کند، بعد با مواجه و روبرو شدن با حجر اسود، ایستاده با گفتن این کلمات «بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ أَكْبَر، اللَّهُمَّ إِيمَانًا بِكَ وَتَصْدِيقًا بِكِتَابِكَ وَوَفَاءً بِعَهْدِكَ وَاتِّبَاعًا لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ ج» نیت طواف کرده و بعد طواف را عملا شروع کند به گونهاى که خانه کعبه طرف چپ او قرار گیرد، اگر طواف، طواف قدوم است. در سه شوط اول آن رمل کند، در حال انجام طواف به کثرت خدا را یاد کرده، دعا کند و درود بفرستد، وقتى به موازات رکن یمانى مىرسد، آن را با دست استلام کند و هر شوطش را با این دعا به پایان برساند. «اللَّهُمَّ رَبَّنَا آتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِى الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» بعد شوط دوم و سوم را به ترتیبى که بیان گردید، انجام دهد، با شروع شوط چهارم رمل را ترک کند و چهار شوط بعدى را با آرامش و آهستگى راه برود، پس از اتمام طواف نزد ملتزم آمده با خشوع و گریه دعا کند، سپس به مقام ابراهیم رفته و پشت مقام ابراهیم دو رکعت نماز واجب طواف را بخواند، بهتر است که در رکعت اول، سوره کافرون و در رکعت دوم، سوره اخلاص خوانده شود، بعد از خواندن دو رکعت واجب طواف، به محل زمزم رفته در حالى که رو به قبله شود، آب زمزم بنوشد تا سیر شود.
به هنگام نوشیدن زمزم هر دعائى را که خواسته باشد، بگوید، اگر این دعاء «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ عِلْمًا نَافِعًا وَرِزْقًا وَاسِعًا وَشِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ» را گوید بهتر است.
ترجمه: پروردگارا! من از تو علم مفید، روزى وسیع و صحت و تندرستى از هر بیمارى را خواستارم، بعد به محل حجر اسود رفته آن را بوسه زند یا دست روى آن بگذارد و بعد از باب صفا بسوى محل سعى برود و به هنگام شروع سعى این آیه را ﴿إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ...﴾[البقرة: ۱۵۸]. بخواند وقتى نزد صفا مىرسد، بالاى آن برود و رو به بیت نموده دو بار اللّهاکبر گوید: و این دعا را بخواند: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ صَدَقَ وَعْدَهُ وَنَصَرَ عَبْدَهُ وَهَزَمَ الأَحْزَابَ وَحْدَهُ» بعد خیر دنیا و آخرت را از خداوند خواستار شود، سپس در حالى که اراده مروه را کرده باشد، از بالاى صفا پائین بیاید، دعا گویان به سعىاش ادامه داده به طرف مروه رود، به محض وارد شدن در بطن وادى جائى که اکنون با ستونها و لامپهاى سبز رنگ مشخص شده است، سرعتش را تندتر کند تا به ستون سبز رنگ برسد، سرعتش را قطع نموده، در حالت عادى به سعیش ادامه دهد، دعا، ذکر و درود را در ادامه سعى ترک نکند تابه مروه برسد، بالاى آن رود تکبیر و تهلیل (لَا إلَهَ إلَّا اللّه)گوید، بگونهاى که بالاى صفا عمل کرده بود، عمل کند، از مروه پائین بیاید، به سعیش بطرف بطن وادى ادامه دهد، مسافت بطن را، در بطن وادى سریعتر برود، بعد از خروج از بطن وادى برود تا به صفا برسد، بالاى آن رود، تکبیر (اللّه أكبر) تهلیل (لَا إلَهَ إلَّا اللّه) و دعا گوید، بعد به قصد رفتن بسوى مروه از صفا پائین بیاید، بالاى صفا، مانند دفعه اول عمل کند، باین ترتیب هفت شوط با هشت وقفه (چهار روى صفا و چهار روى مروه) انجام دهد، اگر معتمر است، موها را کوتاه نموده از احرام بیرون آید و با انجام این اعمال، عمرهاش به پایان مىرسد. همچنین اگر متمتع به حج و عمره است و حاجى جانور شکر را با خود همراه برده است، از حالت احرام بیرون نمىآید یعنى همواره در حالت احرام است تا اینکه وقوف عرفه، رمى جمره عقبه در روز دهم انجام گیرد، آنگاه از احرام بیرون مىآید، اگر خود را حلال نکند مىتواند حجش را فسخ نموده و آن را تبدیل به عمره کند و بعد حلال شود.
