ماده ششم: بحث باغیان:
۱- تعریف باغى: اهل بغى گروهى منظم و داراى توان و قدرت فیزیکى بر اساس تأویل و اجتهاد نادرست، از اطاعت امام خارج مىشوند، مثلا گمانشان بر این است که امام کافر است یا اینکه امام ظالم و ستمگر است، روى این حساب آنان تعصب نموده دست از اطاعت امام بر مىدارند و علیه او بغاوت مىکنند.
۲- احکام باغیان: امام و حاکم بوسیله قاصد، نامه و تلفون با آنان رابطه بر قرار نموده، علت خروج و بغاوت آنان را جویا شود، اگر باغیان ستمى را در حق خود یا در حق دیگران عنوان کردند، حاکم باید آن را ازاله کند و اگر در کارهاى حکومتى اشکال گرفتند، حاکم آنان را توجیه کند و دلیل آن عمل را روشن نماید، انصراف و توبه آنان پذیرفته شود و اگر منکر شدند، حاکم به نمایندگى از تمام مسلمانان با آنان قتال کند، خداوند مىفرماید: ﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِ﴾[الحجرات: ٩]. «اگر دو گروه از مسلمانان درگیر قتال شدند، درمیان آنان صلح ایجاد شود، اگر یک گروه علیه دیگرى بغاوت کرد، با گروه باغى قتال شود تا از بغاوت منصرف شده تسلیم حکم خداوند گردد».
۳- با ابزار مخرب و کشنده با آنان قتال نشود، مانند، بمباران و گلوله باران کردن، بلکه بوسیله ابزارى با آنان قتال شود که قدرت و توان رزمى آنان را از بین برده آنان را وادار به تسلیم کند.
۴- کشتن فرزندان، زنان و مصادره اموال آنان جایز نیست.
۵- حمله بر مجروحان و کشتن اسیران و کسانى که فرار مىکنند جایز نیست، حضرت علىسدر جریان جنگ جمل فرمود: کسانى که فرار مىکنند کشته نشوند، علیه مجروحان حمله نشود و هرکس درب منزلش را بسته و بیرون نیاید در امان است. (سعدبن منصور، ابن ابى شیبه و بیهقى).
۶- زمانى که آتش بس اعلام شد و گروه باغى شکست خورد، از آنان قصاص گرفته نمىشود و بجز توبه و رجوع به حق چیزى دیگر از آنان خواسته نمىشود، خداوند مىفرماید: ﴿فَإِن فَآءَتۡ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَا بِٱلۡعَدۡلِ وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ﴾[الحجرات: ٩]. «اگر گروهى باغى رجوع کرد میان آن دو گروه بر اساس عدل اصلاح شود، و انصاف کنید، همانا خداوند انصاف را دوست دارد».
توجه: هرگاه دو گروه از مسلمانان بخاطر تعصب قومى، یا بخاطر مال و پست مقام باهم بجنگند و جنگ آنان هیچگونه توجیه شرعى نداشته باشد، هر دو گروه ظالم و ستمگر محسوب مىشوند، هرکدام هرگونه خسارت مالى و تلفات جانى که بدیگرى رسانده است، ضامن آن است.