دو نکته مهم:
اول: شخصیت واقعى یک مسلمان باید توسط همسایهها روشن شود. رسول اکرمصخطاب به شخصى که در همین خصوص از وى سوال کرد، فرمود: «إذا سَمِعْتُمْ يَقُولُونَ قَدَ أحْسَنْتَ، فَقَدْ أَحْسَنْتَ، وَإذَا سَمِعْتُمْ يَقُولُونَ قَدْ أَسَأْتَ، فَقَدْ أَسَأْتَ» (رواه احمد). «هرگاه همسایگان در حق تو نظر خوب دارند و خوشبین هستند، پس بدان که تو آدم خوبى هستى، و هرگاه آنان در مورد شما نظر بد دارند، بدان که تو آدم بدى هستى».
دوم: هرگاه مسلمان با همسایه بدى مواجه شود باید در برابر اذیت و آزار او صبر کند، اگر صبر کرد از شر او خلاص خواهد شد، شخصى نزد رسول اکرمصآمد و از دست همسایه خود شکایت کرد، رسول اکرمصفرمود: صبر کن، براى بار سوم یا چهار فرمود: اسباب و اثاثیه خود را در معبر بینداز. ایشان تمام اسباب خانه را بیرون ریخت. مردم از آنجا رد مىشدند و از او سوال کردند، چه شده است؟ گفت: همسایهام مرا اذیت کرده است. مردم، همسایه او را لعن و نفرین کردند. همسایه نهایتا مجبور شد از او معذرت خواهى کند و دوباره او را به خانه برگرداند.