وقتى روز ترویه، هشتم ذیحجه فرا رسد، همانطور که براى عمره احرام بسته بود براى حج محرم شود (اگر نیت تمتع را کرده است) اما مفرد و قران همواره در حالت احرام باقى مىمانند. بعد از محرم شدن در این روز وقتى آفتاب کمى بالا مىزند، لبیک گویان به طرف منى حرکت کند، باقیمانده بخش روز هشتم و شب نهم باید در منى سپرى شود. پنج نماز در منى خوانده شود، بعد از طلوع خورشید در روز نهم (روز عرفه) در منى بسوى عرفه حرکت کند. قصد ورود به نمره را نموده لبیک گویان و تکبیر گویان از مسیر ضبّ (در صورت امکان) خود را به عرفه برساند. تا زوال آفتاب در عرفه توقف کند. بعد از زوال غسل نموده، بهتر است که در مسجد نمره جائى که رسول اللّهصتوقف نموده و نماز خوانده است، بیاید همراه با امام در وقت نماز ظهر، نماز ظهر و عصر را بصورت جمع تقدیم و شکسته (یعنى هرکدام را دو رکعت) بخواند، بعد از پایان نماز به موقف رسول للّهصبروند. (و جایز است در هر گوشه عرفات که برایش مقدور باشد) وقوف کند، رسول اکرمصمىفرماید: «وَقَفْتُ هاهُنَا وَعَرَفَاتُ كُلُّهَا مَوْقَفٌ»«من در این نقطه وقوف کردم اما تمام محدوده عرفات موقف است». (مسلم). اگر برایش مقدور باشد وقوف در نزدیکى صخرههاى بزرگ جبل رحمت که موقف رسول اکرمصبوده بهتر است. وقوف در حالت سوارى، پیاده و نشسته جایز است، با ذکر، دعا، نیاش و تضرع تا غروب آفتاب و فرا رسیدن لحظاتى از شب، وقوفش را ادامه دهد، بعد لبیک گویان راهى مزدلفه شود. وقتى به مزدلفه مىرسد قبل از پیاده کردن وسایل همراه، نماز مغرب را بخواند بعد وسایل همراه را پیاده کند، سپس نماز عشاء را بخواند، تا طلوع فجر در مزدلفه توقف کند، بعد از طلوع فجر نماز فجر را خوانده جهت وقوف به مشعر برود، با دعا و ذکر، نیایش وقوف را انجام دهد، تمام محدوده مزدلفه محل وقوف است. رسول خداصمىفرماید: «وَقَفْتُ هاهُنَا وَمُزْدَلِفَةُ كُلُّهَا مَوْقَفٌ» «من در این نقطه وقوف کردم و مزدلفه تمام محدودهاش موقف است». (مسلم). بعد از روشن شدن و پیش از طلوع آفتاب هفت عدد سنگ ریزه براى زدن جمره عقبه بر داشته راهى منى شود، وقتى به وادى محسر مىرسد، با سرعت از آنجا رد شود، وقتى وارد منى مىشود، مستقیما خود را به جمره عقبه برساند، هفت سنگریزه به آن بزند، موقع زدن آن دست راست را بلند کرده «اللّهُ أكبر» گوید، علاوه بر اللّه أکبر، این کلمات را: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَجًّا مَّبْرُوْرًا وَسَعْيًا مَّشْكُورًا وَذَنْبًا مَّغْفُورًا» گوید بهتر است. بعد از رمى جمره عقبه اگر هدى (دم شکر یا قربانى) همراه دارد یا مىخواهد ذبح کند، اقدام به ذبح کند و اگر برایش مقدور نباشد دیگرى را براى ذبح نیابت دهد، مىتواند در تمام محدوده منى ذبح کند، رسول اکرمصمىفرماید: «نَحَرْتُهَاهُنَا وَ (مِنَى) كُلُّهَا