دلایل نقلى:
۱- در آیه ۲ سوره فاتحه، خداوند پیرامون ربوبیت خود، چنین سخن مىگوید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾[الفاتحة: ۲].
«حمد و ثنا، شایسته خدایى است که پروردگار (مربى) جهانیان است».
در آیه ۱۶ سوره رعد، در مقام تاکید و تثبیت ربوبیت خود مىفرماید:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُ﴾[الرعد: ۱۶].
«بگو (اى رسول)! (از این مشرکان بپرس) پروردگار و آفریننده آسمانها و زمین کیست؟ (اگر جواب ندادند) بگو: پروردگار آنها اللّه است».
در آیات ٧ و ۸ سوره دخان، درباره ربوبیت و معبودیت خود چنین مىفرماید:
﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٧ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٨﴾[الدخان: ٧-۸].
«(او) پروردگار زمین و آسمانهاست، پروردگار تمام موجودات میان زمین و آسمانهاست، اگر شما باور ندارید. سواى او معبودى وجود ندارد. او زنده مىکند و مىمیراند. او پروردگار شما و پروردگار پدران و نیاکان گذشته شما است».
در آیه ۱٧۲ سوره اعراف بار دیگر عهد و پیمان ازلى ما را بیاد مىآورد. یعنى زمانى که فرزندان آدم در صلب پدران خود بودند، خداوند ذریه آنها را جمع کرد و از آنها پیمان گرفت، مىفرماید:
﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآ﴾[الأعراف: ۱٧۲].
«(اى پیامیر، بیاد آور) زمانى را که خداى تو از صلب فرزندان آدم ذریه آنها را بر گرفت و آنان را بر خود گواه ساخت (پرسید) من پروردگار شما نیستم؟ همه در جواب گفتند. آرى. ما به خدایى تو گواهى مى دهیم (شاهد این عهد و پیمان هستیم)».
در آیات ۸۶ و ۸٧ سوره مؤمنون پیرامون اقامه دلیل، علیه مشرکین مىفرماید:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧﴾[المؤمنون: ۸۶-۸٧].
«(اى پیامبر) به آنها بگو: پروردگار و آفریننده هفت آسمان و عرش عظیم، چه کسى است؟ البته جواب خواهند داد که، خداست. پس بگو: چرا متقى و خدا ترس نمىشوید».
۲- تمام پیامبران درباره ربوبیت او سخن گفته و گواهى داده و به آن اعتراف کردهاند. مثلا: زمانى که حضرت آدم÷و همسرش دست دعا بهسوى خدا برداشتند. گفتند:
﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾[الأعراف: ۲۳].
«پروردگارا! ما (با نافرمانى از تو) بر خویشتن ستم کردهایم. اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى، از زیانکاران خواهیم بود».
حضرت نوح÷ وقتى شکایت خود از قومش را، تقدیم حضرت حق نمود، فرمود:
﴿رَّبِّ إِنَّهُمۡ عَصَوۡنِي وَٱتَّبَعُواْ مَن لَّمۡ يَزِدۡهُ مَالُهُۥ وَوَلَدُهُۥٓ إِلَّا خَسَارٗا﴾[نوح: ۲۱].
«پروردگارا! آنان از من نافرمانى کردند و از کسانى پیروى نمودند که اموال و اولادشان جز زیان و ضرر (چیز دیگرى) بر آنان نیفزودند».
در آیات ۱۱۸-۱۱٧ سوره شعراء مىفرماید:
﴿قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١١٨﴾[الشعراء: ۱۱٧-۱۱۸]. «پروردگارا! قوم من مرا دروغگو مىداند (دعوتم را نپذیرفتند) (اکنون که هیچ راهى براى این ستمگران باقى نمانده است) میان من و ایشان خودت داورى کن. (کافران و مشرکان را نابود فرما) و من و مؤمنانى را که با من هستند، نجات ده».
حضرت ابراهیم÷ در آیه ۳۵ سوره ابراهیم، در دعاى خود براى مکه مکرمه (این حرم الهى) و فرزندان خود، چنین فرمود:
﴿رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ﴾[ابراهیم: ۳۵].
«پروردگارا! این شهر (مکه) را مکان امن و امان قرار بده، و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار».
حضرت یوسف÷ در آیه ۱۰۱ سوره یوسف در توصیف خداوند و دعا بدرگاه وى، چنین فرمود:
﴿رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١﴾[یوسف: ۱۰۱].
