ماده نهم: حضانت (سرپرستى):
۱- تعریف حضانت:
حضانت عبارت است از سرپرستى کودک تا رسیدن به سن بلوغ.
۲- حکم حضانت: حضانت و پرورش کودکان بمنظور حفاظت جسم، جان، عقل و دین آنان، واجب و ضرورى است.
۳- حفاظت بر چه کسانى واجب است؟ حضانت و پرورش کودکان بر والدین واجب است، اگر والدین نباشند، آنگاه خویشاوندان به ترتیب قرابت، مسئول نگهدارى و پرورش کودکان هستند، اگر کسى نباشد، این مسئولیت متوجه حکومت یا جماعت مسلمین مىشود.
۴- چه کسى در پرورش کودک حق تقدم دارد؟ هرگاه بوسیله طلاق یا وفات میان زن و شوهر جدائى صورت گیرد، حق تقدم در پرورش و نگهدارى کودک با مادر است البته تا زمانى که مادر ازدواج نکرده باشد، رسول اکرمصخطاب به زنى که درباره حضانت فرزندش شکایت داشت، فرمود: «أَنْتَ أَحَقُّ بِهِ مَالَمْ تنكحى» (احمد، ابوداود و حاکم). «مادام که ازدواج نکردهاى حق تقدم با شما است». اگر مادر نباشد، این حق به جده مادرى بر مىگردد، اگر جده نباشد، این حق به خاله بر مىگردد. زیرا جده مادرى و خاله به منزله مادر است. رسول اکرمصمىفرماید: «الْخالَةُ بِمَنْزَلَةِ الْأُمِّ» (متفق علیه). «یعنى خاله قائم مقام مادر است». اگر خاله نباشد، جده پدرى است، اگر جده پدرى نباشد، حق حضانت به خواهر برمىگردد، اگر خواهر نباشد، به عمه برمىگردد، اگر عمه نباشد، به بنت الأخ (دختر برادر) برمىگردد. اگر از زنان یاد شده کسى نباشد، آنگاه حق حضانت به پدر، بعد به جد، بعد به برادر و بعد به برادرزاده و بعد به عمو و بعد به ترتیب قرابت به عصبهها برمىگردد. برادر پدرى و مادرى حق تقدم دارد از برادر پدرى، همانطور که خواهر پدرى و مادرى از خواهر پدرى حق تقدم دارد. یا هر خویشاوند نزدیک که از ناحیه پدر و مادر قوم مىشود، مقدم است از آن خویشاوندى که تنها از ناحیه مادر قرابت دارد.
۵- حق حضانت چه زمانى ساقط مىشود؟
از آن جهت که هدف اصلى از حضانت محافظت زندگى و تربیت جسمانى، روحى و عقلى کودک است، هرکس که در تحقق این اهداف کوتاهى کند، حق حضانت از وى ساقط مىشود، هرگاه مادر با شوهرى که از نزدیکان کودک نباشد ازدواج کند، حق حضانتش ساقط مىگردد. رسول اکرمصمىفرماید: «مَالَمْ تَنْكِحِىْ» «مادام که ازدواج نکردهاى»، و مسلم است هرگاه مادر با شوهر بیگانه ازدواج کند، رعایت حال کودک و حفاظت منافع او دچار مشکل خواهد شد. حضانت در شرایط زیر ساقط مىگردد.
۱- وقتى که سرپرست، دیوانه یا خفیف العقل باشد.
۲- وقتى مبتلا به بیمارى مسرى مانند جذام و غیره باشد.
۳- وقتى به سن بلوغ و رشد نرسیده باشد.
۴- وقتى از صیانت طفل و حفاظت، جسم، جان و عقل کودک عاجز شود.
۵- وقتى کافر باشد و احتمال فساد دین و عقیده کودک وجود داشته شود.