مَنْحَرٌ» «من در این نقطه نحر کردم و در تمام محدوده (منى) نحر و ذبح بلا مانع است». (ابوداود). سپس حلق یا قصر کند، البته حلق بهتر است. با انجام این اعمال تحلل اصغر را بدست آورده است. از محرمات احرام جز مجامعت هیچ چیز دیگرى بر وى حرام نمانده است. رسول اکرمصمىفرماید: «إِذَا رَمَى أَحَدُكُمْ جَمْرَةَ الْعَقَبَةَ وَحَلَقَ فَقَدَ حَلَّ لَهُ كُلُّ شَىْءٍ إِلَّا النِّساءَ» (مسلم). «هرگاه جمره عقبه را زدید و حلق کردید، بجز همخوابى هر چیز دیگر (از محرمات احرام) برایش حلال است». مىتواند سرشرا بپوشد، لباس دوخته بر تن کند، بعد اگر ممکن باشد به مکه رفته طواف افاضه که از ارکان حج است، را بجا آورد، با طهارت وارد مسجد حرام شود، مانند طواف قدوم، البته بدون اضطباع و رمل، بیت را طواف کند، در پایان طواف، در مقابل مقام ابراهیم یا هر جائى دیگر از مسجد حرام، دو رکعت نماز طواف را بخواند، اگر مفرد یا قارن است و بعد از طواف قدوم سعى میان صفا و مروه را انجام دادهاست، همان سعى برایش کفایت مىکند، اگر حاج تمتع است، بعد از دو رکعت طواف به محل سعى رفته، سعى میان صفا و مروه را بگونهاى که قبلا بیان گردید، بجا آورد، وقتى از سعى فارغ شود بطور کامل حلال مىشود، یعنى از حالت احرام بیرون مىآید. هیچ چیزى از محرمات احرام، برایش، حرام نمىماند، کلیه اعمالى که بخاطر احرام برایش ممنوع بودند، را مىتواند، انجام دهد، در همین روز به منى برگردد و شب یازدهم را در «منى» سپرى کند، بعد از زوال آفتاب، روز یازدهم ذیحجه که نخستین روز «تشریق» است به طرف جمرهها رفته، نخست جمره اولى را که نزدیک مسجد خیف است. با هفت سنگریزه، یکى بعد از دیگرى رمى کند و با زدن هر سنگریزه «اللّه أَكْبَر» گوید، بعد از زدن سنگ ریزهها در گوشهاى خود را کنار کشد، رو به قبله دعا کند، بعد به طرف جمره وسطى رفته و مانند جمره اول آن را رمى کند، بعد خود را در گوشهاى کنار کشیده، دعا کند، سپس به طرف جمره عقبه برود، هفت سنگریزه به آن بزند، با هر زدن سنگریزه «اللّه أَكبر» گوید و در خاتمه براى دعا توقف نکند، زیرا رسول اکرمصبعد از زدن این جمره دعا نکرده است، بلکه به چادرها برگردد، روز بعد، دوازدهم، بعد از زوال خورشید به طرف جمرهها رفته، هر سه جمره را مانند، روز قبل بزند، بعد اگر عجله و شتابى دارد مىتواند، در همین روز بعد از زدن جمرهها به مکه رود، اگر شتاب ندارد، شب سیزدهم را نیز در «منى» سپرى کرده، روز سیزدهم بعد از زوال خورشید شیاطین را سنگ زده عازم مکه شود، هرگاه قصد رفتن به وطن کند، یک طواف به عنوان وداع نموده، دو رکعت طواف را خوانده به موطن خود برگردد، و موقع برگشتن این دعاء را بخواند: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ صَدَقَ وَعْدَهُ وَنَصَرَ عَبْدَهُ وَهَزَمَ الأَحْزَابَ وَحْدَهُ».