ماده دوم: مسئولیتهاى بعد از وفات:
۱- اعلام درگذشت:
مستحب است که میان دوستان، خویشاوندان و صالحان و نیکان شهر اعلام شود که فلانى فوت کرده است تا در مراسم تدفین ایشان شرکت کنند، وقتى نجاشى حاکم حبشه فوت کرد، رسول اکرمصخبر موت او را به مردم ابلاغ نمود همانطور که شهادت حضرت زید، حضرت جعفر و حضرت عبداللّه بن رواحه را نیز اعلام کرد. البته اعلام مرگ در خیابانها و مساجد و با صداى بلند و گریه و فغان ممنوع است.
۲- مباحبودن اشک ریختن غیراختیارى و حرمت نوحه:
نوحه و جیغ کشیدن بر میت حرام است. رسول اکرمصمىفرماید: «إِنَّ الْمَيِّتَ لَيُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ»(بخاری). و مىفرماید: «مَنْ نِيحَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ يُعَذَّبُ بِمَا نِيحَ عَلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (مسلم). «میت به سبب گریه و نوحه بازماندگانش عذاب مىبیند». رسول اکرمص از زنان بیعت مىگرفت که نوحه نکنند، رسول اکرمصمىفرماید: «إِنِّيْ بَرِيئٌ مِنَ الصَّالِقَةِ وَالْحَالِقَةِ وَالشَّاقَّةِ» (بخاری). «من از زنان نوحهگر، و آنهائى که به هنگام مصیبت موهاى سر را مىکنند و گریبان چاک مىکنند، بیزارم».
البته اشک ریختن اشکالى ندارد، رسول اکرمصبه هنگام وفات پسرش، ابراهیم فرمود: «إِنَّ الْعَيْنَ تَدْمَعُ، وَالْقَلْبَ يَحْزَنُ، وَلاَ نَقُولُ إِلاَّ مَا يَرْضَى رَبُّنَا، وَإِنَّا بِفِرَاقِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُونَ» (بخاری). «همانا چشم اشک مىریزد، دل مضطرب و پریشان مىشود ولى بر زبان بجز آنچه که موجب رضایت و خشنودى پروردگار باشد، بر زبان نمىآوریم. اىابراهیم! ما بخاطر جدائى تو پریشان و اندوهگین هستیم».
همچنین به هنگام درگذشت نوهاش، امامۀ بنت زینب اشک از چشمان مبارکش جارى شد. سوال شد اى رسول خدا! شما گریه مىکنى و از گریه منع نشدهاى؟ فرمود: «این گریه کردن در اثر مهربانى و عطوفتى است که خداوند آن را در دل بندگانش گذاشته است. قطعا خداوند بر بندگان مهربان، مهربانى خواهد کرد». (بخاری).
۳- ماتم و عزا:
براى زنان مسلمان نشستن در سوگ و ماتم، بیش از مدت سه روز حرام است، بجز در برابر مرگ شوهر، بیوه واجب است تا چهار ماه و ده روز در سوگ بنشیند. رسول اکرمصمىفرماید: «لاَ تُحِدُّ الْمَرْأَةُ فَوْقَ ثَلاَثٍ إِلاَّ عَلَى زَوْجٍ فَإِنَّهَا تُحِدُّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا». (متفق علیه).
«زن براى هیچ کسى که مىمیرد اجازه ندارد بیش از سه روز در سوگ بنشیند بجز براى شوهرش، که باید چهار ماه و ده روز در سوگ بنشیند».
۴- پرداختن بدهىهاى میت:
اگر میت مدیون و بدهکار است، قبل از هر چیز باید قرضهایش را پرداخت نمود. رسول اکرمصاز خواندن نماز، بر میتى که بدهى داشت خوددارى کرد و فرمود: «نَفْسُ الْمُؤْمِنِ مُعَلَّقَةٌ بِدَيْنِهِ حَتَّى يُقْضَى عَنْهُ» (ترمذی). «روح و نفس مؤمن مرهون پرداختن بدهکاریهاى خود مىباشد».
