ماده پنجم: ارکان جهاد:
جهاد، (سیادت یا شهادت) داراى چند رکن است:
۱- نیت صالح: زیرا که صحت شرعى اعمال منوط به نیت است. نیت در جهاد، اعلاء کلمه توحید باشد نه چیزى دیگر، از رسول اللّهصدرباره کسانى که بخاطر غیرت و ریاء جهاد مىکنند، سوال شد، کدام یک جهادش در راه خداست؟ فرمود: «مَنْ قَاتَلَ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِىَ الْعُلْيَا فَهُوَ فِى سَبِيْلِ اللّهِ» (متفق علیه). «هرکس بخاطر این جهاد کند که دین خدا سر بلند و پیروز شود، جهادش در راه خدا است».
۲- جهاد تحت فرماندهى و به اجازه امام باشد، همانطور که براى مسلمانان، هرچند که تعدادشان کم باشد، زندگى بدون امام جایز نیست، جهاد کردن بدون امام نیز براى آنان روانیست. خداوند مىفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ﴾[النساء: ۵٩]. «اى مؤمنان از خداوند اطاعت کنید و از رسول او اطاعت کنید و از دولت مردانى که مسلمان هستند نیز اطاعت کنید».
طبق رهنمود این آیه، هر مجموعه یا گروهى از مسلمانان که بخاطر رهائى از سلطه کفار قصد جهاد دارد ضرورى است که نخست از شخصى از میان خود که واجد شرایط امامت، یعنى علم، تقوى، کفایت سیاسى، مدیریت باشد، بیعت کرده بعد با منظم کردن صفوف و ایجاد وحدت و انسجام، بوسیله مال، جان و زبان علیه دشمن به مبارزه برخیزند تا خداوند پیروزى را براى آنان به ارمغان بیاورد.
۳- آمادگى و تدارک کلیه لوازمات جهاد در حد توان و امکان: مانند، مردان جنگى، آلات حرب و فراگرفتن تمام تاکتیکهاى رزمى نظامى با بذل تمام امکانات موجود و متوجه کردن سعى و تلاش در این خصوص، همانطور که خداوند مىفرماید: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ﴾[الأنفال: ۶۰].
۴- جلب رضایت والدین و اجازه آنان: اگر در قید حیات باشند یا هرکدام از والدین که در قید حیات است، بدلیل اینکه رسول اللّهصخطاب به شخصى که متقاضى شرکت در جهاد بود، فرمود: «أَحَىٌّ وَالِدَاكَ؟» «آیا پدر و مادر تو زندهاند»؟ فرمود: آرى، گفت: «فَفِيْهِمَا فَجَاهِدْ» «جهاد تو همین است که خدمت آنها را بکنى»، اگر دشمن شهر را محاصره نمود و محاصره تنگ شد یا اینکه امام کسانى را براى جهاد، مشخص کرده است، در چنین شرایطى اجازه والدین ساقط مىگردد.
۵- اطاعت کردن از امام و فرمانده هرکس در امر قتال از امام نافرمانى کند، به مرگ جاهلى مىمیرد، رسول اللّه مىفرماید: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا فَمَاتَ عَلَيْهِ إِلاَّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» (متفق علیه). «هرکس از فرمانده و امیرش چیزى را مطابق میلش نیابد، صبر کند، زیرا هرکس از فرمان سلطانش یک وجب بیرون رود و دراین حالت بمیرد، موتش، موت جاهلى خواهد بود».