دلایل عقلى:
۱- ناتوانى انسان و نیاز او به اصلاح جسم و روح اقتضا مىکند که کتابهایى مشتمل بر احکام خداوند و قوانینى که تحققبخش هنر و زیبایى انسان هستند و راه تأمین نیازهاى دنیا و آخرت را به او مىآموزند، برایش فرستاده شود.
۲- از آنجا که پیامبران واسطه بین خدا و بندگان او هستند و مانند سایر انسانها عمرى محدود دارند و روزى باید زندگى را بدرود حیات گویند، اگر رسالت و مأموریت آنان در قالب داشتن کتاب نباشد، پس از رحلت آنان، احکامى را که مأمور تبلیغ آن بودند، از بین خواهند رفت. و مردم، بدون واسطه خواهند ماند. و هدف اصلى وحى و رسالت از دست خواهد رفت. پس بدون کوچکترین تردیدى باید گفت وضعیت یاد شده اقتضا مىکند که کتب (آسمانى) باید در میان انسانها وجود داشته باشد تا با مراجعه به آن منشورهاى آسمانى، راههاى حصول به سعادت را دریابند.
۳- اگر پیامبرى که مردم را بهسوى خدا دعوت مىکند، حامل کتاب آسمانى که در برگیرنده احکام و هدایت و رهنمودهاى متعالى است، نباشد، تکذیب و انکار رسالتش براى مردم آسان خواهد بود. پس این وضعیت، یعنى اتمام حجت براى مردم (از سوى خدا) مقتضى وجود کتب آسمانى در میان آنها مىباشد.