۶- مدت حضانت: دوران حضانت پسر، تا بلوغ و دختر تا ازدواج ادامه پیدا مىکند، البته در صورت جدائى همسر از شوهر و مستقل شدن مادر و غیره در باب حضانت فرزندان، مدت حضانت دختر فقط هفت سال است و بعد حق حضانت به پدر منتقل مىشود، زیرا بعد از هفت سالگى پدر نسبت به تمام کسانى که حق حضانت دارند، در حق دختر بهتر است، به فرزند پسر بعد از هفت سالگى، اختیار داده مىشود، که با هرکدام از پدر و مادر دوست دارد زندگى بکند، اگر فرزند پسر هیچکدام از پدر و مادر را اختیار نکرد و آن دو به نزاع برخاستند، قرعهکشى مىشود.
٧- نفقه فرزند و مزد مربى (حاضنه) نفقه فرزند و اجرت حاضنه (مربى و پرورش دهنده) بر عهده پدر است. البته مبلغ یا مقدار آن بستگى به وضعیت مالى او دارد. زیرا که حاضنه (مربى) بمنزله مرضعه (شیردهنده) است و براى شیر دهنده اجرت رضاع در نظر گرفته شده. خداوند مىفرماید: ﴿فَإِنۡ أَرۡضَعۡنَ لَكُمۡ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[الطلاق: ۶]. «اگر زنان مطلقه فرزندان شما را شیر بدهند، مزد آنان را بدهید»اگر حاضنه بصورت داوطلب خدمت کند، مزد او واجب نیست، زیرا مجانى تربیت فرزند را بر عهده گرفته است. خداوند مىفرماید: ﴿لِيُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَيۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡيُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَا﴾[الطلاق: ٧]. «دارا و توانمندان باندازه توان خود انفاق کنند و او که خداوند روزىاش را تنگ کرده است، از آنچه که خداوند باو دادهاست، انفاق کند. خداوند احدى را بیش از آنچه که باو داده است مکلف نمىکند».
۸- رفت و آمد کودک نزد پدر و مادرش وقتى کودک بزرگ شد مىتواند به هر کجا که خواسته باشد برود، و اختیار دارد، اگر زندگى با مادر را ترجیح دهد، شبها پیش مادر بماند و روزها نزد پدر برود. اگر زندگى با پدر را ترجیح مىدهد، شب و روز نزد پدر بماند، زیرا ماندنش نزد پدر در روزها بیشتر موجب حفظ منافع او خواهد بود تا ماندن نزد مادر چون پدر امور آموزش و پرورش او را بر عهده مىگیرد، و مادر اغلب این توان و فرصت را ندارد.
البته اگر فرزند زندگى با پدر را ترجیح دهد، از رفتن نزد مادر جلوگیرى نشود، زیرا صله رحمى واجب و عقوق (یعنى خلاف صله رحمى) حرام است.
٩- مسافرت با کودک، هرگاه یکى از والدین قصد مسافرت مىکند، مسافرتى که دوباره به موطن برمىگردد، کودک نزد دیگرى که مقیم است بماند و اگر آنکه عازم سفر است قصد مراجعت ندارد، آنگاه مصالح کودک ملاک قرار مىگیرد. هرکدام از والدین بهتر مىتواند آنها را مراعات کند، حق نگهدارى کودک باو تعلق مىگیرد، خواه مسافر باشد یا مقیم. زیرا که هدف اصلى از حضانت، حفظ و رعایت مصالح کودک است.
۱۰- کودک بدست مربى امانت است بر سرپرست و مربى لازم است که کودک را امانت تلقى نموده، حراست و حفاضت او را بر خود ضرورى بداند. اگر احساس کند که قادر به تربیت و حفاظت وى نیست، باید این امانت را به کسى سپارد که توان تربیت لازم و حفاظت آن را داشته باشد. شایسته نیست که حاضنه اجرت و مزدى را که در عوض حضانت مىگیرد، هدف اصلى بداند و بر ماندن کودک نزد خود اصرار داشته باشد بدون توجه به اینکه منافع کودک رعایت مىشود یا خیر. روى همین بر اولیاى کودک و قضاة محترم لازم است که در باب حضانت همواره منافع کودک را مد نظر داشته باشند که عبارتاند از: تربیت فیزیکى، روحى و روانى و عقلى و دینى. زیرا مقصود اساسى شارع از حضانت حفظ خصوصیات اخلاقى و معنوى کودک است.