ماده هفتم: بحث سَلَم:
۱- تعریف سَلَم:
بیع سلم یا بیع سلف، فروختن جنسى است که با ذکر ویژگیها و صفات مشخص گردیده و بر ذمه فروشنده است که بعد از مدتى مشخص به مشترى تحویل مىگردد، صورت بیع سلم چنین است که آقاى فلان کالائى از قبیل طعام یا حیوان و غیره، را که با ذکر صفات مشخص شده است، مىخرد و براى تحویل گرفتن آن مدتى را مشخص مىکند. قیمت کالا را نقداً مىپردازد و براى تحویل گرفتن جنس خریده شده فرا رسیدن مدت را انتظار مىکند وقتى مدت معین، فرا مىرسد، بایع (فروشنده) مبیع را به او مىسپارد.
حکم بیع سلم: بیع سلم چون از انواع بیع است جایز است. در حدیثى که گدشت رسول اکرمصفرمود: هرکس بیع سلم مىکند، مقدار مبیع، (کیل و وزن آن) و مدت آن را معلوم کرده و معامله کند. (متفق علیه).
حضرت ابن عباسبمىفرماید: رسول اکرمصبه مدینه هجرت کرد و مردم مدینه محصولات را بصورت «سلم» به مدت یک تا دو سال معامله مىکردند.
۲- شرایط بیع سلم:
شرایط بیع سلم عبارتاند از:
الف) ثمن خواه طلا، نقره یا هر اسکناسى باشد، باید نقدا پرداخت گردد تا اجناس و اشیاء ربوى بصورت نسیه معامله نشود.
ب) مبیع (مسلم فیه) با ذکر صفات و ویژگیهایش باید چنان مشخص شود که ابهامى در آن باقى نماند، مثلا، جنس، نوع و مقدار آن مشخص شود تا میان دو مسلمان اختلافى که منجر به عداوت و بدخواهى مىشود، رخ ندهد.
ج) مدت تحویل مسلم فیه (مبیع) مشخص و حداقل پانزده روز باشد.
د) قیمت در مجلس عقد تحویل فروشنده داده شود تا معامله، دین در مقابل دین که حرام است، صورت نگیرد.
دلیل براى لازم بودن این شرایط، حدیث رسول اکرمصاست که مىفرماید: «مَنْ أَسْلَفَ فِي شَيئٍ فَلْيُسْلِفْ فِي كَيْلٍ مَعْلُومٍ، وَوَزْنٍ مَعْلُومٍ، إلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ» (متفق علیه).
۳- احکام بیع سلم:
الف) زمان پرداخت طورى باشد که معمولا بازارها و مراکز فروش در طول این مدت متغیر شوند مانند، مدت یک ماه یابیش از آن، زیرا سلم در مدت کوتاه حکم بیع را دارد و در بیع رویت مبیع و بررسى آن لازم است.
ب) مدت پرداخت، فصلى در نظر گرفته شود که (مسلم فیه) مبیع، در آن قابل دسترسى باشد، بنابراین بیع سلم در خرما، براى پرداخت آن در فصل بهار صحیح نیست یا بیع سلم در انگور براى تحویل مبیع در زمستان، زیرا این گونه مدتها، منجر به اختلاف و نزاع مىگردد.
ج) اگر محل تسلیم کالا در متن عقد و معامله تعیین نگردیده است، پس محل عقد محل تسلیم و تحویل بیع محسوب مىشود. اگر محل تحویل مبیع در عقد بیان گردید و مشخص شده است، فروشنده که در اصطلاح عقد سلم، مسلم نام دارد، باید مبیع (مسلم فیه) را در همان محل معین شده که مورد توافق طرفین است، تحویل دهد.
قولنامه براى نوشتن بیع:
در آغاز بسم اللّه و بعد: آقاى زید براى خود و به اختیار و اراده خود، در حال صحت جسمانى و هشیارى کامل عقلى و جواز تصرف، یک باب منزل مسکونى را از آقاى حسین در برابر فلان مبلغ وجه نقد خرید، آقاى حسین در حال فروش منزلش از صحت جسمى و عقلى کامل برخوردار بود و این بیع را با رضایت و اختیار خود بدون هیچگونه اجبار و اکراهى انجام داد، یاد آور مىشود که منزل مسکونى با تمام بناءها و طبقه پائین و بالایش و دیوارهاى داخل محوطه فروخته مىشود، منزل مسکونى که آقاى زید از آقاى حسین آن را خریده است، شرقا محدود به خیابان چهل مترى، غربا کوچه هشت مترى جنوبا خانه آقاى فرومند و شمالا دبیرستان دخترانه... است و طرفین معامله در مورد وضیعت و محل وقوع منزل به توافق رسیدهاند، منزل مسکونى همراه با جیمع منافع، راهها خارجى و داخلى خریدارى شده است. این بیع خالى از هرگونه شرایط فاسد و بدون استثناء مىباشد، مشترى تمام قیمت را که در بالا ذکر شد به فروشنده پرداخت نموده است و فروشنده به شیوه شرعى قیمت را تحویل گرفته است و مبیع را با تمام توابع که در سطور بالا قید گردید به مشترى سپرده است. هر یک از طرفین از اختیار تام جهت تنفیذ معامله برخوردار بوده و دو نفر انسان متدین و سرسناش را گواه گرفتهاند.
۱- گواه اول: ۲- گواه دوم:
گواهان عبارتند از:
۱- ۲-
تاریخ عقد بشرح زیر مىباشد: روز........ ماه........... سال..........