«پروردگارا! تو بمن سلطنت و عزت عطا کردى و تعبیر خواب را بمن آموختى. اى پروردگار آسمانها و زمین! تو سرپرست من (کارگشاى من) در دنیا و آخرت هستى، (همه امور خود را بتو واگذار مىکنم و به تو پناه مىبرم) مرا مسلمان بمیران و با نیکان ملحق بگردان».
حضرت موسى÷ در یکى از دعاهاى خود، چنین فرمود:
﴿قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي ٢٥ وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي ٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي ٢٧ يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي ٢٨ وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي ٢٩﴾[طه: ۲۵-۲٩].
«پروردگارا! سینهام را فراخ و گشاده دار. کار (رسالت) مرا بر من آسان بگردان، لکنت زبانم را بر طرف ساز، تا اینکه (مردم) سخنان مرا بفهمند (دقیقا متوجه مقصود من بشنوند) و یار و یاورى (مددکارى) از خاندانم بمن عطا فرما».
حضرت هارون÷ خطاب به بنىاسرائیل چنین فرمود: ﴿وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي﴾[طه: ٩۰]. «همانا پروردگار و خالق شما، خداوند مهربان است، پس از من تبعیت نموده و از دستورات (فرمان) من اطاعت کنید».
در آیه ۴ سوره مریم، حضرت زکریا÷ درباره طلب رحمت از خداوند چنین فرموده است: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَلَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا٤﴾[مریم: ۴]. «پروردگارا! (در اثر پیرى و کهن سالى) استخوانهاى بدنم سست شده و موهاى سرم سفید شدهاند. خداوندا! من هرگز در دعاهایى که کردهام، (از درگاه تو) نا امید باز نگشتهام (اکنون نیز مرا دریاب)».
در آیه ۸٩ سوره انبیاء (حضرت زکریا) در دعایش فرمود: ﴿رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ﴾[الأنبیاء: ۸٩]. «پروردگارا! مرا تنها نگذار (و فرزندى به من عطا کن که در زندگى یار و یاور من باشد و پس از مرگ، برنامه تبلیغ را پیگیرى کند و اگر هم فرزندى وارث من نشد، باکى نیست چرا که) تو بهترین وارث هستى».
حضرت عیسى÷ در پاسخ به سؤال حضرت حق فرمود: ﴿مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡ﴾[المائدة: ۱۱٧]. «پروردگارا! من به آنها هرگز چیزى نگفتم جز آنچه تو مرا بدان امر کردى که، پروردگار من و پروردگار شماست، عبادت کنید».
و در آیه ٧۲ سوره مائده خطاب به بنى اسرائیل فرمود: ﴿وَقَالَ ٱلۡمَسِيحُ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۖ إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾[المائدة: ٧۲]. «مسیح گفت: اى بنى اسرائیل! اللّه را که پروردگار و آفریننده من و شماست، عبادت کنید، همانا هرکس با خدا (کسى را) شریک سازد، خداوند بهشت را برایش حرام مىگرداند و جاى او در دوزخ خواهد بود و ستمکاران یار و یاورى نخواهند داشت».
پیامبر گرامى اسلام، حضرت محمدصدر لحظات غم و اندوه چنین مىفرمود: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ الْعَظِيمُ الْحَلِيمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ، وَرَبُّ الأَرْضِ، وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ» [۱]. «سواى اللّه (خداوند) بزرگ و بردبار، معبودى وجود ندارد، آفریننده آسمانها و زمین و پروردگار عرش عظیم، معبودى وجود ندارد»، کلیه پیامبرانى که در سطور بالا اسامى آنان ذکر شد و نیز سایر پیامبران خدا‡، همه معتقد و معترف به ربوبیت خداوند بودهاند، و در سایه این اعتقاد، در پیشگاه خدا دعا و نیایش کردهاند، در حالى که آنان از لحاظ علم و عرفان از همه داناتر و از لحاظ عقل از همه کاملتر و از لحاظ سخن از همه راستگوتر و نسبت به ذات و صفات حضرت حق از همه آگاهتر بودهاند.
۳- میلیونها نفر از علماء و دانشمندان و فرزانگان ایمان داشتند که خداوند، رب و آفریننده آنان و آفریننده تمام موجودات است و به ربوبیت او اعتقاد و خلل ناپذیر داشتهاند.
۴- میلیاردها نفر از خردمندان و صاحبان عقل و منطق و انسانهاى پاک و شایسته ایمان داشته و بر این باور بودهاند که خداوند، رب و آفریننده کل کاینات است.
[۱] مسلم فى باب دعاء الكرب.