ماده چهارم: بحث غصب:
۱- تعریف غصب: غصب، عبارت است، از تصرف کردن و مستولى شدن بر مال غیر قهرًا بدون حق تصرف در آن، مثلا کسى منزل کسى را متصرف شده در آن ساکن شود یا حیوان و ماشین کسى را متصرف شده سوار آن شود.
۲- حکم غصب: غصب بنابر آیه زیر حرام است. خداوند مىفرماید: ﴿وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ﴾[البقرة: ۱۸۸]. «اموال همدیگر را از راه باطل میل نکنید»، و رسول اللّهصمىفرماید: «أَلَا إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوالَكُمْ حَرَامٌ» «خبردار جان و اموال شما براى یکدیگر محترم هستند»، و مىفرماید: «مَنِ اقْتَطَعَ شِبْراً مِنَ الأَرْضِ بِغَيْرِ حَقِّهِ طُوِّقَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِينَ» (احمد). «هرکس یک وجب زمین را از راه ظلم بگیرد، روز قیامت خداوند، هفت زمین را طوق گردن او قرار مىدهد»، و مىفرماید: «لَا يَحِلُّ مَالُ الْمُسْلِمِ إِلَّا عَنْ طِيْبِ نَفْسِهِ» «مال مسلمان بدون خشنودى و طیب خاطر براى کسى حلال نیست».
احکام غصب:
۱- غاصب بخاطر رعایت نکردن حق خداوند، بصورت زندانى کردن یا زدن باید مجازات شود.
۲- باز گرداندن مال غصب شده بر غاصب واجب است در صورت تلف شدن، قیمت یا مثل واجب مىگردد.
۳- اگر کالاى غصب شده نزد غاصب معیوب شود یعنى عیبى بر آن وارد شود که با بودن آن مالک نمىتواند استفاده لازم را از آن ببرد، غاصب کالاى معیوب و مغصوب را نزد خود نگاه داشته، مثل آن را به مالک برگرداند، اگر دادن مثل متعذرات، کالاى معیوب را همراه با تفاوت عیب برگرداند.
۴- منافع و زوائد کالاى غصب شده همراه با اصل بطور کامل به مالک بر گردانده شود، مانند، بچه حیوانات غصب شده، محصول درختها و کرایه حیوان یا ماشین غصب شده.
۵- اگر شىء غصب شده زمینى است و غاصب در آن خانه ساخته یا درخت غرس کرده است، قاضى او را ملزم به انهدام ساخت و ساز و بر کندن درختها و اصلاح زمین که بخاطر انجام ساخت و ساز خراب شده است، مىکند. اگر مالک راضى باشد، مىتواند خانه و درختها را سرجاى خود بگذارد و نقصانى که متوجه زمین شده است، تفاوت حساب را از غاصب بگیرد. رسول اکرمصمىفرماید: «لَيْسَ لِعِرْقٍ ظَالِمٍ حَقٌّ».
۶- اگر غاصب کالاى مغصوب را تجارت کرد و سود بدست آورد، سود کامل با سرمایه اصلى به مالک بر گردانده شود.
٧- اگر غاصب و مالک درباره قیمت یا وصف غصب با هم اختلاف پیدا کردند، قول غاصب همراه با سوگند معتبر است.
۸- هرکس مال غیر را بدون اجازه مالک تلف کند، ضمان بروى واجب است. مثلا کسى بدون اجازه مالک، چیزى را سوزاند، پاره کرد، درى را که قفل بود، باز کرد، قفسى را باز کرد و آنچه که داخل خانه یا قفس بود بیرون آورد.
٩- صاحب سگ گیرنده، اگر در نگهدارى سگ کوتاهى کرد و سگ کسى را گاز گرفت، ضامن است.
۱۰- دابه و حیوان اگر در شب رها شود و زراعتى را نقصان کند، از مالک آن غرامت گرفته مىشود، رسول اکرمصمىفرماید: «أَنَّ عَلَى أَهْلِ الأَمْوَالِ حِفْظَهَا بِالنَّهَارِ وَمَا أَفْسَدَتِ الْمَوَاشِى بِاللَّيْلِ فَهُوَ ضَامِنٌ عَلَى أَهْلِهَا» «صاحبان کالا و زراعت مسئول حفاظت آنها در روزاند و اگر در شب چیزى تلف شود، تلف کننده ضامن است». (ابوداود، احمد و ابن ماجه).
۱۱- حیوان اگر بدون همراه چیزى یا کسى را زیر پاهاى خود له کند، ضمان ندارد، رسول اکرمصمىفرماید: «الْعَجْمَاءِ جُبَارٌ» (مسند احمد) «نقصانى که ازجانب حیوانات وارد مىشود، ضمان ندارد»، البته اگر کسى بر حیوان سوار است و آن حیوان با دهان یا دست و پاهاى خود به کسى ضرر برساند، یا کسى را له کرده بکشد، شخص سوار مسئول آن است.