۵- استرجاع، دعاء، و صبر:
براى بازماندگان شایسته است که در این گونه مواقع صبر را پیشه کنند، رسول اللّهصمىفرماید: «إِنَّمَا الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدَمَةِ الْأُولَى» «همانا صبر در این ساعات نخستین مصیبت ارزش دارد»، در لحظهها بکثرت دعا و استرجاع گفته شود، رسول اللّهصمىفرماید: «مَا مِنْ عَبْدٍ تُصِيبُهُ مُصِيبَةٌ فَيَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ اللَّهُمَّ أْجُرْنِى فِى مُصِيبَتِى وَأَخْلِفْ لِى خَيْرًا مِنْهَا إِلاَّ أَجَرَهُ اللَّهُ فِى مُصِيبَتِهِ وَأَخْلَفَ لَهُ خَيْرًا مِنْهَا» (مسلم). «هر بنده به هنگام مصیبت بگوید: ما براى خدا هستیم و بهسوى او است بازگشت ما، پروردگارا! در این مصیبت مرا اجر بده و بهتر از آنچه که از دست دادهایم به من عنایت بفرما، خداوند قطعا به ایشان اجر و عوض بهتر عنایت خواهد کرد». رسول اللّه مىفرماید: خداوند چنین مىفرماید: «مَا لِعَبْدِى الْمُؤْمِنِ عِنْدِى جَزَاءٌ، إِذَا قَبَضْتُ صَفِيَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا، ثُمَّ احْتَسَبَهُ إِلاَّ الْجَنَّةُ» (بخاری). «هر گاه کالاى یا هر چیز پسندیده بندهام را بستانم و او در برابر آن صبر کند پاداشى جز بهشت به او نخواهم داد».
۶- غسل دادن میت:
غسل دادن مسلمان خواه کوچک باشد یا بزرگ بعد از مردن واجب است، جسدش کامل باشد یا بعضى از اجزاء آن موجود باشد، تنها مسلمانى غسل داده نمىشود که در معرکه و مصاف با دشمن به شهادت رسیده و هدفش نیز از جنگ با دشمن جهاد و اعلاء کلمۀ توحید باشد. رسول اللّهصمىفرماید: «لَا تُغَسِّلُوهُمْ فَإِنَّ كُلَّ جُرْحٍ أَوْ دَمٍ يَفُوحُ مِسْكًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ» «شهداء را غسل ندهید، زیرا از هر زخم و هر قطره خون، روز قیامت بوى مسک مىآید». (احمد، سندش صحیح است).
٧- غسل میت:
اگر آب بر بدن میت ریخته شود تا تمام بدن را فرا گیرد، کفایت مىکند اما غسل دادن کامل شرعى و مستحب بشرح زیر است.
میت روى چیزى بلند و سکومانند گذاشته شود، فردى متدین و نیکو او را غسل دهد، رسول اللّهصمىفرماید: «لِيَغُسِّلَ مَوْتَاكُمْ الْمُؤمِنُونَ» «افراد امانتدار و مؤمن باید، اموات را غسل بدهند» (ابن ماجه با سند ضعیف). غسل دهنده با نرمى شکم میت را مالش دهد، ممکن است چیزى از شکمش بیرون بیاید بعد پارچهاى بر دستهاى خود بسته نیت غسل دادن را بکند، نخست شرمگاه و احیانا نجاستى که روى آن است، را بشوید، بعد دستها را از پارچه یا دستکش بیرون آورده، مانند وضو نماز، او را وضو دهد، سپس تمام بدن میت را غسل دهد، از بالا شروع کند و به طرف پائین برود، سه بار او را غسل دهد، اگر طهارت کامل تحقق پیدا کند، پنج بار غسل دهد، در دفعات پایانى غسل از صابون و امثال آن استفاده شود.
موها و گیسوهاى زن باز کرده، غسل داده شوند و بعد گیسوهایش به حالت اول برگردانده شوند، رسول اللّهصدستور داد که موهاى دخترش چنین کرده شوند. بعد حنوط و امثال آن از سایر خشبویىها روى آن گذاشته شود. (بخاری).
۸- تیمم در صورت عدم امکان غسل:
اگر آب وجود نداشته باشد یا میت مردى میان زنان یا زنى میان مردان باشد و یا بهر دلیلى دیگر غسل دادن مقدرو نباشد، تیمم داده شود، سپس نماز داده و دفن کرده شود، رسول اکرمصمىفرماید: «إِذَا مَاتَتِ الْمَرْأَةُ مَعَ الرِّجَالِ لَيْسَ مَعَهُمُ امْرَأَةٌ غَيْرُهَا، وَالرَّجُلُ مَعَ النِّسَاءِ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَجُلٌ غَيْرُهُ فَإِنَّهُمَا يُتَيَمَّمَانِ وَيُدْفَنَانِ» (ابوداود، مرسل است اما عمل فقها بر این است). «هرگاه زنى درمیان مردان فوت کند و زنى دیگر نباشد، یا مردى درمیان زنان فوت کند و مردى دیگر نباشد، تیمم داده شود و دفن کرده شود». اینها در حکم فاقد آب یا کسى که قادر به استفاده آب نیست، مىباشند.
