ماده سوم: بحث حدّ زنا:
۱- تعریف زنا: زنا وطى حرام را مىگویند، چه در فرج باشد یا در دبر.
۲- حکم زنا: بعد از کفر، شرک و قتل نفس، زنا از بزرگترین گناهان محسوب مىگردد. زنا بطور مطلق بدترین نوع فحشاء است. خداوند آن را حرام گردانیده و مىفرماید: ﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا ٣٢﴾[الإسراء: ۳۲]. «با زنا نزدیک نشوید، قطعا زنا عمل بد و راه نا درستى است». و براى کسى که مرتکب زنا مىشود، مجازاتى تعیین گردانیده و مىفرماید: ﴿ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖ﴾[النور: ۲]. «به هرکدام از زن و مرد زنا کار صد ضربه شلاق زده شود»، در آیهاى دیگر از قرآن که لفظش منسوخ و حکم آن باقى است، چنین آمده است: «الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ إِذَا زَنَيَا فَارْجُمُوهُمَا الْبَتَّةَ نَكَالاً مِنَ اللَّهِ» (متفق علیه). «زن و مردى که (در عمر یک دفعه نکاح صحیح کرده باشند)، اگر مرتکب زنا شدند، آنان را حتما سنگ باران کنید، این عذاب از طرف خداوند است». رسول اکرمصدرباره زنا مىفرماید: «لاَ يَزْنِى الزَّانِى حِينَ يَزْنِى وَهُوَ مُؤْمِنٌ» (متفق علیه). «زانى در لحظاتى که زنا مىکند، ایمان از وى جدا مىشود و مؤمن باقى نمىماند». و وقتى از بزرگترین گناهان از وى سوال شد، فرمود: «وَأَنْ تَزْنِيَ بِحَلِيلَةِ جَارِكَ» «زنا کردن با همسر همسایه».
۳- فلسفه حرام بودن زنا: فلسفه در حرام قرار دادن زنا، حفاظت طهارت و پاکى جامعه اسلامى و حفظ آبروى مسلمین و پاکى روح و روان آنان است، تداوم بخشیدن به شرف و کرامت انسان و پاسدارى از شرافت نسب و صفاى باطن و روح نیز از اهم اهداف حرمت زنا مىباشد.
۴- حد زنا: حد زنا با توجه به شرایط زانى متفاوت است. اگر زانى غیر محصن است، یعنى هنوز ازدواج شرعى نکرده و با همسر حلال خود موفق به آمیزش جنسى نشده است، مجازاتش این است که یکصد ضربه شلاق زده شود و به مدت یک سال تبعید شود، زن زانیه و غیر محصنه، مانند مرد زانى غیر محصن است، البته اگر تبعید در حق زن باعث فساد است، تبعید نشود. خداوند مىفرماید: ﴿ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖ﴾[النور: ۲]. از حضرت عبداللّه بن عمربروایت است: «أَنَّ النَّبِيَّ جضَرَبَ وَغَرَّبَ، وَأَنَّ أَبَا بَكْرٍ ضَرَبَ وَغَرَّبَ، وَأَنَّ عُمَرَ ضَرَبَ وَغَرَّبَ» (ترمذی). «رسول اکرمصزانى را شلاق زد و تبعید کرد، حضرت ابوبکر شلاق زد و تبعید کرد. حضرت عمر نیز شلاق زد و تبعید کرد». اگر زانى غلام است، پنجاه ضربه شلاق زده شود، تبعید نشود، چون در صورت تبعید حق مالکش ضایع مىگردد.
اگر مرد و زن زنا کار (ازدواج شده) هستند، سنگ باران شوند تا بمیرند، آیه رجم نخست در قرآن بود اما بعدا تلاوتش منسوخ شد و حکمش باقى است. رسول اکرمصزانى محصن و زانیه محصنه را رجم کرده است، زن غامدیه و حضرت ماعز بدستور رسول اکرمصرجم شدهاند، و دو یهودى که مرتکب زنا شده براى قضاوت نزد رسول اکرمصآمدند، نیز رجم شدند. (بخارى و مسلم).
۵- شرایط اقامه حد زنا: شرایط زیر براى اقامه حد زنا ضرورى مىباشند:
۱- زانى، عاقل، بالغ، مسلمان با اختیار و غیر مجبور باشد، رسول اکرمصمىفرماید: «رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ: عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يَفِيْقَ وَعَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَعَنِ الصَّبِىِّ حَتَّى يَحْتَلِمَ» و فرمود: «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِى الْخَطَأُ وَالنِّسْيانُ وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ»(حدیث و ترجمه آن در مباحث گذشته آمده است) (گذشته است)
۲- زنا بطور قطع و یقین ثابت شود، و براى ثبوت شرعى دو راه وجود دارد:
الف) خود زانى در حال صحت حواس اعتراف به زنا کند.
ب) یا اینکه چهار نفر عادل گواهى بدهند که متهم را در حال زنا و در حالتى که فرج زانى در فرج زانیه بوده است. دیدهاند.
(مانند، میله در سرمه دان یا ریسمان در گردن گاو) خداوند مىفرماید: ﴿وَٱلَّٰتِي يَأۡتِينَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنكُمۡ﴾[النساء: ۱۵]. «اگر زنانتان مرتکب فحشائى شوند، چهار گواه بر آنان باید گواهى دهد»، و رسول اکرمصخطاب به حضرت ماعزسفرمود: «أَنِكْتَهَا. قَالَ نَعَمْ. قَالَ: كَمَا يَغِيبُ الْمِرْوَدُ فِى الْمُكْحُلَةِ وَالرِّشَاءُ فِى الْبِئْرِ» (در صحاح). «اى ماعز تو جماع کردى؟ گفت: آرى، پیامبر فرمود: همانطور که میله در سرمه دان و ریسمان در گردن گاو غایب مىشود».
