فصل سيزدهم: خصال و سنتهاى فطرى
مسلمان به عنوان مسلمان خود را پایبند کتاب پروردگار و سنت رسول اللّهصمىداند، در پرتو کتاب و سنت زندگى مىکند و جمیع ابعاد حیاتش را مطابق با قرآن و سنت مىگذراند، خداوند در قران مىفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡ﴾[الأحزاب: ۳۶]. «هیچ مرد و زن مسلمانى در برابر فیصله و حکم خداوند، اختیارى ندارد»، و مىفرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾[الحشر: ٧]. «آنچه را که رسول اللّه به شما امر کند بپذیرید و از آنچه که منع مىکند باز بیائید»و رسول اکرمصمىفرماید: «لا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يَكُونَ هَوَاهُ تَبَعًا لِمَا جِئْتُ بِهِ، وَمَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنا فَهُوَ رَدٌّ» (اربعین نووى. ناصرالدین آلبانى آن را ضعیف قرار داده است). «مؤمن نمىشوید مادام که خواستههاى تان را تابع سنت من نکردهاید، هرکس عملى خلاف سنت و حکم من انجام دهد مردود است».
بنابراین مسلمان خود را ملزم به رعایت نکات زیر، مىداند:
۱- استحداد: منظور از آن تراشیدن و زائل کردن موهاى شرمگاه است. این عمل را مىتوان بوسیله آله تیز مانند تیغ و امثال آن انجام داد، استفاده از داروهاى زائل کننده موى نیز بلا مانع است.
۲- ختان: منظور از آن قطع پوست روى حشفه است، مناسب این است که ختنه روز هفتم ولادت انجام گیرد، زیرا حضرت حسن و حسینب، فرزندان فاطمه و على در روز هفتم به دستور رسول اکرمصختنه شدند، اگر ختنه تا زمان قبل از بلوغ تاخیر شود، مانعى ندارد. ابراهیم پیامبر خدا در سن هشتاد سالگى ختنه کرد. از رسول اکرمصروایت است هرگاه کافرى بدست او مسلمان مىشد، مىفرمود: «أَلْقِ عَنْكَ شَعْرَ الْكُفْرِ وَاخْتَتِنْ» «علامت کفر را از خود بینداز و ختنه کن».
۳- قص الشارب: مسلمان سبیلهایش را که روى لبها پوشانده کوتاه مىکند.
اما ریش و محاسن خود را رها مىکند تا تمام صورتش را فرا گیرد. زیرا رسول اکرمصمىفرماید: «جُزُّوا الشَّوَارِبَ، وَأَرْخُوا اللِّحَى، وَخَالِفُوا الْمَجُوسَ» «سبیلها را کوتاه و ریشها را رها کنید و در این مورد با مجوس مخالفت کنید»، (مسلم). و مىفرماید: با کوتاه کردن سبیلها و گذاشتن ریشها با مشرکین مخالفت کنید، اعفاء، بمعنى زیاد کردن آن است، لذا تراشیدن لحیه حرام مىباشد. از قزع، یعنى تراشیدن یک قسمت و گذاشتن قسمتى دیگر از موهاى سر، بشدت اجتناب شود، زیرا از ابن عمربروایت است که رسول اکرمصاز «قزع» منع کرده است، هم چنین از رنگ کردن ریشها با رنگ سیاه اجتناب شود، در حدیث در این باره آمده است: رسول اکرمصموقعى که پدر حضرت ابوبکر در جریان فتح مکه نزد او آورده شد و ریشهایش مانند ثغامه (بوتهاى کاملا سفید رنگ) بود، خطاب به حاضرین فرمود: «اذهبوا اذْهَبُوا بِهِ إِلَى بَعْضِ نِسَائِهِ، فَلْيُغَيِّرْهُ، وَجَنِّبُوهُ السَّوَادَ، أما الصبغ بِالْحِنَّاء وَالْكَتَمِ، فيستحسن الخضاب بهما» «او را نزد یکى از همسرانش ببرید تا این رنگ سفید موهایش را تغییر دهد، البته از رنگ سیاه اجتناب شود، رنگ حنا و کتم نه اینکه مانعى ندارد، بلکه مطلوب و پسندیده است». (متفق علیه).
مسلمان در صورت گذاشتن موى سر، با استفاده از روغن، شامپو و شانه کردن، به آنها رسیدگى کند. رسول اکرمصمىفرماید: «مَنْ كانَ لَهُ شَعْرٌ فَلْيُكْرِمْهُ». (ابو داود).
۴- موهاى زیر بغل باید کنده شوند، لذا مسلمان این عمل را انجام دهد و اگر قادر به کندن نیست، آنها را بتراشد یا با داروى مخصوص آنها را زائل کند.
۵- کوتاه کردن ناخن. مسلمان ناخنهایش را کوتاه مىکند بهتر این است که از دست راست شروع کند، نخست ناخنهاى دست راستش را کوتاه کند بعد به ناخنهاى دست چپ بپردازد. به همین ترتیب ناخنهاى پاها، زیرا رسول اکرمصشروع از راست را مىپسندید. (متفق علیه).
مسلمان همه این اعمال را بمنظور پیروى از سنت رسول اللّهصانجام مىدهد، تا به سنت آنحضرتصعمل نموده و بهره اخروى برده باشد. زیرا ملاک و مناط اعمال نیت است و به هرکس مطابق با نیتش اجر داده مىشود.