٩- غسل دادن شوهر توسط همسر و بالکعس:
شوهر مىتواند همسرش را و همسر مىتواند شوهرش را غسل دهد رسول اکرمصخطاب به عایشه فرمود: «لَوْ مُتِّ قَبْلِى فَغَسَّلْتُكِ وَكَفَّنْتُكِ» «اگر قبل از من فوت کردى من تو را غسل داده و کفن مىکنم». (احمد، ابن ماجه و نسائى آن را روایت کردهاند سندش هرچند که ضعیف است ولى بدلیل متابعت لفظش کان لم یکن است). و حضرت علىس فاطمهلرا غسل دادهاست. (بیهقى دارقطنى و شافعى سندش صحیح است).
زنان نیز مىتوانند کودک شش ساله تا هفت ساله را غسل بدهند، البته غسل دادن مرد کودک دختر هفت ساله را بعضى علماء مکروه دانستهاند.
۱۰- تکفین میت:
بعد از اینکه غسل داده شد، تکفین واجب است. کفن طورى باشد که تمام جسد را بپوشاند چنانکه مصعب بن عمیر شهید احد در چادرى که کفاف نمىکرد کفن داده شد رسول اللّهصدستور داد، سر و جسدش پوشیده شود و حکم کرد پاهایش با اذخر (نوعى گیاه است) پوشانده شود. (بخاری). این حدیث دال بر این است که پوشاندن تمام جسد لازم است.
۱۱- استحباب پارچه سفید براى کفن:
بهتر است کفن سفید و نظیف باشد، کهنه باشد یا نو اشکالى ندارد، رسول اللّهصمىفرماید: «الْبَسُوا مِنْ ثِيَابِكُمْ الْبَيَاضَ، فَإِنَّهَا مِنْ خَيْرِ ثِيَابِكُمْ، وَكَفِّنُوا فِيهَا مَوْتَاكُمْ» (ترمذی). «لباس سفید بپوشید، و اموات را در لباس سفید کفن دهید زیرا بهترین لباس شما سفید است» خوشبو دادن کفن بوسیله بخور یا امثال آن نیز مطلوب و پسندیده است. رسول اکرمصمىفرماید: «إِذَا أَجْمَرْتُمُ الْمَيِّتَ فَأَجْمِرُوهُ ثَلاَثاً» (احمد و حاکم). «میت را، سه دفعه خوشبو کنید». کفن براى مردان سه پارچه و براى زنان پنج پارچه است. رسول اللّهصدر سه پارچه کفن داده شده و در میان آنها قمیص و عمامه نبود. البته اگر حاجى در لباس احرام فوت کرد، با همان لباس احرام دفن شود، پارچه دیگر بدان افزوده نشود زیرا که محرم تنها بوسیله احرامش کفن داده مىشود، یعنى یک چادر و یک ازار، حاجى که در حالت احرام فوت مىکند، کفنش خشبو زده نشود و سرش نیز پوشانده نشود بلکه به حالت احرام گذاشته شود. رسول اکرمصدرباره محرمى که از روى دابهاش بر زمین افتاده و فوت کرده بود، فرمود: «اغْسِلُوهُ بِمَاءٍ وَسِدْرٍ، وَكَفِّنُوهُ فِى ثَوْبَيْهِ، وَلاَ تَمَسُّوهُ بِطِيبٍ، وَلاَ تُخَمِّرُوا رَأْسَهُ، فَإِنَّهُ يُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُلَبِّيًا» (متفق علیه). «او را غسل دهید و در همان دو پارچه احرام دفن کنید و او را خوشبو نزنید و سرش را نپوشید، زیرا که روز قیامت بحالت احرام و لبیک گویان حشر مىشود».