راه سوم براى ثبوت زنا این است که حمل ثابت شود، و ظاهر گردد و اگر درباره حمل سوال شود، دلیلى که حد زنا را از وى دفع کند، ارائه ندهد، دلیل که دافع حد زنا باشد، مانند این که بگوید: من بزور برده شدم، یا اشتباها وطى کردم یا اینکه خبر نداشتم که زنا حرام است اگر زنى که حملش ظاهر است و چنین دلیلى را ارائه دهد که موجب شبهه است، حد ساقط مىگردد. رسول اکرمصمىفرماید: «اِدْرَؤُوا الْحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» «یعنى حدود را در صورت وجود شبهه ساقط کنید»، (ابن عدى آن را روایت کرده و سیوطى درباره آن سکوت اختیار کرده است و مرفوعا از ابن مسعودسروایت شده است). و مىفرماید: «لَوْكُنْتُ راجِمًا أَحَدًا بِغَيرِ بَيِّنَةٍ لَرَجَمْتُهَا» درباره یک زن عجلانى که متهم به زنا بود، پیامبرصفرمود: «اگر بدون گواه و ثبوت کسى را رجم مىکردم، آن زن عجلانى را رجم کرده بودم». (متفق علیه).
۳- زانى از اقرار خود رجوع نکند، اگر پیش از اقامه حد رجوع کرده خود را تکذیب کند، حد بر وى جارى نمىشود. در روایات صحیح آمده است: وقتى ماعز مورد ضرب سنگها قرار گرفت، فرار کرد، اما صحابه او را دنبال کردند و زدند تا از پا در آمد، رسول اکرمصاز این جریان با خبر شد، فرمود: «فَهَلَّا تَرَكْتُمُوهُ»! یعنى وقتى فرار کرد چرا شما او را رها نکردید و دستبردار نشدید، طورى معلوم مىشود که رسول اکرمصفرار ماعز را رجوع از اعتراف تلقى مىکرد.
٧- نحوه اقامه حد بر زانیان: نحوه اقامه حد بر زانیان، این است که خندقى که زانى را تا سینه بگیرد، حفر شود، بعد زانى در آن خندق رود و در محضر حاکم یا قائم مقام او و جمعى دیگر از مسلمانان، سنگ باران شود تا از پا در آید، تعداد حاضران در صحنه کمتر از چهار نفر نباشد. خداوند مىفرماید: ﴿وَلۡيَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[النور: ۲]. «در صحنه عذاب مرد و زن زناکار گروهى از مؤمنان حضور داشته باشند».
زن مانند مرد است. البته لباس زن در حال رجم باید بسته شوند تا احتمال بىسترى و کشف عورت نباشد. و اما شلاق زدن زانى و زانیه غیر ازدواج شده مانند، ضربه شلاق حد قذف و حد خمر است.
توجه: مجازات لواطت رجم است، لوطى خواه مزدوج و متأهل باشد یا غیر متأهل، سنگ باران شود تا از پا در آید، رسول اکرمصمىفرماید: «مَنْ وَجَدْتُمُوهُ يَعْمَلُ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ فَاقْتُلُوا الْفَاعِلَ وَالْمَفْعُولَ بِهِ» (ابوداود و ترمذى). «هرکس را دیدید که عمل قوم لوط را انجام مىدهد، فاعل و مفعول را به قتل برسانید»، نحوه کشتن لوطى، میان صحابه متفاوت بوده است، بعضىها آنان را در آتش سوزانیدهاند، بعضىها با سنگ باران از پا در آوردهاند، ابن عباسبمىفرماید: «از بالاى بالاترین ساختمان سر به پائین بر زمین انداخته شود و بعد سنگ باران شود».
هرکس با جانورى عمل وطى را انجام دهد، به شدیدترین وجه مجازات شود. چون این شخص باتفاق همه مذاهب مرتکب جنایت شده است. مجازات سنگین باید فطرت کج او را اصلاح کند، آثارى در این باره دائر بر اینکه، این شخص همراه با جانورى که مورد فعل او بوده است کشته شوند وجود دارد، البته این آثار در حدى نیستند که بوسیله آنها اقامه حجت شود، بنابراین حاکم وقت باید تعزیر و مجازاتى مناسب حال جانى در نظر بگیرد.
غلام و کنیز هرگاه مرتکب زنا شوند، حد آنها فقط شلاق است ولو اینکه متأهل و محصن باشند.
خداوند مىفرماید: ﴿فَعَلَيۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ﴾[النساء: ۲۵]. زنان غیر آزاد یک نصف تنبیه زنان حره و محصنه است. ولى از آنجا که نمىتوان مرگ را تجزیه نمىشود، پنجاه ضربه شلاق مجازات براى آنان تعیین شده است نه رجم.
مالک، غلام و کنیز مىتواند ضربههاى شلاق را خود بزند و مىتواند آنان را به حاکم بسپارد. صحابى مىگوید: رسول اللّهصمرا مأمور کرد تا کنیز سیاه رنگى را که مرتکب زنا شده بود، شلاق بزنم، وقتى رفتم تا مأموریتم را انجام دهم. آن کنیز را در حال نفاس یافتم. رسول اللّهصرا از جریان مطلع کردم، فرمود: هرگاه از خون و حالت نفاس بیرون آمد، آنگاه او را پنجاه ضربه شلاق بزن. (احمد در مسند). رسول اللّهصمىفرماید: هرگاه کنیز شما زنا کرد و زنایش ثابت گردید او را بعنوان حد شلاق بزنید و بیش از آن بر او سختى نکنید. (متفق علیه).