۱۲- کفن ابریشمى:
کفن دادن مسلمان در پارچه ابریشم، بمانند پوشیدن لباس ابریشمى براى مردان حرام است، البته براى زنان هرچند که لباس ابریشمى حلال است ولى کفن دادن زن در پارچه ابریشمى اسراف و مکروه است و شارع از اسراف منع کرده. رسول للّهصمىفرماید: «لَا تُغَالُوا فِي الْكَفَنِ فَإِنَّهُ يُسْلَبُ سَرِيعًا» (ابو داود سند این حدیث خالى از اشکال نیست). «از کفن گران قیمت استفاده نکنید، چون کفن به سرعت از بین مىرود». «وقال أبوبكرس: إِنَّ الْحَىَّ أَوْلَى بِالْجَدِيدِ مِنَ الْمَيِّتِ إِنَّما هُوَ لِلْمُهْلَةِ»«القيح والصديد يسيل من الـميت». (بخاری). «انسان زنده بیشتر مستحق لباس نو است تا مرده، این کفن براى جذب خون و ریم است».
۱۳- نماز میت:
نماز میت مانند غسل، کفن و دفنش فرض کفایه است، هرگاه بعضى از مسلمانان این وظیفه را انجام دهند، از بقیه سلب مسئولیت مىشود. رسول للّهصبر اموات مسلمانان نماز مىخواند. ولى اگر میتى بدهکار مىبود و بدهىهایش پرداخته نبود، از خواندن نماز خوددارى مىکرد و مىفرمود: «صَلُّوْا عَلى صَاحِبِكُمْ» «بر برادراتان نماز بخوانید».
۱۴- شرایط نماز جنازه:
آنچه که براى نمازهاى پنجگانه شرط است، مانند طهارت از حدث، خبث، ستر عورت، استقبال قبله و غیره، براى نماز جنازه نیز شرط است. زیرا که رسول للّهصآن را «نماز» نام گذاشته و فرمود: «بر برادرتان نماز بخوانید» بنابر این احکام نماز بدان داده مىشود و همان شرایط نماز را دارد.
۱۵- فرائض نماز جنازه:
فرائض نماز جنازه عبارتاند از: قیام، نیت بدلیل: «إنما الأعمال بالنيات»، چهار تکبیر که بعد از تکبیر اول سوره فاتحه، بعد از تکبیر دوم درود بعد از تکبیر سوم دعا براى میت و بعد از تکبیر چهارم سلام خوانده شود.
۱۶- نحوه برگزارى نماز جنازه:
جنازه یا جنائز به جانب قبله گذاشته شوند، امام و سایر مردم در حالى که (جنازهها در صورت بیش از یک جنازه باشد: مترجم) جنازه در مقابل آنان است، در ۳ صف یا بیش از ۳ صف بایستند. رسول للّهصمىفرماید: «مَنْ صَلَّى عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ صُفُوفٍ فَقَدْ أَوْجَبَتْ» «هرکس سه صف بر وى نماز خواند، بهشت بر وى لازم مىگردد». (ترمذی). اللّه اکبر گفته نیت نماز جنازه بر میت یا بر اموات (اگر بیش از یکى باشند) در دل داشته باشند. بعد فاتحه خوانده شود و حمد و ثناء بر خداوند خوانده شود. بعد تکبیر گفته دستها را بلند کرده یا روى سینه بسته بگذارند و درود ابراهیمى خوانده شود. بار سوم تکبیر گفته شود و بعد از تکبیر براى میت یا اموات دعاء شود. سپس تکبیر چهارم گفته شود. بعد از تکبیر چهارم مىتوان دعا خواند و سلام گفت یا اینکه بدون دعا سلام گوید. در روایات، یک سلام و نیز دو سلام وارد شده است. در حدیث آمده است: سنت در نماز جنازه این است که امام تکبیر گوید. بعد از تکبیر سوره فاتحه را خواند البته سوره فاتحه با صداى آهسته خوانده شود. سپس براى پیامبرصدرود خواند و براى میت دعاى خالصانه بکند و قرائت نخواند. سپس آهسته سلام گوید. (الشافعى و حافظ سند آن را صحیح قرار دادهاست).
۱٧- مسبوق در نماز جنازه:
(شخصى که پس از شروع نماز و گفتن تکبیر اول و یا تکبیرهاى بعدى به صف نمازگزاران مىپیوندد. مترجم) مسبوق در نماز جنازه، هم مىتواند بعد از اتمام نماز تکبیرات فوت شده را بگوید و هم با امام سلام گفته و بقیه تکبیرها را نگوید. زیرا وقتى حضرت عایشهلاز رسول خداصسوال کرد، فرمود: «مَا سَمِعْتِ فَكَبِّرِىْ وَمَا فَاتَكِ فَلَا قَضَاءَ عَلَيْكِ» «آنچه را که شنیدى از تکبیرها بگو و آنچه که فوت شده است قضا ندارد».
۱۸- اگر کسى بدون نماز دفن شود:
اگر کسى بدون نماز دفن کرده شد، بر قبر او نماز خوانده شود زیرا رسول اکرمصبر زنى که مسجد را جارو مىزد و بعد از وفات بدون نماز دفن شده بود بر قبرش نماز خواند. (بخاری). غائبانه نیز مىتوان نماز جنازه را برپا کرد. زیرا رسول خداصبر نجاشى که در حبشه فوت شده بود نماز خواند، حال آنکه رسول للّهصو سایر مؤمنین در مدینه منوره بودند. (بخارى و مسلم).
کلمات دعاء:
در صحاح و سنن الفاظ و کلمات زیادى پیرامون دعا بر نماز جنازه آمده است. برخى از آنها بشرح زیر است. و هرکدام از این دعاها که گفته شود، کفایت مىکند. «اللَّهُمَّ إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ فِى ذِمَّتِكَ وَحَبْلِ جِوَارِكَ فَقِهِ مِنْ فِتْنَةِ الْقَبْرِ وَعَذَابِ النَّارِ (بجاى کلمات فلان بن فلان به نام میت و نام پدر او ذکر شود. مثلا عبد للّه بن عبد الواحد. مترجم)وَأَنْتَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَالْحَقِّ فَاغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا، وَمَيِّتِنَا، وَشَاهِدِنَا، وَغَائِبِنَا، وَصَغِيرِنَا، وَكَبِيرِنَا وَذَكَرِنَا، وَأُنْثَانَا، اللَّهُمَّ مَنْ أَحْيَيْته مِنَّا فَأَحْيِهِ عَلَى الْإِسْلَامِ، وَمَنْ تَوَفَّيْته مِنَّا فَتَوَفَّهُ عَلَى الْإِيمَانِ. اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ، وَلَا تُضِلَّنَا بَعْدَهُ».
براى کودک و نا بالغ این دعا خوانده شود:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِوَالِدَيْهِ فَرَطًا وَسَلَفًا وَذُخْرًا وثقل به موازينهم وأعظم به أجورهم ولاتحرمنا وإياهم أجره ولا تفتنا وإياهم بعده، اللهم الحقه بصالح سلف الـمؤمنين فى كفالة إبراهيم وَأَبْدِلْهُ دَارًا خَيْرًا مِنْ دَارِهِ وَأَهْلاً خَيْرًا مِنْ أَهْلِهِ وَقِهِ فِتْنَةَ الْقَبْرِ وَعَذَابَ النَّارِ».
تشییع جنازه و فضائل آن:
تشییع جنازه: یعنى رفتن به همراه جنازه تا گورستان سنت است. (بدرقه نمودن میت تا آرامگاه ابدى. مترجم). رسول اکرمصمىفرماید: «عُودُوا الْمَرِيضَ وَامْشُوا مَعَ الْجَنَائِزِ تُذَكِّرْكُمُ الآخِرَةَ» (احمد). «بیمار را عیادت و همراه جنازه تشییع کنید. زیرا جنازه شما را به یاد آخرت مىاندازد». زود بردن جنازه به قبرستان نیز سنت است. رسول اکرمصمىفرماید: «أَسْرِعُوا بِالْجِنَازَةِ، فَإِنْ تَكُ صَالِحَةً فَخَيْرٌ تُقَدِّمُونَهَا إلَيْهِ، وَإِنْ تَكُ سِوَى ذَلِكَ فَشَرٌّ تَضَعُونَهُ عَنْ رِقَابِكُمْ» (متفق علیه). «در تدفین جنازه بشتابید اگر نیک و صالح است، بسوى خیر او را مىبرید و اگر غیر از این است، بدى را از دوش خود بر زمین مىگذارید». درباره فضیلت تشییع جنازه رسول اللّهصفرمود: «مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ إيماناً وَاحْتِسَاباً، وَكَانَ مَعَهُ حَتَّى يُصَلَّى عَلَيْهَا وَيُفرَغَ مِنْ دَفْنِهَا، فَإنَّهُ يَرْجعُ مِنَ الأَجْرِ بِقيراطَيْنِ كُلُّ قِيرَاطٍ مِثْلُ أُحُدٍ، وَمَنْ صَلَّى عَلَيْهَا، ثُمَّ رَجَعَ قَبْلَ أنْ تُدْفَنَ، فَإنَّهُ يَرْجِعُ بِقيرَاطٍ» (بخاری). «هرکس به نیت ثواب و خشنودى خداوند جنازه را تشییع کند و تا پایان دفن با وى همراه شود، با دو قیراط اجر که هرکدام مانند کوه احد است بر مىگردد و اگر بعد از نماز و قبل از دفن بر گردد، با یک قیراط اجر بر مىگردد».
مکروهات تشییع:
شرکت زنان در تشییع جنازه مکروه است، از امعطیه روایت است که: «نُهِينَا عَنْ اتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ، وَلَمْ يُعْزَمْ عَلَيْنَا» (متفق علیه). «از تشییع جنازه منع شدیم ولى روى آن تاکید نشد» قرائت و ذکر با صداى بلند در حال تشییع جنازه مکروه است. زیرا اصحاب رسول اللّه در سه مورد صداى بلند را مکروه مىدانستند که آن سه مورد عبارتاند از:
۱- تشییع جنازه، ۲- ذکر، ۳- قتال (ابن المنذر از قیس بن عباده). نشستن قبل از گذاشتن جنازه روى زمین نیز مکروه است. رسول اللّهصمىفرماید: «إِذَا اتَّبَعْتُمُ الْجَنَازَةَ فَلَا تَجْلِسُوْا حَتَّى تُوضَعَ بِاالأَرْضِ» (متفق علیه). «هرگاه جنازه را تشییع کردید، تا بر زمین گذاشته نشده است ننشینید».
تدفین:
دفن میت یعنى پنهان کردن جسد آن در خاک و در زیر زمین، فرض کفائى است. خداوند مىفرماید: ﴿ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١﴾[عبس: ۲۱]. «او را موت داد و قبر را برایش تدارک دید». دفن میت احکام و مسائلى دارد که به برخى از آنها اشاره مىشود.
۱- قبر چنان گود و عمیق حفر شود که پرندگان و درندگان لاشخور به جسد میت دسترسى داشته نباشند و نتوانند آن را بیرون بیاورند و از طرفى بوى بد آن نیز به بیرون از قبر سرایت نکند و باعث اذیت و آزار مردم نشود. رسول اکرمصمىفرماید: «احْفِرُوا وَأَعْمِقُوا وَأَحْسِنُوا وَادْفِنُوا الِاثْنَيْنِ وَالثَّلَاثَةَ فِي قَبْرٍ وَاحِدٍ قَالُوا: فَمَنْ نُقَدِّمُ يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: قَدِّمُوا أَكْثَرَهُمْ قُرْآنًا» (نسائی). «حفر کنید، و گود نمائید. خوب دقت کنید، دو یا سه را در یک قبر دفن کنید. سوال شد چه کسى را در قبر مقدم کنیم؟ فرمود: هرکس بیشتر قرآن را بداند (و بدان عالمتر) باشد».
۲- در قبر، لحد زده شود، بهتر است هرچند که شق نیز جایز است. (لحد یعنى داخل چاه قبر بسوى قبله تاقچهاى جهت گذاشتن جسد در آن، زده شود). رسول اللّهصمىفرماید: «اللَّحَدُ لَنَا وَالشَّقُ لِغَيْرِنَا» (احمد، ابوداود ترمذى، سندش ایراد دارد).
۳- کسانى که حضور دارند، مستحب است که سه بار با دستهاىشان خاک برداشته روى قبر از جانب سر میت بریزند. زیرا رسول اللّهصچنین کرده است.
۴- میت در قبر بر پهلوى راست خوابانده رو به قبله شود، گرههاى کفنش باز کرده شود و کسى یا کسانى که میت را داخل قبر مىگذارند، بگویند: «بِسمِ اللّهِ عِلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ» رسول اکرمصچنین فرموده است. (ابوداود و حاکم و سندش را صحیح قرار دادهاست).
۵- به هنگام دفن جسد زن، قبر را با خیمه یا چادرى بپوشانند، این عمل از سلف صالح منقول است.